رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۵ خرداد ۱۳۸۹
«انکار» از زبان علم – بخش اول

«انکار» چرا؟

Michael Shermer*
برگردان: احسان سنایی

از آنفلوانزا تا گرمایش زمین و از فرگشت گونه‌ها تا اثرپذیری برنامه‌های واکسیناسیون؛ هر جا که بنگرید، «حاشاگران» حضوری آشکار دارند: «هیچ اسم هارپ را شنیده‌اید؟»؛ «افشای راز بشقاب‌پرنده‌ها برای ناسا سنگین تمام خواهد شد»، «اصلاً کی گفته زمین گرم می‌شود؟»؛ «اینشتین، بمب اتم را طرح زد»، «آپولو از سر تا ته دروغ بود» و ... . همه خوب این‌ها را شنیده‌ایم؛ از صبح تا شب، از خانه تا خیابان، ... از علم تا سیاست. اما چرا اغلب مردم از قبول مدارک سر باز می‌زنند؟ از چه نمی‌هراسند؟ اصلاً چه هدفی دارند؟

این نخستین بخش از سلسله‌مقالاتی ویژه‌ پیرامون «انکار» از نظرگاه دانش است. انکار چیست؟ چه جذابیتی برای مردم دارد؟ چگونه آغاز و چگونه شایع می‌شود؟ و در نهایت عکس‌العمل شایسته‌ی ما چیست؟ در نخستین گام، «انکار» را تعریف می‌کنیم.


طرح از Woods Wheatcroft

وقتی‌که یک شکّاک، شکّاک نیست

فرق یک شکاک و منکر چیست؟ از چشم من، شک، رویکردی علمی در برخورد سنجش‌گرانه با دعاوی مطرح‌شده است. مثلاً یک شکاک حوزه‌ی اقلیم، ادعاها را یک‌به‌یک ارزیابی می‌کند؛ آگاهانه شواهد مرتبط را درنظرگرفته و ‌بی‌‌نگاهی به مقصد، خواهان قدم برداشتن در مسیری است که حقایق ایجادش می‌کنند. حال‌آنکه موضع‌گیری یک منکر حقایق حوزه‌ی اقلیم، طبق علائمی است که فقط در مسیری ناآشنا به پیش‌اش می‌رانند و مداوماً مسیر مفروضاتی را نشان‌اش می‌دهند که بر «تعصب تأیید» استوار شده‌اند. تعصب تأیید، همان تمایل به کنکاش و یافتن دلایل تأییدگری برای عقاید از پیش‌آماده، و چشم‌پوشی یا صرف‌نظر از دیگر دلایل موجود است.

تردید اما مکمل فرآیند علمی است؛ چراکه فرضیات نخستین، بعضاً نادرست‌اند. دانه‌چینی از بین کوهی از کاه، مستلزم مشاهدات گسترده، آزمایشات دقیق و در نهایت استنتاج محتاطانه است. علم، همان شکاکیت است و بهترین دانشمندان، شکاک‌ترین‌شان‌اند. اما انکار امری متفاوت است و معنایش رد غیرارادی یک ادعا، به‌رغم مدارک موجود و گاه حتی در ضدیت با آنهاست. انکار، عملاً محصول یک طرز فکر، یا اعتقاد مذهبی است که در آن سرسپردگی به باورها بر مدارک ارجحیت دارد. در این‌صورت، اول نوبت باورهاست و چون دلایل ایجاد این باورها مطرح شود، آنگاه این دلایل چنان در طوفان «ایمان» فرد بادافشان می‌شوند که باور نخستین، بی‌‌صدمه جان‌ به در بَرد.

انکار، اغلب امروزه هم‌پیوند با علوم اقلیمی است؛ ولی در دیگر حوزه‌ها هم می‌توان بدان برخورد. مثلاً افرادی هستند که به نقش ویروس HIV در ایجاد ایدز اعتقادی ندارند. برخی معتقدند هولوکاستی رخ نداده؛ یا شواهد مستحکم و قریب‌به‌اتفاق صحت فرضیه‌ی فرگشت را بی‌اساس می‌دانند. این افراد، تماماً شایسته‌ی نام «منکر»اند؛ چون‌که بی‌توجه به گستره‌ی دلایلی که پیش‌تر مطرح شده، داعیه را رد می‌کنند.


طرح از Mark Shaver

اگرچه تمایز شکاکیت و انکار اساساً آشکار است؛ اما تفکیک این دو در جهان واقع، گاه امری نیازمند مهارت بالاست. مثلاً این روزها مُد شده در برخی محافل، افرادی که توافقات علمی صورت‌پذیرفته بر معضل گرمایش زمین را به چالش می‌کشند، حاشاکننده‌ی حقایق به شمار رفته و کنار زده می‌شوند. اصلاً خودتان به گرمایش زمین معتقدید؟ کافی است فقط «بله‌»ای قاطعانه گفته و خود را در خطر یک «منکر» شدن، قرار دهید. همین مسأله، پبرامون مخالفان هولوکاست و فرگشت هم صحت می‌کند.

به‌هر‌ترتیب، قالب‌گیری چنین پرسش‌هایی در پیکره‌ی «ایمان» و «تعصب» هم چیز چرندی است. بخواهید و نخواهید؛ ایمان داشته باشید و نداشته باشید، زمین یا گرم می‌شود، یا نمی‌شود. وقتی کسی می‌گوید: «من معتقد به فرگشت‌ام» و یا «به بیگ‌بنگ باور دارم»؛ چیزی متفاوت از وقتی است که می‌گوییم: «به مالیات یکسان‌ اعتقاد دارم» و یا «پیرو لیبرال‌دموکراسی‌ام».

چه فرگشت و بیگ‌بنگ رخ داده باشد یا خیر؛ هر دو مطلب اساساً با رشد داده‌های خام و ارائه‌ی فرضیات نوین قابل حل‌اند. اما شکل صحیح مالیات‌بندی یا شیوه‌ی حکومت را نمی‌توان با داده‌های بیشتر و یا فرضیه‌ای بهتر انتخاب کرد. این‌ها موضع‌گیری‌هایی ایدئولوژیک است که بر پایه‌ی مباحثات معقولانه استوارند. آزادی‌خواهان به دیدگاهی خاص اتکا دارند و دلایلی را در حمایت از اعتقادات سیاسی‌شان ردیف می‌کنند؛ حال‌آنکه محافظه‌کاران، جهان‌بینی مستقل خودشان را دارند. هر دو طرف نسبت به جایگاه دیگری شکاک است؛ هر دو داده‌هایی را که با دیدگاه‌ خودش در تناقض‌ است، انکار می‌کنند و این مشاجرات اغلب نه با پژوهش و آزمایش، که از طریق انتخابات دموکراتیک قابل حل‌ است.

مشکلی که گاه‌به‌گاه رخ می‌‌نماید این است که مردم در تشخیص این دو نوع از سؤالات – علمی و ایدئولوژیکی – دچار سردرگمی‌ می‌شوند. گاه این گم‌گشتگی‌ها تعمدی است؛ انکار هم یکی از پیامدهای‌اش. پس یکی از راه‌های تشخیص یک شکاک از یک منکر، وسعت تجدیدنظری است که هر کدام‌شان در برخورد با داده‌های جدید انجام می‌دهند. شکاکان تغییر عقیده می‌دهند؛ منکران به انکار ادامه.

پانوشت:

* پروفسور Michael Shermer، مدیر مسئول نشریه‌ی Skeptic، از مقاله‌نویسان ماهنامه‌ی Scientific American، استادیار دانشگاه Claremont کالیفرنیا و نویسنده‌ی کتاب‌های «چرا مردم معتقد به چیزهای عجیب‌اند؟»، «چرا داروین مهم است» و «ذهن بازار» است. کتاب بعدی وی «مغز معتقد» نام دارد.

Share/Save/Bookmark

منبع:
NewScientist

نظرهای خوانندگان

فوق العاده جالب بود.متشکرم

-- بدون نام ، Jun 4, 2010 در ساعت 06:28 PM

انکار گری مساله منافع است انکار کنندگان هولوکاست و انکارکنندگان قتل عام ارمنی ها مشکلشان با پیامد در سهایی است که از آن وقایع گرفته می شود.
از دیگر جلوه های شریرانه انکار گری مثلا :انکار این که حادثه 11 سبتامبر کار القاعده بوده یا مثلا انکار این که قرن هاپیش از انقلاب مشروطه وتئوریزه شدن مفهوم ملت ایرانیان نسبت به ایران حس ناسیونالیستی داشته اند

-- payam ، Jun 15, 2010 در ساعت 06:28 PM