رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱ خرداد ۱۳۸۹

ما، زمین و مالاریا

Heidi Ledford
برگردان: احسان سنایی

بررسی‌های تازه نشان از موفقیت راهبردهای کارآمد دانشمندان در نبرد با تبعات ناگوار گرمایش زمین، همچون شیوع شتاب‌گیرنده‌ی بیماری‌های مسری گرمسیری همانند مالاریا، که تا چندی پیش از متداول‌ترین هشدارهای معترضین به این پدیده‌‌ی مخوف اقلیمی به‌شمار می‌رفت، می‌دهند. انتشار مقاله‌ای در توجیه این موفقیت در شماره‌ی این هفته‌ی نشریه‌ی نیچر، ابعاد مشاجرات مابین اپیدمولوژیست‌های موافق و مخالف این هشدار جهانی را گسترشی دیگربار بخشید.


کودکان آواره‌ی روآندایی در اردوگاه Nodosho Orphanage، مسکن بیش از ۴۰۰۰ آواره که برخی مبتلا به بیماری‌های مهلکی چون وبا، مالاریا و ایدز هستند / عکس از Barry Lewis

ظاهراً رابطه‌ی مابین گرمایش جهانی و فراوانی مبتلایان به مالاریا، رابطه‌ای مشهود و ساده است: دمای بیشتر، جمعیت و در نتیجه میزان گزش پشه‌های ناقل بیماری را تقویت می‌کند و طبعاً گزش بیشتر هم به‌معنای گسترش مرزهای پشین قلمرو بیماری است. هنگامی‌که دکتر «پیتر گتینگ» و دکتر «سیمون های»، اپیدمولوژیست‌های پروژه‌ی اطلس مالاریا در دانشگاه آکسفورد انگلستان و همکاران‌شان، داده‌های مرتبط با شیوع این بیماری را طی سال‌های ۱۹۰۰ و ۲۰۰۷ گرد آوردند، عکس قضیه دیده شد: با وجود افزایش دمای میانگین زمین طی قرن بیستم، اما مالاریا قافیه را باخته است.

طبق مدل‌سازی‌هایی که پژوهش‌گران به‌منظور بررسی فاکتورهای دخیل در همه‌گیری این بیماری به‌کارگرفته بودند، اثر اقدامات پیش‌گیرانه‌ای چون بهبود داروها و استفاده‌ی گسترده از حشره‌کش‌ها و پشه‌بندها، تأثیر فاکتور گرمای بیشتر بر گسترش بیشتر بیماری را تحت‌الشعاع خود قرار داده است. گتینگ می‌گوید: «مالاریا، همچنان معضلی بزرگ است، اما گرمایش جهانی به‌ خودی خود چیزی نیست که محوریت بحث را به خود اختصاص دهد. مخاطرات یاد‌شده، اغرا‌ق‌گویی است.»

برخی بررسی‌های پیشین، تصویری مخوف از آینده با جهانی در سلطه‌ی مالاریا را ترسیم می‌کرد، اما مدل‌سازی‌های اخیر، منحصراً تأثیر دما را بی‌‌توجه به دیگر عوامل، مورد ارزیابی قرار داده‌اند. این را دکتر «پاول ریتر»، حشره‌شناسی از انیستیتو پاستور پاریس می‌گوید. با این‌حال آخرین ارزیابی‌های برنامه‌ی بین‌الدولی تغییرات آب و هوایی (IPCC)، نگرانی‌هایی را مطرح می‌کنند: «با وجود پیوستگی‌های سببی شناخته‌شده مابین اقلیم و چگونگی شیوع مالاریا، هنوز عدم قطعیت فراوانی پیرامون تأثیرات بالقوه‌ی تغییرات اقلیمی بر [شیوع] مالاریا در مقیاس‌های منطقه‌ای و جهانی وجود دارد.»

پژوهش گتینگ و همکاران‌اش، نخستین نمونه از این نوع است که مدل آماری پرجزئیاتی از رویدادهای جهانی مرتبط با این موضوع را طی قرن بیستم به‌دست می‌دهد، هرچند این هم خالی از محدودیت نیست.

مثلاً داده‌هایی که به‌منظور ایجاد نقشه‌ای جهانی از گسترش مالاریا در سال ۱۹۰۰ استفاده شده، همه‌ی آلودگی‌های عفونی این بیماری از جمله موارد ایجادشده با انگل «پلاسمودیوم ویواکس» (Plasmodium vivax) را دربرگرفته است، حال‌آنکه داده‌های نقشه‌ی مشابهی در سال ۲۰۰۷، عفونت‌های پدیدآمده‌ از تنها یک نوع انگل مالاریا موسوم به «پلاسمودیوم فالسیپاروم» (P. falciparum) را که بار مسئولیت بیشترین آمار مبتلایان به این بیماری را به‌دوش می‌کشد، مدنظر قرار می‌دهد. به‌علاوه، بررسی‌های اخیر، برخی مؤلفه‌هایی که به احتمال فراوان در نتیجه‌ی تغییر اقلیم دچار دگرگونی شوند، همچون الگوهای بارندگی و کوچ انسانی را لحاظ نکرده‌اند.


مادر و نوزادی اهل کنیا در رختخوابی مجهز به پشه‌بندهای ویژه‌ی مقابله با گزش پشه‌ی مالاریا / عکس از Wendy Stone

به‌هر ترتیب، این پژوهش تا حد زیادی با نتایج حاصل از دیگر بررسی‌ها، شامل پژوهشی که در سال گذشته توسط «کوین لافرتی» از «سازمان نقشه‌برداری‌های زمین‌شناختی ایالات متحده» (USGS) در سانتاباربارای کالیفرنیا منتشر شده بود و آن نیز از عدم تأثیر تغییرات دمایی زمین طی یک قرن اخیر بر شیوع مالاریا سخن می‌گفت، هماهنگ است.

در سال ۲۰۰۰، مدل‌سازی‌های «دیوید راجرز» و «سارا راندولف» از دانشگاه آکسفورد، پیش‌بینی می‌کرد هرچند برخی از نواحی زمین به‌سبب گرمایش جهانی دچار تبعات ناگوار شیوع مالاریا خواهند شد، اما مناطق وسیعی نیز افت شیوع این بیماری را به‌دلیل کاهش بارش و رطوبت تجربه خواهند کرد. ریتر می‌گوید: «پیچیدگی مالاریا و دیگر بیماری‌های بُرداری، حیرت‌انگیز است. پایین آوردن [داده‌ها] به تنها یک مؤلفه (یعنی گرمایش جهانی)، کاملاً ناموجّه است.»

همین حقیقت در خصوص دیگر بیماری‌هایی که به عاملی ناقل همچون پشه وابسته‌اند، صدق می‌کند. مثلاً «تب دانگ» از جمله بیماری‌های واگیرداری است که می‌تواند به‌واسطه‌ی تغییرات اقلیمی، فراگیرتر شود. ویروس تب دانگ که توسط پشه‌ها منتقل می‌شود، هم‌اکنون در حال پیشروی و سیطره بر نواحی جنوبی ایالات متحده است. اما تأثیری هم که بر آنجا خواهد نهاد، به‌اعتقاد ریتر در مقایسه با مناطق کمتر توسعه‌یافته‌ی جهان، به‌دلیل تفاوت سبک زندگی، در کمینه‌ی خود است.

آمریکایی‌ها اغلبِ اوقات‌شان را در محیط بسته می‌گذرانند و احتمال تجهیزشان به پنجره‌هایی که پشه‌ها را بیرون از این نواحی نگه دارد هم بیشتر است.

«لورا هرینگتون» که در دانشگاه کورنل نیویورک بر بیماری‌های وابسته‌ به پشه‌ها پژوهش می‌کند، با ریتر هم‌عقیده است. او می‌گوید: «در حوزه‌ی بیماری‌های باواسطه، تغییرات اقلیمی احتمالاً نقش کم‌رنگ‌تری را در قیاس با دیگر عوامل ایفا می‌کند.»

با این وجود، دکتر «ریچارد اوتسفلد»، بوم‌شناس بیماری‌ها در انیستیتو مطالعات بوم‌شناختی کَری در نیویورک، نتایج پژوهش گتینگ را آبستن بحث فراوانی می‌داند. او می‌گوید هرچند آنالیزهای بزرگ‌مقیاسی چون این پژوهش، از اهمیتی نسبی برخوردارند، اما عوامل منطقه‌ای حائز اهمیتی نیز همانند پراکندگی پشه‌ها از پایین‌دست تا بالادست سرزمین‌های شرق آفریقا – که برخی معتقد به ارتباط این موضوع با افزایش دمای میانگین زمین‌اند – را از قلم انداخته است.

او در ادامه می‌گوید:

«گسستگی کاملاً آشکاری مابین مناطقی که در آن‌ها توسعه‌ی اقتصادی چشمگیر و کنترل بیشتری بر [جمعیت] پشه‌هاست، نسبت به آنهایی که خطر شیوع بیماری‌های وابسته به آب و هوا در آن‌ها حداکثر است، وجود دارد.»

دیگران اما نگران از تفسیر نادرست نتایج این پژوهش‌اند. هرینگتون می‌گوید: «بدون شک در مقیاس‌های کوچک، دگرگونی‌های اقلیمی اثر بزرگی بر این بیماری دارد. این به‌هیچ‌وجه اهمیت گرمایش جهانی را خدشه‌دار نمی‌کند.»

Share/Save/Bookmark

منبع:
نیچر