رادیو زمانه > خارج از سیاست > گفت و گو > جشن بهمنگان و روز حمایت از حیوانات | ||
جشن بهمنگان و روز حمایت از حیواناتمینو صابریminoo.saberi@radiozamaneh.comسال ۱۳۷۹ دکتر «شاهین سپنتا» مدیر انجمن حمایت از حیوانات اصفهان بود و از آنجایی که دکتر سپنتا ایرانشناس هستند و با مراسم و ایام خاص سال از نظر پیشنیهی آن آشنایی دارند روز ۲۶ دیماه که مصادف با روز جشن بهمنگان است را روز حمایت از حیوانات نام نهادند و حامیان حیوانات هم از این پیشنهاد استقبال کردند.
از دکتر شاهین سپنتا خواستم در اینباره بیشتر توضیح دهند و سوالاتی هم مطرح شد. بعد به سراغ مدیر روابط عمومی انجمن حمایت از حیوانات ایران آقای «عبدالرضا باقری» رفتم و با ایشان هم گفتوگویی پیرامون روز حمایت از حیوانات داشتم. جناب سپنتا! چهطور شد که شما چنین روزی را بهعنوان «روز حمایت از حیوانات» انتخاب کردید و از چهسالی این حرکت ٱغاز شد؟ پیشنهاد چنین روزی برای «روز حمایت از حیوانات» در سال ۱۳۷۹ توسط انجمن حمایت از حیوانات اصفهان صورت گرفت که خوشبختانه از سوی حامیان حیوانات در سراسر کشور مورد پذیرش قرار گرفت. بهخصوص جناب دکتر «آل داوود» که از بنیانگذاران انجمن حمایت از حیوانات - پس از انقلاب - هستند. ایشان تلاشهای بسیاری کردند که این «روز» شکل بگیرد. به نظر میرسید که ما برای انتخاب چنین روزی باید یک نگاه ویژهای داشته باشیم به تاریخ و فرهنگ ایران. طبق بررسیهایی که شد؛ متوجه شدیم جشنی در ایران باستان متداول بوده به نام «جشن بهمنگان»؛ که این جشن در روز بهمن یا دومین روز از بهمنماه برگزار میشده است.
این جشن بهمنگان جشن بزرگی بوده که به بزرگداشت مَنش و اندیشهی نیک اختصاص داشته است. یکی از جلوههای این اندیشه و منش نیک، پاسداری از هستی و همهی موجودات هستی میباشد. در چنین روزی ایرانیان به حقوق همهی زیستمندان بهویژه جانوارن توجهی ویژه میکردند. لباسهای سفید میپوشیدند. غذاهای گیاهی استفاده میکردند. آش بهمنگان میپختند. به کوه و در و دشت میرفتند. سعی میکردند از ریختن خون حیوانات بیگناه پرهیز کنند. همهی این جلوههای زیبا باعث شد ما یک نگاه خاصی به جشن بهمنگان داشته باشیم و پیشنهاد کنیم که اگر میخواهیم روزی را بهعنوان حمایت از حیوانات برگزینیم، این روز مناسب خواهد بود. همانطور که اشاره کردم، روز بهمن دومین روز از ماه بهمن است. اما هموطنان زرتشتی ما در بیست و ششم ماه خورشیدی، مطابق با تقویم فعلی، جشن بهمنماه را برگزار میکنند. چون بر اساس تقویمی که آنها استفاده میکنند روز بهمن در ماه بهمن با ۲۶ دیماه برابر است. فکر میکنید در مورد روز حمایت از حیوانات اطلاع رسانی آنقدر بوده که جامعه از وجود چنین روز و مناسبتی آگاه باشد؟ اگر منظورمان اکثریت جامعه باشد، به نظر من خیر. دلیل آنهم محدودیتهای زیادی در راه مطرحکردن چنین پیشنهاداتی وجود دارد. این محدودیتها فقط در مورد مسائل مربوط به حمایت از حقوق حیوانات نیست. بخش سنتی جامعهی مذهبی زیاد با این مسائل میانهی خوبی ندارد. حتی در مورد بقیهی جشنهای ملی، مثل جشن «تیرگان»، جشن «اسفندگان»، و جشن «شب یلدا» هم، همین محدودیتها و مشکلات وجود دارد.
اصولا دستگاههای حاکم، اعم از رسانههای گروهی و یا نهادها، میانهای با گسترش آیینهای مربوط به ایران باستان ندارند. به همین دلیل کار ما دو چندان میشود و با دشواری میتوانیم این پیام را به گوش مردم برسانیم. تنها رسانههایی که ما داریم تعدادی نشریهی مدافع حقوق محیط زیست هستند. تعدادی وبلاگ و سایتهای مدافع حقوق حیوانات هستند و همچنین «انجیاو»ها. طبیعتا ما دسترسی به رسانههای پرمخاطب نداریم. شاید طی این یکی دو سال اخیر رادیوهای فارسیزبان هم به یاری ما آمدند و این پیشنهادات را به گوش هموطنان رساندهاند. همانطور که میدانید برای اینکه یک پدیدهی فرهنگی شکل بگیرد؛ زمانبَر خواهد بود و نیاز به دورهی زمانی طولانیتری دارد. ما امیدواریم که رفتهرفته علاقهمندان به فرهنگ و آیینهای ایرانی بیش از گذشته شود. شما بهعنوان یکی از بانیان انجمن حمایت از حیوانات حتما به این مساله برخوردهاید که افرادی معتقدند در جامعهی ما مشکلات بزرگتری هست که باید به آنها پرداخت. حتی برخی معتقدند که موضوع حمایت از حیوانات یک مسالهی فرعی و لوکس است! پاسخ شما به افرادی که این مسائل را مطرح میکنند چیست؟ ما چه بخواهیم چه نخواهیم گونههای جانوری گنجینههای تکرارنشدنی ژنتیکی هستند. اینها یکی از ارکان محیط زیست هستند و باید حفظ شوند؛ در این شکّی نیست! برای حفظ اینها ما نیازمند آن هستیم که با برنامهریزی، با تشکّل، با جمعکردن و گردهمآیی مدافعان و علاقمندان محیط زیست این کارها را صورت دهیم. طبیعتا انجمن حمایت از حیوانات هم گوشهای از این کار را به عهده خواهد گرفت. در یک جامعهای که رشد آن پایدار باشد و به سمت رشد حقیقی حرکت کند باید همهی ارکان جامعه کار خودشان را درست انجام دهند. درست است که ما در کشورهای توسعهنیافته و یا در حال توسعه، مثل ایران، مشکلات بسیاری حتی در مورد حقوق انسانها داریم. در مورد مسائل اجتماعی و آسیبهای اجتماعی و مانند اینها هم به همینگونه است. اما این دلیل نمیشود که از مقولهی حفظ محیط زیست که طبیعتا یکی از ارکان آن گونههای جانوری هستند غافل شویم. اگر چنین کنیم ممکن است ما در یک شاخهای دارای یک توسعهی بشویم ولی در شاخهی دیگر دچار توسعهنیافتگی بشویم! که این همان چیزی است که ما به آن میگوییم «توسعهی ناپایدار» یا متزلزل. بهخاطر همین، ما معتقدیم که هر گروهی در جامعه باید متناسب با علایق و تخصص خودش، کار خودش را درست انجام دهد. مدافعین حقوق حیوانات کار خودشان را درست انجام دهند. مدافعین حقوق انسانها کار خودشان را درست انجام دهند. به آسیبهای اجتماعی درست توجه شود. به آسیبهای محیط زیست توجه شود و غیره. اگر در چنین مسیری حرکت کنیم ما قطعا در زمینهها و شاخههای مختلف دچار نقصان و کمبود نخواهیم شد! در ماههای اخیر شنیدیم که از سوی شهرداری هم گربهها را توسط خوراندن سَم از بین میبرند و سگها را هم توسط شلیک گلوله میکشند. اما شهرداری در بیانیهای منکر این قضیه شد. تا اینکه یک ماه پیش چند مرد مسلح در بام تهران جلوی چشم شهروندان سگهایی را به گلوله بستند. من با تعدادی از شاهدان این ماجرا گفتوگو کردم و از همین رادیو پخش شد. بعد از گذشت دو سه روز روابط عمومی شهرداری تهران اعلام کرد «زندهگیری سگها در اولویت کار ما نیست اما جلسهای ترتیب خواهیم تا تصمیم بگیریم ببینیم سگها را زندهگیری کنیم یا نه». یعنی در واقع اینجا هم باز بحث حقوق حیوانات نادیده گرفته شد و از این جهت که اگر کشتار سگها جلوی چشم شهروندان صورت بگیرد باعث صدمات روحی شهروندان میشود به قضیه نگاه کردند. انجمن حمایت از حیوانات با چنین مسائلی چگونه میتواند برخورد کند؟ راه چاره چیست؟ متاسفانه در حال حاضر در بخشهای مختلف کشور ما «مدیریت» سلیقهای است، و ضابطهمند و قانونمند نیست! ما متاسفانه هنوز یک قانون جامع حفاظت از محیط زیست نداریم که مسائل مربوط به حیوانات در آن لحاظ شده باشد و متناسب با شرایط امروز جامعه باشد. انجمن حمایت از حیوانات تلاشهایی صورت داد که این قوانین شکل بگیرد ولی متاسفانه به خاطر محدودیتهایی که در مجلس وجود داشت، این کار انجام نشد. در جامعهای که بستر قانونی مناسبی نداشته باشد و دست مدیران برای انجام کارهای سلیقهای باز باشد، طبیعی است که حتی اگر ما تلاش کنیم با شهرداری رایزنی کنیم و یکسری آییننامه یا دستورالعملهایی که - مثلا در پنج سال پیش - تدوین کنیم باز با تغییر مدیران و روی کارآمدن افراد جدید آن تفاهمنامهها و دستورالعملها و آییننامهها کنار گذاشته میشوند و یک روش جدیدی انتخاب میشود. بنده اطلاع دارم که در چند سال گذشته در اصفهان و تهران و مشهد رایزنیهای خوبی توسط انجمن حمایت از حیوانات با شهرداری صورت گرفت که بحث کشتن با گلوله و سم بهطور کلی منتفی بشود و در دورهای هم این کار صورت گرفت و منتفی شد. اما متاسفانه قانونمند نشد و به انحای مختلف، مدیران مختلف از زیر این کار شانه خالی میکنند! بهنظر من تا یک قانون مشخصی در این زمینه وجود نداشته باشد و به دستگاهها و نهادهای مختلف ابلاغ نشود و با متخلفان بهصورت جدی برخورد نشود، این دستگاهها به خودشان اجازه میدهند این اعمال غیر انسانی را صورت دهند. انجمن حمایت از حیوانات، همانگونه که قبلا هم بارها اعلام کرده است، قطعا با کشتن حیوانات به هر دلیلی مخالف است! ما معتقدیم اگر این حیوانات به شکلی باعث مزاحمت شهروندان میشوند یا باعث آلودگی محیط زیست میشوند، اینها باید زندهگیری شوند. آنهایی که قابل درمان هستند، درمان شوند. آنهایی که قابل واگذاری هستند، واگذار شوند. آنها که قابل نگهداری هستند، نگهداری شوند. اگر احیانا درصد کمی از آنها طوری بود که به هیچیک از این دستهها اختصاص نداشتند آنها را در کارهای تحقیقاتی و پژوهشی با رعایت پروتکلهای مربوطه که حقوق حیوانات را در آنها در نظر میگیرد، استفاده شوند. بنابراین کشتار جاندار بیگناه به هر دلیلی از طرف انجمن حمایت از حیوانات محکوم است و ما امیدواریم که در یک فضای قانونمندی با افراد متخلف برخورد شود. از آقای عبدالرضا باقری، مدیر روابط عمومی انجمن حمایت از حیوانات تهران، پرسیدم برنامههای انجمن در طی این چند سال در چنین روزی - ۲۶ دیماه - تا کنون چه بوده و برای امروز چه برنامههایی در نظر دارید؟ در گذشته برنامههایمان اکثرا در مبادی ورودی کوهستانها بوده، مثلا در جمعهای که انتهای هفتهی حمایت از حیوانات بوده اقدام به پختن «آش سبزی» میکردیم و در مبادی ورودی کوهستانها آش را به علاوهی بروشورهایی که در مورد ۲۶ دیماه و روز حمایت از حیوانات هست بین مردم توزیع میکردیم. همچنین نان و پنیر و سبزی را بهعنوان غذای بدون گوشت - جهت بحث حمایت از حیوانات - توزیع میکردیم.
اینها برنامههایی بوده که در طول سالهای اخیر داشتهایم اما امسال به دلیل اینکه یک مقداری جوّ کشور آمادهی این گردهمآییها و چنین برنامههایی نبود احتمالا برنامهای برای هفتهی آینده خواهیم داشت که منتظر مجوز از سوی سازمان محیط زیست هستیم تا بههمراه گروهی از اعضای انجمن برای غذادهی به حیوانات به سمت لواسانات برویم. فکر میکنید این چندساله که چنین فعالیتهایی داشتهاید تا چه حد به اهدافتان نزدیک شدهاید که روی جامعه تاثیر بگذارید؟ با این که دهسال از آغاز کار انجمن گذشته است اما به دلیل وضعیت فرهنگی کشورمان ما همچنان اول راه هستیم. حداقل به اینجا رسیدهایم که مسوولان با دیدهی تمسخر به این مقوله نگاه نمیکنند. سالهای اول وقتی نامههایی به مسوولین مینوشتیم با تمسخر برخورد میکردند. مردم با شنیدن نام انجمن حمایت از حیوانات حالت اعتراض به خود میگرفتند و میگفتند: «اینجا از حقوق انسانها دفاع نمیشود، شما رفتید سراغ حقوق حیوانات!؟» ما با چنین برخوردهایی مواجه بودیم ولی اکنون تا جایی پیش رفتهایم که بهعنوان مثال چند سال پیش، شهرداری اقدام به کشتن سگهای ولگرد کرده بود که ما به وزارت کشور مراجعه کردیم و جلسات متعددی داشتیم و یک نماینده از سوی انجمن حمایت از حیوانات بههمراه معاون وزیر کشور، نمایندهی وزارت دفاع، نمایندهی وزارت بهداشت، نماینده سازمان دامپزشکی، شهرداریها و دهداریهای کشور، شهرداری تهران در این جلسات حضور داشت. اینها که میگویم قبل از دورهی ریاست جمهوری آقای احمدینژاد بود یعنی حدود پنج سال پیش. ما در این جلسات به توافق رسیدیم که به هیچعنوان سگها با شلیک گلوله کشته نشوند. حتی تا آنجا پیش رفتیم که جیرهی مهمات شهرداری را بهشدت کاهش دادند تا از کشتار سگها جلوگیری شود. این توافقاتی بود که ۵ سال پیش صورت گرفت. حالا دیگر به جایی رسیدهایم که حتی ارگانهای دولتی هم ما را بهعنوان یک نهاد رسمی میشناسند. در مورد اینکه روی مردم چه تاثیراتی داشتهایم نسبتا خوب بوده است. ۱۰سال پیش در آغاز راه انتظار سرعت بیش از این هم نداشتیم. به عقیدهی من، اصولا فرهنگ کار گروهی ما در ایران خیلی پایین است. گروهی که ما ۱۰ سال پیش تشکیل دادیم خیلی خوب کار کرد. یعنی از آغاز کارمان تا حدود هفتسال پیش واقعا عالی بود. البته یکمقداری در جذب نیرو برای «انجیاو»مان ضعیف عمل کردهایم، شاید دلیل آن اتفاقات فرهنگیای است که صورت گرفته.
اما امیدواریم در آیندهی نزدیک نشریهای به این کار اختصاص دهیم. ۵ سال است که درخواست مجوز چنین نشریهای را به وزارت ارشاد دادهایم تا بتوانیم خودمان را بین عموم جامعه مطرح کنیم. با توجه با ارگان ارتباطی با مردم داشته باشیم. انشاالله که وضعمان بهتر میشود. ممکن است برخی مایل باشند که یا از نظر مالی و یا نیروی انسانی به انجمن حمایت از حیوانات کمک کنند این افراد باید کجا مراجعه کنند؟ ما دفتری در تهران داریم که معمولا حضورها آنجا صورت میگیرد. شمارهی تلفن دفتر ۰۲۱-۶۶۹۰۶۷۰۰ است. و آدرس سایت انجمن حمایت از حیوانات هم این است. ماه آینده جلسات حضوری با اعضای مرکزی انجمن و اعضای جدید برگزار خواهد شد و کارها را برای اعضای جدید شرح خواهیم داد. شمارهحسابی هم موجود است که افراد میتوانند کمکهایشان را به این شمارهحساب واریز میکنند. هزینهها هم کاملا مشخص است. در دو سال گذشته بیشترین هزینه را در بخش جمعآوری و عقیمسازی گربههای خیابانی صرف کردیم. که این هم فقط به این منظور بود که از کشتار این حیوانات جلوگیری شود. یعنی اگر ما این کار را نمیکردیم قطعا شهرداری کشتار گربهها را انجام میداد. ما اینها را جمعآوری میکنیم و با توجه به اینکه گربهها در آن محلهای که بودهاند جفتگیری میکنند اینها پس از عقیمسازی در همان محلهی قدیمشان رها میشوند. البته این بهصورت دائم نیست و اگر جمعیت گربهها به حد مناسب رسید این طرح قطع میشود. |
نظرهای خوانندگان
ای کاش ما را در این مورد در معرض در و گوهرهای خانم فرخزاد هم قرار می دادید چون گمان می کنم ایرانیان برای حمایت از حیوانات همه گیاه خوار بوده اند و هستند اما مسیحی های بدجنس مدام به ما می گویند که نه! شما گوشت دوست دارید و ما هم باورمان شده و شروع کرده ایم به خوردن حیوانات, بر خانم فرخزاد به عنوان کسی که خیلی کتاب نوشته واجب است که دسیسه مسیحیت را بر ملا کرده و به ما بگوید که گوشت دوست نداریم
-- بدون نام ، Jan 17, 2010 در ساعت 09:10 PMba tashkkor az khanoome saberi ke be in mojoodate aziz baha midahand. natijeh bee alaghegi be hay vanat az bachegi hamin raftarhaye vahshiane be hameh mojoodat hatta ensanhast.
-- Esmaeil mirfakhraei ، Jan 17, 2010 در ساعت 09:10 PMخانم صابری عزیز
-- آذین ، Jan 17, 2010 در ساعت 09:10 PMچه مصاحبه ی به جا و درستی انجام دادید. من خارج از کشور زندگی می کنم و خیلی مایلم که قدمی برای حمایت از حیوانات کشورم بردارم. اما نمی دانم چطور و چگونه. لطفاٌ راهنمایی ام کنید. متشکرم
درود بر دوست عزیزم عبدالرضا باقری...وجود گرانبهای شما و سایر همکارانتان باعث افتخار ایران زمین است.
-- امیر عسکری / هندوستان ، Jan 17, 2010 در ساعت 09:10 PMدرود بر دوست عزیزم عبدالرضا باقری...وجود گرانبهای شما و سایر همکارانتان باعث افتخار مردم ایران زمین است
-- امیر عسکری / هندوستان ، Jan 17, 2010 در ساعت 09:10 PMتا حالا اسم چنین ایران شناسی رانشنیده بودم.ممنون میشوم اگر تعدادی از کتابهای تالیفی و تحقیقی ایشان را نام میبردید
-- پژمان ، Jan 18, 2010 در ساعت 09:10 PM