رادیو زمانه > خارج از سیاست > میراث فرهنگی > نجاتبخشی میراث فرهنگی پس از زلزله | ||
نجاتبخشی میراث فرهنگی پس از زلزلهبیژن روحانیrohani@radiozamaneh.comبسیاری از مناطق دنیا که روی خط زلزله قرار گرفتهاند دارای آثار تاریخی ـ فرهنگی زیادی نیز هستند که هربار بر اثر لرزیدن زمین بخش مهمی از آن در معرض تهدیدات جدی قرار میگیرد. در ایران زلزله طبس به سال ۱۳۵۷ و زلزله بم به سال ۱۳۸۲ بخش زیادی از بناها و بافت تاریخی این شهرها و روستاهای اطرافشان را تخریب کرد.
ایتالیا نیز کشوری است که هر شهر و روستای آن پیشینهای تاریخی دارد اما از طرف دیگر بسیاری از مناطق این کشور روی خط زلزله قرار گرفته است از این رو هر از چند سالی، زلزلهای مهیب به غیر از برجای گذاشتن تلفات انسانی و خسارات اقتصادی، به بخش مهمی از میراث هنری و فرهنگی این کشور نیز آسیب میزند. در زلزله سال ۱۹۹۷، در استان اومبریا، به بخشهای زیادی از کلیسای سن فرانچسکو در آسیزی که به دلیل نقاشیهای سقف و دیوارهایش شهرت جهانی دارد، آسیبهای فراوانی وارد شد. نقاشیهایی که اکثر آنها اثر چیمابوئه (Cimabue)، نقاش نامدار قرن سیزدهم بودند.
زلزله اخیر در ایتالیا (ششم آوریل سال ۲۰۰۹) نیز علاوه بر خساراتهای فراوان جانی و مالی، خرابیها و تهدیدات فراوانی را متوجه آثار تاریخی و هنری شهر لاکویلا (L’Aquila) و مناطق اطراف آن کرده است. شهر لاکویلا که نام آن در ایتالیایی به معنای عقاب است، مرکز استان آبروزو (Abruzzo) است و شهری است که بنیانگذاریاش به قرن سیزدهم میلادی و سال ۱۲۵۴ میرسد؛ یعنی هنگامی که تعدادی از ساکنان قلعهها و ارگهای منطقه میخواستند از فشارها و سختگیریهای بارونها و فئودالهای حاکم بر آن نواحی خلاص شوند و سرانجام توانستند از پادشاه، کنراد چهارم، مجوز برپا کردن این شهر جدید را دریافت کنند. لاکویلا موقعیتی نسبتاً ويژه در میان شهرهای قرون وسطایی دارد: شهری که بنیانگذاری و توسعهاش بر اساس یک پروژه از پیش اندیشیده شده بوده و به همین دلیل دارای طرحی هماهنگ و هارمونیک است. اما اکنون بخش زیادی از مرکز تاریخی این شهر ویران شده است. به جز خانههایی با قدمت چند صدساله، تعدادی از بناهای عمومی و تاریخی هم به شدت آسیب دیده یا ویران شدهاند.
بیش از هشت کلیسای تاریخی، چند موزه، قلعه اسپانیاییها، دروازه ناپل، سربازخانه و ساختمان استانداری جزو بناهای عمومی و تاریخی آسیب دیده هستند. پس از گذشت حدود یک هفته از زمان زلزله اصلی، هنوز عملیات نجاتبخشی آثار هنری و بناهای تاریخی نتوانسته پیشرفت مناسبی داشته باشد که علت آن را باید در چند نکته خلاصه کرد: اول آنکه به دلیل ارجحیت نجات مصدومان و حادثه دیدگان و در کل اولویتهای انسانی، تاکنون تمرکز اصلی بر این بخش بوده است. اما علت دوم به ناپایدار شدن وضعیت ایستایی بسیاری از ساختمانها و احتمال ریزش آنها در پسلرزهها باز میگردد. از زمان زلزله اصلی تاکنون پسلرزههای بسیاری با شدتهای مختلف و گاه زیاد رخ دادهاند. این پسلرزهها که باعث فرو ریختن بخشی از ساختمانهای نیمه ویران شدهاند سبب شده تا حفاظتگران منتظر کم شدن تعداد پسلرزهها شوند تا بتوانند عملیات حفاظت و استحکام بخشی را آغاز کنند.
در میدان اصلی شهر، گنبد کلیسایی قرن هفدهمی که در جریان زلزله اصلی نیمی از آن فرو ریخته بود، در پسلرزهای که روز بعد شهر را لرزاند بخش باقیماندهاش نیز کاملاً ویران شد. اکنون در موزه شهر هزاران اثر هنری و تاریخی شامل نقاشی، مجسمه و نسخههای خطی محبوس شده اند اما ساختمان به شدت آسیب دیده و بیم فرو ریختن بخشهایی از آن وجود دارد. برای نجات دادن این آثار نمیتوان چندان منتظر شد به همین دلیل واحدهای ويژهایی وارد عمل شدهاند. هر واحد متشکل از ده نیروی ويژه و ماهر است: یک فرمانده گروه، مرمتگر و حفاظتگر، متخصصان کاتالوگنویسی اشیا و کارگران آموزش دیده حمل و نقل آثار هنری.
این گروههای ویژه برای منتقل کردن آثار هنری از موزه به جایی امن وارد عمل میشوند. اما تنها آثار هنری داخل موزهها نیستند که باید به جای امنی انتقال یابند، کلیساهای شهر نیز مملو از آثاری تاریخی و هنری فراوانی هستند که تا زمان پایان عملیات استحکام بخشی و حفاظت از کلیساهای آسیب دیده، آثار هنری آنها باید به مکانهای دیگری منتقل شود. واتیکان از موسسات ایتالیایی شامل کارخانهها، بانکها و موسسات دیگر درخواست کرده است که هرکدام از آنها حامی یکی از آثار هنری شوند تا به این ترتیب کارزار بزرگی برای حفاظت از سرمایههای هنری و فرهنگی این منطقه به راه بیفتد. تعدادی از آثار نقاشی یکی از کلیساها نیز به طور کاملاً اتفاقی، تنها به این دلیل که هنگام زلزله در نمایشگاهی در شهر رم بودهاند، از آسیب نجات یافتهاند. اما دشواری کار تنها به حفاظت از تابلوها، مجسمهها و نقاشیهای دیواری محدود نمیشود.
زلزله به غیر از آنکه خسارات فراوانی برجای گذاشته، مانند همیشه پرسشهای ریشهای و دشواری را نیز مطرح کرده است. پرسشهایی که پاسخ دادن به آنها از محدوده دانش فنی فراتر است و به این منظور باید میان تخصصهای گوناگون اعم از تاریخ، جامعهشناسی، شهرسازی و غیره تأمل و همفکری به وجود آید. سوال اصلی آن است که با این مرکز تاریخی آسیب دیده، که محل زندگی هزاران نفر بوده است، چه باید کرد؟ برخی به دلیل زلزلهخیز بودن این شهر و قدیمی بودن ساختارهای معماری و ساختمانیاش پیشنهادهایی مبنی بر ساختن شهر جدیدی دادهاند. اما این پیشنهاد با مخالفتهای بسیاری از سوی کسانی روبهرو شده که معتقدند جا به جایی شهر به مکانی جدید به معنای نادیده گرفتن تاریخ آن و تمام وابستگیهای اجتماعی به این مکان است. در مقابل آنها بر حفاظت، مرمت و استحکام بخشی این مرکز تاریخی اصرار میورزند... امری که با توجه به سابقه تاریخی ایتالیا و نوع نگاه آنها به مقوله مرمت و حفاظت و با توجه به تجربیاتی که در حفاظت و مرمت مراکز تاریخی آسیب دیده در جنگ و زلزله داشتهاند محتملتر به نظر میرسد. |