«انکار» از زبان علم – بخش سوم
در توانمندی تردید
Richard Littlemore برگردان: احسان سنایی
نمیتوان در صنعت از شک چشم پوشید؛ علیالخصوص اگر محصول تولیدیتان مستقیماً خطرآفرین باشد. این روزها نبایستی گفت آیا صاحبان صنایع ایجادکنندهی شک بودهاند یا خیر؛ آنها مدتهاست که خود این را پذیرفتهاند.
در سال ۱۹۷۲، «فرد پنزر»؛ نایبرئیس شرکت Tobacco، راهبرد دفاعی این شرکت را که بهگفتهاش «اجرایی درخشان» داشته، مطرح نمود. کلیدیترین فن این راهبرد، «تردیدافکنی بر اتهامات بهداشتی مطرحگشته، بدون تکذیب عملی آنها» بهجای «تشویق به ترویج پژوهشهای بیطرفانه» بود.
طرح از Dennis Harms
«پژوهش علمی بیطرفانه»: چنین کلماتی شما را ترغیب میکند تا گمان کنید پنزر از علم عینی و بیطرف در اینجا سخن گفته؛ حالآنکه وقتی مقصودتان از سخن، شرح «شک» باشد؛ سوء استفاده از زبان، راه دیگری برای گمراهسازی مخاطبین است. صنعت دخانیات که گامی چنین خطشکنانه برداشت؛ صنایع شیمیایی و زغال سنگ هم از پیاش روان شدند و البته صنعت سوختهای فسیلی با تأکید مضاعفاش بر این خط مشی و کسب موفقیتی خیرهکننده، تردیدهای بیشماری در حوزهی دگرگونی اقلیم ارائه داد. فنون این شگرد پرطرفدار هم انگار فقط محدود به خیالپردازی و اتحاد همراهیان است؛ بهطوریکه میتوان گفت همینها خود هیچ حدی ندارند. از بهترین این فنون هم بهرهجستن از دروغهای ظاهری است.
در دههی ۹۰ میلادی بود که ائتلافی از شرکتهای زغال سنگ و برق ایالات متحده در همین راستا، جریانی موسوم به «انجمن دادههای زیستمحیطی» (ICE) را بهراه انداختند. هدف، تغییر جایگاه بحث دگرگونی اقلیم از مقام حقیقت به یک فرضیه بود. ICE، با بهخدمت گرفتن روابط عمومی یک شرکت، آغاز به آگهیسازی تبلیغاتی نمود و این آگهیها از پیام مضحک همچون «کی به شما گفته زمین گرم میشود؛ جوجه کوچولو؟» تا ادعاهایی که بطلانشان بدیهی بود همچون «اگر زمین گرم میشود؛ پس چرا مینیاپولیس سردتر میشود» را شامل میشد.
این گروه همچنین دانشمندانی را برای امضای اظهارنامههای ستیزهجویانهی خود و گماشتگانی از روابط عمومیهای گوناگون را بهمنظور آزار روزنامهنگاران، به خدمت میگرفت. امروزه اما روزنامهنگاران – چه آنان که تحت فشارند و چه سرسپردگان به میانهروی، گذشته از میزان اعتبارشان – خود ابزار مطلوبی برای تروج تردیدند.
از دیگر روشهای مرسوم، ایجاد سازمانهای عمومی و حقهباز است که پیشگامشان هم بنیاد «پیشبرد علوم بینقص» (TASSC) بود که در سال 1993 توسط دستهای از صنایع دخانیات، انرژی هستهای، تجارت کشاورزی و شرکتهای نفتی و شیمیایی تأسیس شد. هدف اعلامگشته از تأسیس TASSC، «تشویق مردم به کنکاش در اعتبار مطالعات علمی» بود.
ICE و TASSC امروزه از میان رفتهاند؛ اما راهبردشان همچنان باقیست. تردیدافکنی در دو دههی اخیر انبساطی چشمگیر داشته. هماکنون اندیشههایی در پی تزریق تردید به جامعه و گمراهسازی مواضعاند و دهها سازمان مردمنهاد مجعول هم در راستای مشروعیت بخشیدن بدین اندیشهها بهوجود آمدهاند.
این یک بازی جهانی است. شک نکنید.
منبع: NewScientist
بخشهای پیشین:
• تعریف انکار: «انکار چرا؟»
• دسیسه از سوی کیست؟
|
نظرهای خوانندگان
آقای سنایی: همه ترجمه تان را با اصل اش تطبیق نداده ام اما در این بخش اش اشتباهی رخ داده است.
-- ع.دهقانی ، Jun 24, 2010 در ساعت 03:55 PM"بدون تکذیب عملی آنها» بهجای «تشویق به ترویج پژوهشهای بیطرفانه» بود.
باید " به جای" را"همزمان "ترجمه می کردید برای اینکه در اصل مقاله کلمه while نوشته شده است که ترجمه اش همزمان می شود.