شبی در کافه مضراب
نوشته و اجرا: سهند صاحبدیوانی با همکاری: علیرضا
از «اينجا» بشنويد.
دفعهی پیش که توی کافه مضراب دورهم جمع بودیم، قول داده بودم که میخواهم شما را با یک نوازندهی اسرائیلی بهنام «اورتال» آشنا کنم. من هنوز سر قولم هستم. امشب غیر از نوازندههایی که اینجا هستند و قرار است با هم ساز بزنیم، اورتال هم هست. اورتال خودش اهل اسرائیل است، ولی سازهای استرالیایی و مجاری میزند. حالا اینها چه ربطی به هم دارند، باید از خودش پرسید. درست است که میگویند دنیا کوچک است، ولی دیگر نه اینقدر. آخر اسرائیل کجا، مجارستان کجا، استرالیا کجا! یادم باشد تا این را هم با چند تا سؤال دیگر ازش بپرسم.
ساز کوبهای اگر خوب زده بشود، معمولاً کم شنیده میشود. چون نوازنده در خدمت بقیه است. اگر هم کسی آن را بد بزند، خیلی زود معلوم میشود که دارد بیخودی تقوتوق میکند و صداش مثل میخ میرود توی گوش شنونده. واسه همین دلم میخواست یکی که این ساز را خوب میزند، یکخرده تنهایی بزند. امشب امیر، که یکی از دوستهای ما است، و نوازندهی خوب سازهای کوبهای است و پای ثابت کافه مضراب است، با یک «Djembe»، که یک نوع طبل آفریقایی است، اینجاست و همراه با دف یکخرده برایمان میزند.
غیر از امیر که پای ثابت کافه مضراب هست، دو نفر دیگر هستند که تازه مضراب را کشف کردند. یکیشان یک انگلیسی بهنام «ماکسوئل» است که معمولاً باقلامای ترکی یا دیوان ترکمنی با خودش میآورد. این ماکسوئل یک دوست هلندی دارد، که اسمش «ماتیس» است و با آکاردئون و ماندولیناش جمع آنجا را خیلی خوب تکمیل میکند.
این سازی که الان صدایش میآید، اسمش «Jorass» است که توی یونان واسهی مضراب ساخته شده و تازه چند روز است که به آمستردام رسیده.
اگر تا حالا مضراب نیامدهاید، ممکن است ندانید موزیکی که الان دارید میشنوید فیالبداهه است. اینها قبلاً هیچ تمرینی با هم نداشتند. شنبهشبها میآیند اینجا که یکخرده باهم ساز بزنند و حال کنند. آخرشب که نوازندهها یواشیواش بساطشان را جمع میکردند و مضراب داشت خلوتتر میشد، موقع خوبی بود که اورتال را گیر بیاورم که چند تا سؤال ازش بکنم. این مصاحبه طولانیتر از برنامهی ما هست، واسه همین کل مصاحبه را الان نمیشود پخش کرد. ولی کاملش میآید روی سایت. اولین سؤالم از اورتال این بود، از کجا میآیی؟ چطوری آمدی به آمستردام؟ اورتال گفت: «خیلی شانسی». یکی از دوستانش بهش گفته بود بیا آمستردام. اینجا حتماً با نوازندههای خوبی آشنا میشوی. اسم فامیل اورتال «پلگ» است که ریشهاش از «پولاگ» میآید. خودش دورگهی کلیمیهای یمن و هلند است.
از اورتال پرسیدم: «دفعهی پیش با چند تا ساز جالب اینجا بودی. من میدانم که بعضی از آنها را خودت میسازی. میشه یکخرده بیشتر از این سازها بگی؟». اورتال گفت: «من dijiridu میسازم و برای مرکز دیجیریدو اسرائیل کار میکنم. توی این مرکز تقریباً یکونیم نفر کار میکنند. راستش توی این مرکز یک نفر کار میکند که اسمش «یورام سیوان» است و من هم بهش کمک میکنم. اطلاعات کامل را میتوانی روی سایتمان پیدا کنی. من هفتـ هشت سال است که دیجیریدو میزنم. ما توی اسرائیل همراه با این ساز جلد برای چنگ دهنی میسازیم که اون هم از سازهاییست که من میزنم.»
به اورتال گفتم: «دیجیریدوی تو با اینکه خیلی کوچکتر از دیجیریدوی معمولیست و شکلش هم شبیه اصلیاش نیست، اما صدایش همان است». اورتال گفت: «درسته. این دیجباکس است که اول بار یک نفر توی آمریکا این را ساخته. ما این را با شکل ساخت جدیدش میسازیم. این مدل چون کوچکترهست، خیلی راحتتر آدم میتواند آن را این ورـ آن ور ببره. ما یک دیجیریدو هم ساختیم که همزمان با اجرا میشه کوکش کرد. همینطور یکی دیگر که شبیه فریزبی هست که نقش و ساختش از خودم است. میخواستم آن را هفتهی دیگر بیارم و نشانتان بدهم. ولی چون آن موقع برای اجرا دعوت داریم که باید پاریس باشیم، میماند برای بعد.» چون با حرف آدم موسیقی را نمیفهمد از اورتال خواهش کردم که یک خرده ساز واسهمان بزند.
بعد گفتم: «این چنگ دهنیها را خودت نساختی.» گفت: «نه! اینها اصلش مال سیبری است، ولی خیلی جاهای دنیا میشود آن را پیدا کرد، و تو هر کشوری یک دستی تویش بردهاند. مجاریها و آلمانیها آن را خوب میسازند. کلاً جاهایی که با آهن بهتر بلد بودند کار کنند، آن را بهتر درست میکنند.» بهش گفتم: «پس حالا یک خرده هم از این ساز بزن.»
این گزارش این ماه کافه مضراب بود. ضمناً شنیدم که توی برلین هم یک جایی شبیه کافه مضراب میخواهد افتتاح بشود. از ما هم دعوت شده که شب افتتاحیه آنجا باشیم. اگر خبری شد، حتماً میگوییم. با شما خداحافظی میکنیم. امیدوارم به شما خوش گذشته باشد. تا هفتهی بعد که با کاروان موسیقی برمیگردیم، شاد باشید!
|
نظرهای خوانندگان
جالب بود. ببينم شما هيچ وقت از توي اين بداهه هاي كافه كنسرتي هم درآوردين؟
-- بدون نام ، Aug 11, 2007 در ساعت 09:31 PMدوستان عزیز
این دومین برنامه را نیز از شما باجان و دل گوش کردم. بسیار زیبا، صمیمی و تازه است. ایکاش به موسیقی کولیها کمی بیشتر میپرداختید. نق نمیزنم، آرزو میکنم.
-- ژاله ، Aug 11, 2007 در ساعت 09:31 PMآفرین به سهند صاحب دیوانیِ دست و دلباز که محصولات کافه مضراب فسقلی شو برای استفاده ی بیشتر، آنلاین هم می کنه!
-- آرتا ، Aug 17, 2007 در ساعت 09:31 PMبا عرض سلام خدمت سهند صاحب دیوانی عزیز می خواستم اگه براتون ممکنه ادرس کافه مضراب رو برای من میل کنید
-- shima ، Sep 17, 2007 در ساعت 09:31 PMبا تشکر شیما از هلند