رادیو زمانه > خارج از سیاست > میراث فرهنگی > مسجد پاسارگاد؛ یک دوراهی دشوار | ||
مسجد پاسارگاد؛ یک دوراهی دشواربیژن روحانیrohani@radiozamaneh.com
اگر یک محوطه باستانی دارای چند دوره تاریخی متفاوت باشد، کدام یک از آن دورهها را باید حفظ و برجستهتر کرد؟ سازمان میراث فرهنگی ایران اعلام کرده قصد دارد یک مسجد تاریخی را که پیش از این در محوطه پاسارگاد و در جوار آرامگاه کوروش وجود داشته است دوباره بازسازی و احیاء کند. به دلیل آنکه این مسجد در زمان اتابکان فارس ساخته شده به مسجد اتابکی مشهور است. بنا بر اظهارات محمد حسن طالبیان مدیر بنیاد پارسه - پاسارگاد در گفت و گو با خبرگزاری میراث فرهنگی (دوم شهریور ۸۷) بقایای این مسجد تاریخی تا زمان جشنهای دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی وجود داشت. اما در آن هنگام توسط مؤسسه شرقشناسی ایتالیا (ایزمئو) که کار مرمت محوطه را برعهده داشت جمعآوری گردید. اما داستان این مسجد تاریخی چیست؟ جمعآوری آن تا چه حد صحیح بوده و اکنون طبق اصول مرمتی میتوان دوباره آن را بازسازی کرد یا خیر؟
مسجدی با ستونهای هخامنشی طبق بررسیهای علی سامی، باستانشناس فقید، این مسجد را با استفاده از سنگها و ستونهای کاخ کوروش در پاسارگاد و در جوار آرامگاه او ساخته بودند. سنگها و ستونها طبق مطالعات سامی از کاخ بار عام و کاخ کوچک اختصاصی کوروش به اطراف آرامگاه حمل شده است. طبق کتیبه مسجد، ساخت آن به اتابک سعدبن زنگی در قرون ششم و هفتم هجری نسبت داده میشود. به این ترتیب خود مسجد نیز دارای یک سابقه تاریخی بسیار طولانی است. مسجد طوری ساخته شده بوده که آرامگاه کوروش را در بر میگرفته است. داخل آرامگاه نشانههای یک محراب کوچک وجود دارد که در همان دوران داخل اتاقک آرامگاه و روی سنگهای آن کندهاند. سامی در این مورد معتقد است «این مسجد از نظر معماری قابل توجه نبوده اما از نظر فلسفی و آیینی بسیار اهمیت داشته و نمودار احترامی بوده كه مردمان روزگار به كورش و آرامگاه او میداشتهاند1.» بیش از هزار سال آرامگاه کوروش نامهای متفاوتی داشته که همگی در ارتباط با مادر سلیمان بودهاند. از جمله: مشهد مادر سلیمان، مسجد مادر سلیمان و گور مادر سلیمان و مشهد امالنبی (مادر پیامبر). اکنون سرپرست این محوطه اعلام کرده قصد دارد با استفاده از بقایای این ستونها و کتیبههای موجود، بخشهایی از مسجد اتابکی را در جوار آرامگاه کوروش احیاء کند و همچنین در پروژهای دیگر به مرمت کردن یک کاروانسرای دوران صفوی نیز که در همین محوطه است بپردازد.
چهرههای مختلف یک محوطه وجود لایههای تاریخی گوناگون در یک محوطه یا ساختمان گرچه کار را برای حفاظتگران دشوار میکند اما مختص پاسارگاد نیست. در بسیاری از تمدنهای جهان، آثار یک دوره تاریخی در دوران بعدی دچار تغییر و تحولات شده و گاه بهطور کلی چهره و ماهیت آن تغییر پیدا کرده است. مسیحیت، بسیاری از معابد باستانی رم را به کلیسا تبدیل کرد. از مشهورترین مثالهای آن میشود به تبدیل شدن معبد پانتئون و معبد آنتونیوس و فاوستینا به کلیسا اشاره کرد. در مواردی دیگر، با بخشی از سنگهای تعدادی از بناهای دوران امپراتوری رم (مانند کلوسیوم) کلیساها و بناهای مذهبی دیگر ساخته شد. در سراسر جهان میتوان مثالهای فراوان دیگری از تغییر معبد یک آیین به آیین دیگر یا همجواری لایههای تاریخی متفاوت یافت. پاسخ منشورهای جهانی مرمت و بهطور مشخص منشور جهانی ونیز برای حفاظت از آثار تاریخی (۱۹۶۴) به این سوال آن است که: هیچ لایه یا چهره تاریخی نباید به نفع چهره دیگر حذف شود و حفظ وحدت سبک (Unity of Style) به هیچ وجه هدف مرمت نیست. بنابراین نمیتوان بهعنوان مثال در مورد یک محوطه با چندین دوره سکونتی یا تمدنی چنین تصمیم گرفت که تمام بخشهای متاخر به نفع قدیمیترین بخش یا به نفع آن بخشی که در دیدگاه «ما» مهمتر پنداشته میشود حذف شود یا تغییر کند. در حقیقت کار حفاظتگر، ترجیح دادن یک دوره تاریخی به دوره دیگر نیست، کار او به بیان درآوردن سیر تحولات تاریخی است.
راه حلی هست؟ در مورد پاسارگاد اما دشواریهای دیگری نیز وجود دارد. اکنون سوال اصلی این است چگونه میتوان تداوم حیات و وجود دورههای مختلف تاریخی - فرهنگی از دوران پیشاهخامنشی تا دوران اسلامی و حتا دوره معاصر را در محوطه پاسارگاد نشان داد، بدون آنکه به هیچ کدام از لایهها آسیبی وارد شود؟ دشواری دیگر در مورد پاسارگاد آن است که مسجد اتابکی با اجزا باقیمانده معماری دوره هخامنشی ساخته شده بود. این دشواری در بسیاری از محوطههای تاریخی دیگر در جهان نیز وجود داشته است. در برخی موارد راه حلی که بتوان هم تدوام دورههای تاریخی را نشان داد و هم مداخلات فیزیکی را در محوطهها به حداقل رساند چنین است: پذیرفتن شرایط موجود محوطه و آخرین دوره تحولات تاریخی بهعنوان آنچه باید مورد حفاظت قرار گیرد و نمایش سیر تحولات تاریخی محوطه با استفاده از راههای دیگر مانند بازسازی مجازی یا دایر کردن نمایشگاه دایمی عکس و نقشه و توضیحات در محوطه و یا استفاده از روشهای پیشرفتهتر سهبعدی سازی برای تجسم بخشیدن لایههای تاریخی مختلف، بدون آنکه نیاز به اقدامات فیزیکی و افزودن یا کاستن از بخشهایی از شکل کنونی آن باشد.
در برخی محوطهها یا ساختمانهای تاریخی برای تجسم بخشیدن به یک دوره خاص تاریخی که اکنون حذف شده، از مواد و مصالحی شفاف، سبک و قابل جابهجایی و غیردایم برای اشاره به آن بخشهای محذوف، استفاده شده است. البته بدیهی است هر محوطه ای راهحل خاص خود را میطلبد. اما در مورد پاسارگاد، میتوان شکل کنونی محوطه را که حاصل اقدامات دهه هفتاد میلادی است به عنوان آخرین دوره تغییرات پذیرفت و آن را مبنای حفاظت قرار داد. از طرف دیگر، طبق آخرین عکسهای موجود از مسجد اتابکی، بقایای این مسجد در دهه هفتاد میلادی عملاً در حد چند پایه ستون هخامنشی و یک درگاه ورودی بوده است. تصمیمگیری در مورد شکل و ساختار محوطههایی که دارای چنین ارزشهای نمادین و تاریخی هستند پیش از رسیدن به مرحله اقدامات عملی و کارهای فنی نیاز به بحثهای نظری و فرهنگی بسیار دارد. البته به شرط آنکه این بحثها با استدلال و دور از عصبیت و هیجانزدگی صورت بگیرد. 1- سایت رسمی بنیاد پارسه پاسارگاد |
نظرهای خوانندگان
maa az do rah bayed az saakhtan masjed yaa haer cheez degaer daer chaar sooyee goor korosh bozorg pesh-giri nah maayem: nokhost merdom daer deron Iran estaadah-gi nah maayend waeh taers waeh bandi-gari waeh zandan ra bah pazerand. dawom in kah az beeron Iran in hamah ostaad , professor ,daneshmand ,waeh aayeen kashwaer dari (sayaasi)daan bayed baer saazamaan haaye mayaan kashear haa feshaar bi yawarand ; taa az zayaan resaandan bah goor, ferman-rewaye aakhond haa dast baer darand
-- Kudos Talash ، Aug 25, 2008 در ساعت 05:25 PM25th August 2008 --- The Persian-Speaking countries people as a part of Persia must not allow the mullahs and them sarvants to build a mosque or any other thing around the tomb of Great Kurosh