رادیو زمانه > خارج از سیاست > میراث فرهنگی > گنبد سبز قونیه | ||
گنبد سبز قونیهاين برنامه را از «اینجا» بشنوید. هشتصد سال پیش، چند سال قبل از هجوم مغولان به ایران، محمد جلالالدین شاعر بزرگ پارسی گوی در شهر بلخ، یکی از شهرهای باستانی خراسان به دنیا آمد.
جلالالدین بلخی که اکنون با لقبهای گوناگونی از جمله مولانا، مولوی و رومی شناخته میشود، در نوجوانی به همراه پدرش بهاءالدین ولد از بلخ مهاجرت کرد و ابتدا به نیشابور و سپس به بغداد رفت و از آنجا که قصد پدر، سفر حج بود، پس از دیدار مکه به آسیای صغیر رفتند. در این زمان چون مغولان به خراسان تاخته بودند، به جبر روزگار، همراه پدر مقیم آن جا شد و چندی بعد به دعوت علاءالدین کیقباد پادشاه سلجوقی روم شرقی یا آسیای صغیر به قونیه رفت و تا آخر عمر آنجا ماند. گر چه در این میان چند سالی در حلب و دمشق نیز زندگی کرد. آشنایی او با شمس تبریزی که دگرگونی بزرگ روحی و ادبی او را سبب شد در همین شهر قونیه اتفاق افتاد.
زادگاه مولانا بلخ که آبادانی و اهمیت خود را پس از اسلام نیز حفظ کرده بود، در حمله لشگریان مغول به کلی ویران شد و ساکنان آن قتل عام شدند. در نزدیکی شهر بلخ امروزی، ویرانههای ساختمانی هست که برخی باستانشناسان معتقدند مدرسه بهاءالدین ولد، پدر مولانا بوده است. قونیه، شهر صوفیان
قونیه که در لاتین به نام ایکونیوم (Iconium) و سپس کونیا موسوم بود، پس از شکست بیزانسیها به دست سلجوقیها افتاد. تاریخ ساخت قدیمیترین مسجد قونیه به حدود سالهای ۶۰۷ تا ۶۱۸ قمری میرسد. در صحن این مسجد مقبرهای هشت ضلعی با گنبدی مخروطی شکل است که آرامگاه هشت تن از پادشاهان سلجوقی در آن قرار دارد. اما بدون تردید مشهورترین بنای شهر قونیه، مقبره مولانا جلال الدین بلخی است که هر سال هزاران نفر برای بازدید، زیارت و یا در شرکت در مراسم صوفیان به آنجا میروند. اولین مقبره مولانا که به سفارش گرجی خاتون همسر گرجستانی وزیر سلجوقی، سلیمان پروانه ساخته شد، گنبدی ساده داشت و معمار آن بدرالدین از اهالی تبریز بود. اما حدود ۱۲۰ سال بعد این گنبد با گنبد مخروطیشکل ۱۶ وجهی فیروزهای جایگزین و از آن به بعد به گنبد سبز یا «قبةالخضرا» موسوم شد. ساختار اصلی مقبره سنگی است. فرم مقبره مولانا با فرم مقبره هشت پادشاه سلجوقی شباهت دارد. مزار تا کنون چندین بار به خصوص در دوران عثمانیها بازسازی شده و تزیینات داخل آن تغییر یافته است. در حال حاضر داخل آرامگاه با انواع نقوش اسلیمی و طلاکاری تزیین شده است.
مجموعه آرامگاه مولانا خانقاهی که در جوار مقبره مولانا و پدر او ساخته شد تا سال ۱۹۲۵ فعالیت داشت و مرکزی بود برای تعالیم فرقهای از دراویش که به مولانا و آموزههای او سرسپرده بودند. در آن سال با وضع قوانین جدیدی از سوی آتاتورک که فعالیت خانقاهها و زاویهها (محل عبادت درویشان) را ممنوع میکرد، برای مدتی تعطیل شد. اما حدود دو سال بعد، این مجموعه با نام موزه عتیقات قونیه بازگشایی شد تا این که سرانجام در سال ۱۹۶۴ نام مجموعه به موزه مولانا تغییر کرد و دراویش اجازه یافتند نحوه زندگی و عقاید خود را آنجا به نمایش بگذارند.
عمارتی چوبی متعلق به حسامالدین چلبی که در جوار این مجموعه بود، در سالهای میانی قرن بیستم تخریب شد تا پارک و محوطهای اطراف مسجد و مقبره ساخته شود. حسام الدین چلبی از یاران نزدیک شاعر بود و مولانا مثنوی معنوی خود را به درخواست و تشویق او سروده است. مسجد و سماعخانه مجموعه نیز مانند مقبره، ساختاری سنگی دارند که با رواقی از آرامگاه جدا میشوند اما برخلاف آن گنبد آنها مدور است. شش سنگ قبر معروف به سربازان خراسانی و همچنین قدیمیترین نسخه آثار مولانا از جمله آثاری هستند که در داخل آرامگاه نگهداری میشوند. |
نظرهای خوانندگان
تشکر از مقاله جالب در مورد مولانا و شهر قونیه. آثاری از قبیل مرقد مولانا از لحاض حافظه تاریخی و حس نزدیکی به ریشه های فرهنگی چقدر با ارزش است. از زمان درگذشت مولانا چندین و چند امپراطوری و سلطنت و قدرت سیاسی در ترکیه تعویض شده ولی همه به تعمیر و مرمت این بنا و آثار و شاید دیگر بناهای مشابه پرداخته اند. چرا ما در ایران اینقدر به گذشته و گذشته گانمان بی اهمیت می نگریم؟
-- مهرداد ، Oct 5, 2007 در ساعت 09:35 PM