رادیو زمانه > خارج از سیاست > میراث فرهنگی > مرمت پرسشبرانگیز پل خواجو | ||
مرمت پرسشبرانگیز پل خواجوبیژن روحانیrohani@radiozamaneh.comگرچه مرمت آثار تاریخی راهی در جهت حفاظت از آنها به شمار میآید، اما بسیاری اوقات شیوه مرمت میتواند زیانهای بیشتری را متوجه اثری با ارزشهای تاریخی و هنری کند. کارگاه مرمت پل خواجو در اصفهان و شیوههای به کار گرفته شده در آن اکنون مورد پرسش رسانههای گروهی قرار گرفته و نگرانیهای فراوانی را دامن زده است.
گزارشهای منتشرشده در خبرگزاریها حاکی از آن است که کارفرمای این پروژه، سازمان میراث فرهنگی و مجری آن سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان است. آنچه بیش از همه مورد توجه و پرسش رسانهها قرار گرفته است تعویض سنگهای قدیمی پلهها با سنگهای جدید است؛ به طوری که برخی منتقدان از لفظ نوسازی به جای مرمت در این مورد استفاده کردهاند. خبرگزاری ایسنا گزارش داده است چهار ردیف از پلههای قدیمی پل به منظور بازسازی شدن با سنگهای جدید، تخریب شدهاند.
همچنین خبرگزاری مهر (۲۰ تیرماه ۸۸) نیز از دفن شدن بخشی از سنگهای قدیمی در زیر خاک به منظور بسترسازی و کاستن از عمق رودخانه خبر داده است. با این حال رییس سازمان میراث فرهنگی اصفهان به این خبرگزاری توضیح داده است که سنگهای قدیمی که از جای خود بیرون آورده شدهاند، همگی کدگذاری، نقشهبرداری و عکاسی شده و قسمتهای از بین رفته سنگها نیز با استفاده از قطعات مناسبتری بازسازی و ترمیم میشود. اما در تعویض سنگهای قدیمی با سنگهای جدید چه اشکالی وجود دارد که میتواند باعث نگرانی شود؟ در حفاظت و مرمت آثار تاریخی، اصلی به نام حفظ اصالت و سندیت طرح و ماده تشکیلدهنده اثر وجود دارد. این به آن معناست که تا حد امکان نه تنها باید شکل و ساختار اصلی اثر حفظ شود و تغییری در آن به وجود نیاید، بلکه ماده ساختمانی و سازنده آن نیز باید حفظ شود و ترجیحاً از جایگزین کردن آن با مواد و مصالح جدید خودداری شود. این از آن جهت است که مادهی سازنده اثر نیز دارای ارزش تاریخی و منتقلکننده اطلاعات و دانش ویژه دوران خود است. به عنوان مثال در تعمیر یا حفاظت یک گنبد تاریخی، گرچه با عوض کردن تمام مصالح سازنده آن مثل آجرهای قدیمی، و جایگزینی آنها با مصالح جدید میتوان دوباره همان شکل اولیه گنبد را بازسازی کرد، اما در این میان اصالت و سندیت مواد و مصالح تاریخی از دست میرود.
با این حال گرچه حفظ اصالت مواد و مصالح اصلی یک ایدهآل به حساب میآید، اما در عمل گاهی اوقات به دلیل فرسودگی شدید یا از میان رفتن خصوصیات اصلی این مواد، چارهای جز تعویض آنها باقی نمیماند. هر چند امروزه با روشهای پیشرفته مرمت سنگ و استفاده از رزینها (Resin) و مواد مختلف دیگر میتوان عمر سنگهای فرسوده را طولانیتر کرد. در مورد مرمت پل خواجو آنچه باعث نگرانی شده، انتشار گزارشهایی است که تأکید میکند بخش زیادی از سنگهای تاریخی که دارای علائم ویژه حجاران و استادکاران بوده، از جای خود برداشته شده تا با سنگهای جدید جایگزین شوند. یکی از مرمتگرانی که حدود ۱۰ سال پیش مسئول مرمت بخشی از سنگهای این پل بوده، به خبرگزاری مهر اعلام کرده است در آن زمان، برعکس مرمت امروز، حتی یک سنگ هم جابهجا نشد. نگرانیها از تخریب چند ردیف از پلههای دوره صفوی باعث شد تا حمید بقایی، که اکنون به عنوان رییس سازمان میراث فرهنگی منصوب شده، دستور بررسی این قضیه را صادر کند؛ اما تا به حال گزارشی از نتیجه این بررسیها منتشر نشده است.
پل خواجو در سال ۱۰۶۰ قمری به دستور شاه عباس دوم روی رودخانه زایندهرود ساخته شد. پل از دو جهت دارای اهمیت بسیاری است؛ هم از نظر معماری و هم از نظر مهندسی. پل علاوه براین که ارتباط دو سوی رودخانه را برقرار میکرده دارای کاربرد سد و آببند نیز بوده است. انگلبرت کمپفر (Engelbert Kaempfer) جهانگرد آلمانی که در قرن هفدهم میلادی به اصفهان سفر کرده بود، در کتاب خود در مورد پل خواجو چنین نوشته است: «این پل دارای ۲۴ دهانه است که از مکعبهای به دقت تراشخورده ساخته شده و به طرف وسط، با سدهای چوبی برای گرفتن جلو رودخانه مسدود گردیده است. به این ترتیب زایندهرود در باغ سلطنتی سعادت آباد به دریاچه تبدیل میشود. اصفهانیها از دیدن اینکه امواج از این دهنهها با عرض بسیار بر روی موانع مصنوعی که از پلههای سنگی با شکوه پدیدآمده فرو میریزند، لذت میبرند.» بنا بر نوشتههای کمپفر و دیگران، پل خواجو با سد بستن روی زایندهرود، دریاچهای را مقابل عمارتهای آیینهخانه، هفتدست و نمکدان به وجود میآورده است. البته این عمارتها و بناها در زمان حکومت ظلالسطان پسر ناصرالدینشاه در اصفهان تخریب شدند. اتاقهای تزیینشده با نقاشی که روی پل قرار دارند، محل نشستن و نظاره دریاچه از سوی شاهزادگان بوده است.
بنابر شواهد موجود، مهندسی صفوی در پل خواجو از دقت و ظرافت بسیار بالایی برخوردار بوده است. کانالها و آبراهههای پل که آب را از یک سو به سوی دیگر انتقال میدهند و در مجاورت پلهها (که امروز تخریب شدهاند) قرار گرفتهاند، دارای اجزا و قسمتهای مختلفی هستند که هر قسمت نقش ویژه و عملکرد خاص خود را دارد. شیوه مهندسی این پل علاوه برآن که اجازه میداده از آن به عنوان یک سد و آببند استفاده شود، کمترین فرسایش را نسبت به نمونههای دیگر در پایههای و آبراهههای خود به همراه داشته است. بنابراین ورودیها، سکوها و پلههای پل در مهندسی هیدرولیک آن سهم مهمی داشتهاند. از این رو تمام سنگهای تاریخی به کار رفته در ساختار پل ارزشمند بوده و تا حد امکان باید از جایگزین کردن آنها با سنگهای جدید خودداری شود. پل خواجو نمونهی درخشانی از تلفیق معماری، مهندسی هیدرولیک، مکانیک و سازه و همچنین مدیریت شهری در دوران صفوی است که همراه با سایر تأسیسات شهری از جمله مادیها (نهرهای منشعب از زایندهرود) بندها و باغها در شکل دادن به فضای شهری پایتخت صفویان نقش ویژهای داشته است. منابع: • جاوری، محسن، «نگاهی دیگر به پل خواجو بر اساس یافتههای باستانشناسی»، گلستان هنر۱، ۱۳۸۴، صص ۱۱۷-۱۱۳ • کمپفر، انگلبرت، سفرنامه کمپفر، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران، خوارزمی، ۱۳۶۳، ص. ۱۹۰ |
نظرهای خوانندگان
این هم بخش دیگری از پروژه دراز مدت جمهوری اسلامی برای نابودی تاریخ ایران. پاسارگاد-تخت جمشید-میدان نقش جهان-مترویاصفهان زیر چهارباغ- ابسازه های شوشتر-بیستون-چغازنبیل . . . کسانی که فکر می کنند این خرابیها تصافی است خیلی ساده لوح هستند.
-- Amir ، Jul 19, 2009 در ساعت 05:33 PMپدر یکی از دوستان من قبل از انقلاب میگفت: این پل (خواجو) و سی و سه پل برای عبور گاری و اسب طراحی شده بود ولی ایشان شاهد عبور نیروهای مسلح مکانیزه از روی آن بودند و این نشاندهنده کار اصولی انجام شده در طراحی و ساخت این آثار بوده است.
-- علی ، Jul 20, 2009 در ساعت 05:33 PMزمان قبل از انقلاب و تا کمی بعد از آن هم هنوز شاهد عبور و مرور وسائل نقلیه از روی آنها بودیم ولی با توقف این امر آثار تخریبی آن از بین رفت ولی متاسفانه از ترمیم آنها تا بعد از جنگ خبری نیود.
از این هم بدتر طرح متروی اصفهان است که شاهد ضربه های آن به بافت قدیمی چهارباغ خواهیم بود، آنهم به علت نداشتن تکنولوژی لازم و احتمالا" استفاده از پیمانکارهای فاقد صلاحیت در اجرای آن، نمونه آن در تهران بود که با توجه به سست تر بودن خاک در اصفهان ..... خدا به داد مردم برسد آثار تاریخی که هیچ
جناب امیر اینجا فرموده اند کسانی که فکر می کنند این تخریب ها اتفاقی است آدم های ساده لوحی هستند. بنده چند تا نکته را می خواستم خدمت ایشان عرض کنم: این درست است که شاید مثلا این یک مرمت اشتباه باشد. اما عمدی بودن آن را چه طور نتیجه گرفته اید؟ عمدی بودن یعنی این که با قصد و غرض و برنامه قبلی نقشه می کشند چه طور یک اثر را تخریب کنیم. شاید واقعا دانش آن ها در این حد است. این قضیه عمدی بودن تخریب را خیلی ها مدام مطرح می کنند. مثلا نمونه اش شکوه میرزادگی در سایت خودش و سایت های دیگر است. او البته آدمی است که اصلا تخصص این کار را ندارد و بیش تر یک جبهه گیری سیاسی در حرفهایش دیده می شود. من می دانم که مثلا این کار تعویض سنگها شاید اشتباه باشد، اما شما چه دلیلی دارید که سازمان میراث فرهنگی را متهم کنید به تخریب عمدی؟ تازه این که یک اثر دوره اسلامی است و متعلق به پیش از اسلام نیست که بگویید اینها آثار پیش از اسلام را تخریب می کنند. در مورد آثار پیش از اسلام هم فقط همان خلخالی آمد تخریب کند که خوشبختانه موفق نشد. بقیه اش از روی بی دانشی، کم سوادی و بی توجههی عمومی به فرهنگ است. از روی سطحی نگری است این اتفاقات. من فکر می کنم همان طور که بی دانشی در دم و دستگاه سازمان میراث فرهنگی دیده می شود، در بین خیلی از منتقدان آنها هم که تخصص و سر رشته ای از این ماجراها ندارند، بی دانشی دیده می شود.
-- مهدی ، Jul 20, 2009 در ساعت 05:33 PMبا عرض معذرت
مهدی
امروز هر شهروند اصفهانی علاقه مند به میراث جهانی یا بهتر است بگویم هر شهروند ایرانی هنگام عبور از این پل تاریخی شاهد منظره بدی است . در یک جا با لودر و بولدوزر و تراکتور و در جائی دیگر عده ای عمله و بنا که صد البته کارشان هیچ سنخیتی با ترمیم آثار باستانی ندارد به جان این پل زیبا افتاده اند و به جای مرمت و به قول خودشان باز سازی آن بیشتر شاهد تخریب آن هستیم . شاید شهروندان اصفهانی 2 سال قبل را یادشان باشد آن هنگام که 2 دهانه که تقریبآ مدت 80 سال از دیدگان پنهان بود به خاطر نفوذ آب به سطوح بالائی پل و بررسی علت آن تازه همین 2 دهانه زیبا تازه کشف شد و چون 80 سال قبل بر اثر یک سیل گل و لای وارد این 2 دهانه شده بود و در اصفهان آنروز که اسم شهرداری آن بلدیه بوده بودجه ای برای مرمت آن نداشته اند و اهمیت این میراث جهانی هنوز برای آنان روشن نبوده میروند و از تخت فولاد که یک قبرستان قدیمی است تعداد زیادی سنگ قبر و یاد بود اموات را می آورند و در بعضی از قسمتهای پل کار میگذارند که عابرین با کمی دقت میتوانند نشانه های آنرا پیدا کنند . به هر حال در این 2 دهانه زیبا که پر بود از گل و لای و سنگهائی که همینطور به داخل آنها پرتاب شده بود و حالت سرداب به خود گرفته بود تعدادی سنگ زیبا در ابعاد مختلف کوچک و بزرگ کشف گردید که روی آنها با اشعار بسیار زیبائی و با خط نستعلیق حکاکی گردیده بود که به نظر بنده اهمیت زیادی داشت که کوچکترین آن این بود که سبک شعر و هنر حکاکی حجاران آن روزگار را به عنوان سندی زنده پیش چشم همگان به نمایش میگذاشت . اما صد دریغ و افسوس آنچه خون جگر خوردم و به استاد معمار آن که واقعآ دارای تجربه بی نظیری در معماری باستانی بود ( استاد پاک.... ) تذکر دادم و سفارش کردم که این سنگها را در جای نامناسبی گذاشته اید و اینها را احتمال دارد که به سرقت ببرند موثر واقع نگردید البته ناگفته نماند که ایشان هم چون آدم وارسته ای بود همچون همه علاقه مندان به میراث فرهنگی و باستانی ده ها بار به مسئولان سازمان میراث فرهنگی اصفهان تذکر داد و از این خطر آنان را آگاه ساخت ولی متاسفانه کو گوش شنوا . تا اینکه یک روز که مثل همیشه از پل رد میشدم و میخواستم چند دقیقه ای با استاد عزیز گپی بزنم دیدم که مامورین انتظامی و کارشناسان میراث آمده اند و دارند بقیه سنگها که به علت بزرگتر بودن و سنگینی نتوانسته بودند سارقین به یغما ببرند تحت الحفظ و با دقت زیاد میبرند و شرح ما وقع را صورت جلسه میکنند و تا استاد گرانقدر تا من را دید چهره اش منقلب شد و مرا مخاطب قرار داد به عنوان شاهد و گفت : با تهجه شیرین اصفهانی ( اینستاشا اینستاشا این آقای ... فلانیه آقای ... فلانی شوما چند بار به من گفتی که اینا رو ممکنس بدوزن من هم جواب دادم که خیلی زیاد استاد هم که دست پاچه شده بود گفت ببین منم چقدر به اینا گفتم اما کسی گوش نکرد .) به هر حال این سنگهای باستانی به همین سادگی به سرقت رفت حال اینکه هیچکس هم جوابگو نیست . راستی اگر سازمان میراث فرهنگی مسئول است دیگر این سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان چه کاره است که دخالت بیجا میکند . چند سال پیش هم هنگام سنگفرش کردن کف پل این اختلاف دو سازمان علنی گردید و در حالی که نصف پل توسط سازمان میراث سنگفرش شده بود کار مدتی به حال خود رها گردید و بعدآ شهرداری وارد عمل گردید که این اختلاف سبک کار با کمی دقت از دیدن سنگفرشها بالای پل مشهود است . به هر حال میگویند آشپز که 2 تا شد آش یا شور میشه یا بی نمک ولی حتی اونهم چاره دارد ولی آیا این اقدامات تخریبی و پیامد های بعد از ان دیگر جای چاره ای باقی میگذارد ؟ به هر حال از مسئولان عزیز و دلسوز شهر اصفهان خواهشمندیم قبل از اینکه خیلی دیر شود فکری بکنند . قبل از اینکه حتی سازمان یونسکو متوجه شود و مثل بسیاری از آثار تاریخی به ایران اعتراض کند . دوستان میبخشید که مطلب اینقدر طولانی گردید ولی به خاطر اهمیت بسیار زیاد آن چاره ای نبود . ضمنآ معاون سازمان میراث در مصاحبه ای گفته است که سنگهای باستانی ( پلکان تخریب شده ) شماره گذاری و کد بندی شده و به موزه سنگ شهرداری فرستاده میشود ( البته حنمآ منظورشان قبل از سرقت مجدد بوده است ) میخواستم از ایشان سئوال کنم کدام کارشناس احمقی با اسپری شیمیائی سبز رنگ و با شماره های لاتین آنها را کد بندی و شماره گذاری کرده و آیا بعد از انتقال آنها به موزه شهرداری دیگر میتوانید آنها را در معرض نمایش عموم مردم قرار دهید و اصولآ با چه ماده شیمیائی دیگری میخواهید آنها را پاک کنید ؟ از دوستان به خاطر وقت و حوصله ای که گذاشتند تشکر میکنم .
-- بهنام ، Jul 20, 2009 در ساعت 05:33 PMوقتی ریاست سازمان میراث فرهنگی اصفهان شخص بی سوادی مثل آقای دکتر امین پور باشد چه توقعی از زیر دستان و دیگر مدیران این سازمان می رود ، کاشکی امکان فرستادن شرح کلاس های ایشان در دانشگاه هنر اصفهان برای دوست داران بود تا همه بدانند دولت کریمه مدیریت میراث فرهنگی اصفهان را به دست چه کسانی داده است . از کرامات ایشان فقط همین رو میگم که مهم ترین نکته ای که ایشان در درس حکمت هنر اسلامی در نقطع کارشناسی ارشد معماری به ما گفت این بود که بر طبق روایتی از کتاب رسائل شیعه خانه باید وسیع باشد و همچنین ارتفاع سقف از 3.5 بیشتر نباشد . که در غیر این صورت شیطان در زیر سقف خانه می کند ، حالا فکر کنید این آقا با این دانش و هوش سرشار قرار حفاظت و مرمت بنا های ارزشمند اصفهان رو مدیریت کنه
-- شمشاد ، Jul 20, 2009 در ساعت 05:33 PMMehdi to az merihk hasti
-- بدون نام ، Jul 20, 2009 در ساعت 05:33 PM