رادیو زمانه > خارج از سیاست > کاروان موسیقی > با موسیقی به آمریکای لاتین سفر کنیم | ||
با موسیقی به آمریکای لاتین سفر کنیمسهند، با کمک علیرضا
امروز موقع آن است که دوباره یک سفری به آمریکای جنوبی داشته باشیم و تجربههای جدیدی به دست بیاوریم. پیش از سفر بد نیست که بدانیم در این قاره هویت ملی خیلی تحت تاثیر هویت قارهای قرار دارد. این یک چیزی است که غیر از آفریقا که مردم آن در کنار هویت ملیشان، به آفریقایی بودن خودشان هم افتخار میکنند، در قارههای دیگر کمتر دیده میشود. مثلا مردم هلند و لهستان در اروپا، یا مردم ایران و چین در آسیا، خودشان را اهل اروپا یا آسیا میدانند ولی زیاد با هم احساس نزدیکی نمیکنند. در خیلی از کشورهای آمریکای لاتین، زبان اسپانیایی و تاریخ مشترک مهاجرت، مردمی را که از همه جای دنیا هستند به هم نزدیک کرده است. طوری که همه خودشان را اهل این قاره میدانند. این موضوع را خیلی خوب در کارهای نویسندههای امریکای لاتین مثل کارلوس فوئنتس و مارکز میشود دید. برای نمونه در کتابهای «عشق سالهای وبا» یا «گزارش یک قتل» از مارکز یا «سرهیدرا» اثر کارلوس فوئنتس میبینیم که شخصیتهای این کتابها از سوریه گرفته تا ایتالیا با هم زندگی میکنند و همه آنها هم خودشان را اهل این قاره میدانند. همینطور مارکز کتاب «صد سال تنهایی» را طوری نوشته که خیلی از مردم آمریکای لاتین وقتی این کتاب را میخوانند با خودشان میگویند، مثل اینکه این چیزها در کشور خودمان اتفاق افتاده. ولی بهجای این حرفها و با این وقت کم بهتر است زودتر برویم سراغ موسیقی و آهنگهای خوبی که برای شما انتخاب کردم:
این آهنگ «آندرس روبین» است که غیر از نوشتن و خواندن این آهنگ، تقریبا همه سازها را هم خودش زده. درست است که هر کشور آمریکای لاتین فرهنگ و موسیقی خودش را دارد، ولی من امروز کارهایی را انتخاب کردم که در آنها، احساس آمریکای لاتین با یک حس بینالمللی ترکیب شده تا هرکس آنها را میشنود، اهل هرکجا که باشد، شاد بشود و به رقص بیفتد. «من دیگر نمیخواهم دعوا کنم» اسم آهنگی است که پائولو مورلن بارو خوانده است. خوانندهی بعدی هم برزیلی است و اسم او لنین است. آره، درست حدس زدید. پدر این خواننده کمونیست بود. برای همین اسم این بچه شده لنین. معروفیت لنین فقط به خاطر خواندن و زدن او نیست، بلکه آهنگساز خوب و پرکاری هم هست. لنین تا حالا بیشتر از 500 تا آهنگ برای خوانندههای دیگر ساخته است.
رفتن به برزیل این خطر را دارد که موسیقی آن، آدم را گیر بیندازد و از جاهای دیگر غافل کند که البته زیاد هم عجیب نیست. کشور به این بزرگی، با موسیقی با این تنوع خیلی پرجاذبه است. بیخود نیست که وزیر فرهنگ برزیل، یک خوانندهی معروف است که با حفظ سمت در همه جای دنیا هنوز کنسرتهای موفقی دارد. اتفاقا امشب هم در بارسلونا و هفته دیگر در پرتقال است. ما قبلا با این خواننده آشنا شده بودیم. ولی حتما و باز هم باید به سراغ او برویم. ولی فعلا به یکی از آهنگهای او که خیلی مورد علاقهی من است، گوش میکنیم؛ آهنگ «آکلا براس» از ژیلورتو ویوز. در کوبا یک خوانندهای به اسم «پترو لوییس فرر» فعالیت دارد و با اینکه خیلی مظلوم است و ریش هم دارد، ولی یکی از کسانی است که همیشه به سیاست و دولت کوبا انتقاد داشت. برای همین دولت کوبا با این خواننده خیلی مساله دارد.
در ونزوئلا یک گروه موسیقی به اسم «دوستهای نامرئی» وجود دارد که موسیقی آنها نشان میدهد که آنها چقدر زیاد به موسیقی فانگ و لانژ آمریکایی گوش دادند. ولی الان به آهنگی از این گروه گوش میکنیم که در کنار فانگ و لانژ، ریشههای موسیقی آمریکای لاتین را در آن میشود شنید. بعد از شنیدن چندتا از کارهای جوانها و نوآوریهای آنها، یک یادی از هنرمندی نکنیم که نوآوریهای او در زمان خودش، اسم او را سر زبانها انداخت. این هنرمند کسی نیست جز «آستور پیاتزولا». این آهنگساز با کارهای خود نشان میدهد که هر نسلی باید نوآوریهای زمان خودش را داشته باشد. اینجا سفر ما به پایان میرسد. ولی قبل از خداحافظی، یک خبر جالب دارم و آن این است که برای اولین بار در تاریخ اسپانیا، اکثریت اعضای کابینه در دست زنها قرار گرفته. به همین مناسبت برنامهی هفته آیندهی کاروان موسیقی، راجع به زنان خواننده و نوازنده در اسپانیاست. |
نظرهای خوانندگان
I have a comment. Salsa, Merengue, Batchata, Rumba,Tangue are also very popular and worldwide known Latin American music and dances which are very popular but not mentioned in this report.
-- IranianHuman ، Jun 14, 2008 در ساعت 03:13 PM