رادیو زمانه > خارج از سیاست > میراث فرهنگی > هخامنشیان، موضوع جدالهای سیاسی معاصر | ||
هخامنشیان، موضوع جدالهای سیاسی معاصرگزارش میراث فرهنگی را از اینجا بشنوید. در کنار عوامل طبیعی و انسانی تهدید کننده میراث فرهنگی، مانند سیل و زلزله و جنگ، باید از عامل دیگری نیز نام برد که اگرچه ممکن است در ابتدا خسارت فیزیکی به بار نیاورد ولی با هموار کردن راه سوء برداشتها نسبت به آثار تاریخی، حیات فرهنگی آنها را دچار مخاطره میکند. زمانی که آثار تاریخی موضوع جدالهای سیاسی میشوند و یا به عنوان ابزاری سیاسی مورد استفاده قرار میگیرند، متخصصان هم به زحمت میتوانند در این میان کاری انجام دهند زیرا به طرفداری از یکی از جریانهای سیاسی متهم خواهند شد. گرچه همیشه میتوان در کتابهای تاریخ شک کرد و اطلاعات آنها را مورد بازبینی قرار داد، اما زمانی که مسائل تاریخی به اتفاقات تاریخی معاصر پیوند زده میشوند، آنگاه در بسیاری موارد، اصالت این بازبینیها مورد تردید قرار میگیرد.
در دوران معاصر، سلسله هخامنشی در ایران، به دلایل بسیاری مورد استفادههای سیاسی قرار گرفته است. دامنه جدلهای سیاسی پیرامون این دوره تاریخی، از پیش از انقلاب تاکنون ادامه دارد. دیدگاه های افراطی و معتدل اما پس از انقلاب، دوران هخامنشی با نگاهی کاملا متفاوت تفسیر شد که در حقیقت عکسالعملی به دوران پهلوی بود. این واکنشها اما در بسیاری موارد چنان به راه افراط رفتند که هرگونه بحث علمی در این زمینه را مرتبط با خواست بیگانگان برای تغییر تاریخ، تفسیر کردند. دیدگاه های معاصر نسبت به دوره هخامنشی را میتوان به سه دسته تقسیم بندی کرد: یک نگاه معتدل و میانه رو و دو دیدگاه افراطی. دیدگاه معتدل، دوران هخامنشی را بخشی از میراث فرهنگی سرزمین ایران میبیند که به دلیل موقعیت خاص تاریخی، دست آوردهای شگفت انگیزی به همراه داشته است، ضمن آن که هیچ کدام از دورههای تاریخی دیگر را نفی یا کم ارزش تلقی نمیکند. در این دیدگاه هر دوره تاریخی و دستآوردهای هنری و فرهنگی آن ارزشمند و محترم است. اما دو دیدگاه افراطی دیگر که از نظر سیاسی نیز مقابل یکدیگر هستند، دو قرائت متفاوت از این دوران دارند. یکی از آن دیدگاهها در دوران هخامنشی به دنبال شکوه از دست رفته و برجسته کردن آن در برابر دست آوردهای سایر دوره های تاریخی است. در برابر این دیدگاه، نظریه دیگری وجود دارد که معتقد است تاریخ دوران هخامنشی توسط موسسات وابسته به یهودیان به دلایل خاص سیاسی بزرگ و برجسته شده است. تقلب تاریخی؟ این دیدگاه معتقد است دانشگاهها و موسسات شرق شناسی آمریکایی به خصوص دانشگاه شیکاگو، تاریخ ایران باستان را به نفع یهودیان تغییر دادهاند. به عنوان مثال، معتقدان به این نظریه میگویند در تخت جمشید، در کنار ساختارهای سنگی هخامنشی، آثاری خشتی از دوران ایلامی موجود بوده که آمریکاییها آنها را برای برجستهکردن دوران هخامنشی از میان بردهاند. گرچه سایر باستانشناسان و محققان در این مورد توضیح دادهاند، آن چه که در عکسهای قدیمی از عملیات باستان شناسی موسسه دانشگاه شیکاگو دیده میشود، آثار دوران ایلامی نیست، بلکه قسمتهای تراشیده شده از زمین، یا به اصطلاح ترانشههایی است که برای دسترسی به آثار زیر خاک توسط باستان شناسان حفر میشود. از آنجا که هخامنشیان در دوران کوروش و سپس جانشینان او، به یهودیان رانده شده از اورشلیم، کمکهای شایان توجهی کردهاند، این موضوع برای طرفداران نظریه سوم، عاملی است که هرگونه برجسته شدن تاریخ این دوره را مربوط به یهودیان و موسسات وابسته به آنها قلمداد کنند و چشم بر دست آوردهای فرهنگی این دوره از تاریخ ببندند. موضوع دیگری که زمینه را برای تفسیرهای سیاسی از این دوره تاریخی هموار میکند، تقسیمبندی تاریخ تمدن ایران به قبل و بعد از اسلام است که میتواند منجر به طرفداری یا ضدیت افراطی با یکی از این دورههای تاریخی شود. در این نکته تردیدی نیست که فلات ایران و منطقه میانرودان (بین النهرین) دارای فرهنگهای باستانی درخشانی بوده که در روند تاریخ تمدن تاثیر گذار بودهاند. سومریان، آشوریان، بابلیها، ایلامیها، مادها، هخامنشیها و سایرین هرکدام جایگاه و ارزش خاص خود را دارند. کما این که دستآوردهای هنری و فرهنگی در دوران سامانی، سلجوقی، صفوی و سایر دورههای تاریخی نیز دارای ارزشهای تردید ناپذیری هستند. تفسیرهای سیاسی معاصر، جز آن که فضای پرداختن به آثار فرهنگی را محدود و تنگ کند، نفع دیگری به دنبال نخواهد داشت. سیاسی شدن میراث فرهنگی، به خصوص در کشوری که پرداختن به موضوعات فرهنگی چندان گسترده نیست، می تواند آسیب مهمی به جریان کم حجم این رشته وارد کند. برای آشنایی با نظریات مختلف در این مورد، می توانید به لینکهای زیر مراجعه کنید: بازتاب عقاید و نظریات گوناگون در این نوشته به معنی تایید صحت آنها از سوی نویسنده نیست |
نظرهای خوانندگان
اندیشه و کوراندیشی (تعصب )دو سویانسانیت و پژوهش و بینش وددبارگی وکوته نگری است .
-- jahan ، Mar 27, 2007 در ساعت 10:09 PMپست وجاه و جلال از نوع دولتی هم چیزی را دگرگون نمیسازد.به زبانی با پول و زور کلاه میتوان برداشت یا خرید ،لیک مغز خریدنی نیست . بگفته ناب زنده یاد حمید مصدق با آبروی رفته چه باید کرد؟تنها از نام آقای عیاس سلیمی نمین به ایرانی بودن ایشان پی ببرید .نامی از تبار تازیات و ضحاکیان ....با آبروی نا داشته کو راندیشانی چون سلیمی نمین چه باید کرد .ایشان زیاد گغته ونوشته اند و بفرمایش حافظ بزرگوار ...... عرض خود برده و زحمت ما میدارند.
.
من همه ايرانيان را به مطالعه آثار تاريخي استاد پورپيرار نابغه معاصط تاريخ ايران دعوت ميكنم.
-- مسعود ، Mar 27, 2007 در ساعت 10:09 PMمثل اينكه شما هم جرات بردن اسم استاد ناصر پورپيرار را نداريد كه به سليمي نمين رفرنس مي دهيد!!
-- aref ، Mar 28, 2007 در ساعت 10:09 PMبه نام یزدان پاک.درود بر همه ایرانیان میهن پرست.دوستان از اصل خویش دور شدیم وای بر ما ملت.ما ایرانی هستیم پیامبر ما زردتشت .در دین با اصالت ما هیچ جایی از نفرت و تنفر و کینه توزی نبوده است.ایرانی ازاده بوده.اگر در زمان هخامنشی کوروش بزرگ عهودیان را مانند قبایل دیگر آزاد کرد که بروند ودین خودشان را بپرستند این نشانه بزرگی و آزاده بودن ملت ایران دارد.این را نباید به رابطه بین هخامنش و یهود نسبت داد.این را در نظر داشته باشید کوروش بزرگ دین زردتشتی داشته ولیکن هیچ ملتی را به اطاعت از زردتشت اجبار نکرد.فقط و فقط مقایسه داشته باشید با دین اسلاو و این همه جنگ و خونریزی و ...... به اصل خود بازگردیم.ایرانی همیشه به دنبال صلح و دوستی و مهرورزی بوده.اقای عباس سلیمی با این حرفهای بیهوده این ملت پاک را به گمراهی نکش که بزرگترین عذابها به دنبال تو خواهد بود.این آقای عرب تبار به ریشه تاریخی این مملکت ضربه میزند.اقای سلیمی ما ایرانی هستیم و عربها همیشه به دنبال تاج تخت این ملت شریف بوده اند.درود بر فرودوسی بزرگ : زشیر و شتر خوردنو سوسمار عرب را به جایی رساندس کار که تاج کیانی کند آرزو تفو بر تو ای چرخ گردون تفو.
-- اشکان ، Jun 15, 2007 در ساعت 10:09 PM