رادیو زمانه > خارج از سیاست > جغرافیا و زمینشناسی > رویای سرزمین سبز و کابوس یک زمین سرد | ||
رویای سرزمین سبز و کابوس یک زمین سرداحسان سناییحدفاصل آبهای آبی اقیانوس اطلس و برفهای سپید قطب شمال، سرزمینی یخ بسته و دورافتاده جای گرفته که شاید اشتباها به آن سرزمین سبز – گرینلند – گفتهاند. گرینلند، میزبان یکی از گستردهترین یخچالهای سیاره ماست؛ یخچال پهناوری که هماهنگ با دیگر نقاط سپید سیارهمان، آخرین نفسهایش را سر میدهد و در جریان گرم و آرام رودهای نوظهور از میان میرود. اینچین رؤیای سبزی این سرزمین سرد در حال تحقق است؛ اما گرینلند، مجموعهای از تناقضهاست. مهمترین و مرگبارترینشان شاید انتقام یخهایش از انسانهاست. در گرماگرم نابودی یخچال گرینلند و دیگر تبعات مخرب گرمایش زمین، اروپا به زمهریری خشک و خاموش و سرد، بدل خواهد شد.
طاقچههای یخی گرینلند، با سرعت سرسامآوری در قرن بیست و یکم از میان رفته و به دریا میپیوندند. اگر این روند با شتاب ثابت کنونی خود ادامه یابد، تا پایان این قرن سطح آبهای محلی گرینلند به تنهایی در حدود ۴۰ سانتیمتر بالاتر خواهد آمد و اگر چنانچه شتاب این فرآیند حذف شده و به عبارتی در بهترین و خوشبینانهترین حالت روند ذوب یخها با همین سرعت حفظ شود، میزان افزایش ارتفاع دریاهای پیرامون گرینلند به ۱۸ سانتیمتر خواهد رسید. حجم یخچال سراسر سرزمین گرینلند، قابلیت افزایش ارتفاع آبهای زمین را تا هفت متر داراست. البته بایستی توجه داشت ذوب هر ساختار یخیای موجب افزایش سطح آبها نمیشود؛ بلکه این ذوب حجم آب منجمد غیرشناور از جمله طاقچههای یخی و یخچالهاست که چنین امری را موجب میشود. اگر چنانچه قطعه یخ کوچکی را در لیوانی از آب انداخته و لیوان، لبالب از آب شود؛ با ذوب یخ هیچ ارتفاع آب دستخوش تغییر نخواهد شد؛ اما اگر چنانچه قطعه یخ بزرگتری را درون لیوان کوچکی جای دهیم تا سطح آب درون آن مماس با لبههای لیوان شود، ذوب این قطعه یخ بیشک موجب خروج مقادیری آب از لیوان میشود، چراکه آب، تحت تأثیر حجم اضافی یخهای بیرون از لبه لیوان، دچار هیچگونه افزایش حجمی نشده بود اما با ورود این میهمان ناخوانده، ناچاراً آب اضافی به بیرون ریخته میشود. قطعات یخی غیرشناور نیز همینگونهاند، بهطوریکه دریاها هنوز تحت تأثیر حجم اضافی آنها قرار نگرفتهاند. طاقچههای یخی، لایههای افقی بزرگی از یخند که از یک طرف به یخچالهای مستقر بر خشکی اتصال داشته و از طرفی به دریا راه دارند. محاسبات بلندمدت هواشناسی و نتایج نقشهبرداری ماهوارههای دو قلوی GRACE از تجمعات جرمی زمین نشان داد که در خلال سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸، در حدود ۱۵۰۰ میلیارد تن از طاقچههای یخی گرینلند از میان رفته که این، معادل افزایش میانگین سالانه ۰.۴۶ میلیمتر به ارتفاع آب دریاهاست. این در حالیست که زمین در سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۸، در حدود ۶۰% بیشتر از این خط میانگین تخطی کرده و نرخ رشد ارتفاع آبها در حدود ۰.۷۵ میلیمتر به ازای هر سال بوده است. اما تهدید اصلی ذوب یخهای گرینلند، تغییرات شدید الگوهای اقلیمی زمین به خصوص در قاره اروپاست.
آب و هوای خاص و منحصر به فرد کشورهای اروپایی، ارمغانی از سفرهای مداوم جریان دریایی سریع و بزرگی موسوم به «گلف استریم» است که با نشأت از خلیج مکزیک و انتقال آبهای گرم این منطقه به سواحل تنگه فلوریدا و نهایتاً با تکمیل یک چرخه گسترده در میانه آبهای اقیانوس اطلس، همچون نقالهای هوای گرم و معتدل عرضهای جغرافیایی میانه را به اروپا انتقال میدهد. موتور محرکه این جریان عظیم دریایی، اختلاف چگالی مابین آبهای سرد و گرم است؛ بهطوریکه آب گرم کم چگالی با حرکت در سطح دریا و رهاسازی گرمای خود، چگالیاش افزایش یافته و به زیر آبهای گرمی که تازه در حال ورود به منطقهاند فرو میرود. از این رو جهت حرکت آبهای گرم سطح دریا مخالف آبهای سرد عمق دریاست. اما چگالی آب دریا تنها تابعی از دما نیست؛ بلکه عوامل ثابتی چون میزان شوری آب نیز خود موضوعی تعیین کننده است که به دلیل نرخ کند نوسانات آن، توجه کمتر کسی به آن معطوف میشود. اما در پایان آخرین عصر یخبندان زمین، یخچال عظیم مستقر بر خاک آمریکای شمالی ذوب شد و مقادیر عظیمی از آب شیرین به اقیانوس اطلس شمالی راه یافت. نتیجه آنکه افت چگالی آبهای این منطقه مانع از حرکت رو به پایین جریان آب سرد شد و گلف استریم برای مدتی نسبتاً طولانی از حرکت بازایستاد و به دنبال آن یخبندان عظیمی اروپا را فراگرفت. حال، پس از استقرار انسانها در این سرزمین اما هنوز یخچالهای تهدید کنندهای از این دست در منطقه باقیاند. معروفترین نمونه آنها یخچال گرینلند است که ذوب آن تهدیدی جدی برای ساکنان اروپاست. |