رادیو زمانه > خارج از سیاست > سی سال پیش در چنین روزی > امام: زنان با حجاب بیرون بیایند | ||
امام: زنان با حجاب بیرون بیایندسعید بشیرتاش، ابراهیم نبویامام: زنان با حجاب بیرون بیایند آیتالله خمینی از زنان مسلمان خواست با حجاب بیرون بیایند. به گزارش خبرنگار اطلاعات از قم، آیتالله خمینی ضمن سخنانی در مدرسه فیضیه خطاب به طلاب علوم دینی فرمودند: «زنهای اسلامی عروسک نیستند. زنان اسلامی باید با حجاب بیرون بیایند نه اینکه خودشان را بزک کنند.» ضمناً آقای کرباسچی از کمیته تبلیغات امام در تهران قسمت دیگری از بیانات آیتالله خمینی را بدین شرح در اختیار خبرنگار اطلاعات گذاشتند. به گفته کرباسچی آیتالله خمینی گفته است: «زنها هنوز در ادارات با وضع پیشین کار میکنند زنها باید وضع خودشان را عوض کنند. البته کار در ادارات ممنوع نیست، اما باید زنان با حجاب اسلامی باشند.» آیتالله خمینی گفت: «تشریفات مثل پرده و مبلها از بین برود و زوائد غربی باید نابود شود. وزرا و هیأت دولت باد کمتر به ظواهر توجه داشته باشند.» آیتالله افزود: «به من گزارش دادهاند که در وزارتخانهها زنهای لخت هستند و این خلاف شرع است. زنها میتوانند در کارهای اجتماعی شرکت کنند ولی با حجاب اسلامی.»
شاه سابق در کمین است نیویورک، آسوشیتدپرس، شاه سابق ایران در مصاحبهای با تلویزیون ا.بی.سی گفته است از دست دادن قدرت و تبعید داوطلبانه برای وی چندان تلخ نبوده است، او گفت که اگر سه سال دیگر بر سر قدرت مانده بود میتوانست برنامهها را به راه اندازد و مردم میفهمیدند که برایشان چه کردهام. این مصاحبه در قصری در خارج از رباط در مغرب انجام شده است. صدای شاه در این مصاحبه ضبط شده و فیلمی از وی در تلویزیون ا.بی.سی نشان داده شده که با فرزندانش در محوطه کاخ قدم میزند. شاه به خبرنگار گفته است که فکر نمیکند زیاد در مغرب بماند و شاید به آمریکا برود. اما افزوده است که از زمان ترک ایران با کارتر تماسی نداشته است. براساس این گزارش، وقتی خبرنگار در مورد کنارهگیری او سوال کرد، شاه سابق گفته است: «چرا باید کنارهگیری کنم. من کشورم را به امید آنکه اوضاع روبهراه شود ترک گفتهام.» وی گفته است دلیلی نمیبیند که در مورد شایعات مبنی بر ارسال مبالغ هنگفتی پول به خارج از ایران سخن بگوید، زیرا هرچه بگوید مردم باور نمیکنند. به نوشته روزنامه اطلاعات «آنچه از سخنان شاه مخلوع برمیآید یک بار دیگر تاییدی است بر صحت گفتههای آیتالله طالقانی در جریان مراسم پرشکوه بزرگداشت رهبر ملی ایران دکتر مصدق که هشدار داده بود ضد انقلاب هنوز امید خود را از دست نداده در صدد است با ایجاد تفرقه و نفاق بین ملت ایران ثمرات مبارزات چندین و چندساله ما را که به قیمت خون دهها هزار شهید و شکنجه صدها هزار نفر به دست آمده است از بین ببرد.» روزنامه اطلاعات درباره این گزارش نوشت: اظهارات شاه خائن که هنوز سه سال دیگر مهلت میخواهد تا به قول خود بتواند برنامهها را به راه اندازد و به یقین قصدش کشتار بیشتر ملت ایران و چپاول و غارت ثروتهای ملی ما بود، نشانه این است که هنوز شاه در کمین است، هنوز همه امیدهای خود را که مسلماً از پشتیبانی امپریالیسم جهانی برخوردار است از دست نداده است. به همین جهت اعلام خطر آیتالله طالقانی که میگوید، شرایط از ۲۸ مرداد بدتر است، اهمیت خاصی مییابد و این گفته مجاهد کبیر که «دندان آنها تیزتر، عقدههاشان بیشتر شده است. سراپا علیه ما خشماند و با همه دسیسهها و وسایل نظامی و غیرنظامی در کمین ما نشستهاند هشیار باشیم این تفرقهافکنیها، موضعگیریها و شعارهای بیجا را کنار بگذاریم» میتواند به درستی خطری را که هنوز ما را تهدید میکند نشان بدهد. نویسنده روزنامه اطلاعات چنین نتیجه گرفت که «شاه خائن هنوز امیدوار است که "اوضاع روبهراه شود" و به همین علت میگوید چرا باید کنارهگیری کنم. او که به قدرت تمامی ملت ایران خلع شده و ناچار به فرار گردیده است. هنوز در خارج کشور دست از دسیسههای شیطانی برنداشته است و در این رهگذر شاه و اربابان خارجی او با ایجاد نفاق بین مردم کشور ما امید بستهاند.»
۱۰ وزیر پیشین از دانشگاه تهران اخراج شدند دکتر محمد ملکی، مدیریت موقت دانشگاه تهران در نامهای به مهندس بازرگان، نخست وزیر اعلام کردکه با پیروزی انقلاب اسلامی ایران دیگر جایی برای وزراء رژیم طاغوتی در دانشگاه تهران وجود ندارد. برطبق این تصمیم دانشگاه تهران اعلام کرد افراد زیر نصرالله مقتدر مژدهی، محمدرضا عاملی تهرانی، منوچهر آگاه، محمد معتضد باهری، منوچهر گنجی، کاظم ودیعی، شمسالدین مفیدی، هوشنگ نهاوندی، سید حسین نصر، فیروز توفیق، از تاریخ ۱۵ اسفند ۵۷ در دانشگاه تهران سمتی ندارند و در اختیار نخست وزیری قرار میگیرند. مدیریت دانشگاه تهران از دانشجویان، استادان و کارمندان این دانشگاه خواسته است تا نمایندگان منتخب خود را برای شرکت در کمیته انقلاب که قرار است عناصر نامطلوب رژیم گذشته را اخراج کند، معرفی کنند.
جبهه ملی در آستانه تغییر و تحول بزرگ روزنامه اطلاعات نوشت: «جبهه ملی ایران که با شرکت چند گروه سیاسی فعالیتهای تازه خود را در سال گذشته شدت بخشیده بود. اکنون در آستانه شکل گرفتن و تغییر و تحول گستردهای است. اولین تحول با اعلام جدایی "جامعه سوسیالیستهای نهضت ملی ایران" یکی از چند سازمان عضو این جبهه آغاز شده است. جامعه سوسیالیستهای نهضت ملی ایران جبهه ملی را به عدم رعایت اصول دموکراتیک ایران که موجودیت آن روز دوشنبه در مراسم بزرگداشت دکتر مصدق، رهبر فقید ملت ایران اعلام شد، آماده است. جبهه ملی در سال ۱۳۵۶ با پیوستن حزب ملت ایران، جامعه سوسیالیستها و جامعه بازاریان، اصناف، پیشهوران و عدهای از شخصیتهای ملی ضد رژیم به وجود آمد.» به نوشته روزنامه اطلاعات: «اولین اختلاف در کادر رهبری این جبهه با جدا شدن شاپور بختیار و قبول مأموریت شاه سابق برای تشکیل کابینه آشکار شد و سپس در حدود ۲۰ روز پیش گروهی از کادرهای جبهه ملی طی بیانیهای نظرات جبهه ملی را در مورد انتقال قدرت در اختیار جراید گذاشتند که بلافاصله روز بعد توسط داریوش فروهر به عنوان سخنگوی جبهه ملی تکذیب و اعلام شد این طرح توسط هیچیک از ارگانهای اجرایی جبهه ملی تصویب نشده است.» روزنامه اطلاعات در ادامه نوشته است: «در حالی که گروهی که طرح را تهیه کرده بودند مدعی شدند که دکتر کریم سنجابی، رهبر جبهه ملی در جریان این طرح بوده است. چند روز بعد جامعه فرهنگیان وابسته به جبهه ملی دعوتی به اجتماع برای اعلام نظرات خود به عمل آورد ولی با مخالفت شدید حزب ملت ایران به رهبری داریوش فروهر روبهرو شد و در همان موقع گفته شد که از تشکیل این اجتماع جلوگیری به عمل آمده است.» به نوشته این روزنامه: «اگر چه این اجتماع روز بعد در محل دیگری صورت گرفت. این اختلاف نظرها همچنان در جبهه ملی به طور پنهان و آشکار وجود داشت ولی هیچیک از گروهها به طور رسمی از این اختلاف عقیده را در مورد نحوه روش جبهه ملی پس از پیروزی انقلاب آشکار کرد. امروز یک مقام وابسته به جبهه ملی به خبرنگار سیاسی اطلاعات گفت باید در آیندهای نزدیک منتظر تغییرات اساسی و درونی در جبهه ملی بود.»
بمب خوراکی برای پرسنل نیروی هوایی خبرنگار اطلاعات از بوشهر به افشای یک نقشه شیطانی که توسط عمال ساواک برای نابودی پرسنل قهرمان نیروی هوایی در بندر بوشهر طرحریزی شده بود، پرداخت. به نوشته این خبرنگار «به موجب مدارکی که در ساواک بوشهر به دست آمد، عمال ساواک پس از اینکه پرسنل نیروی هوایی این شهر برای دومین بار همبستگی خود را با انقلاب مردمی ایران اعلام کردند و به پشتیبانی از رهبری امام خمینی یک راهپیمایی ترتیب دادند اقدام به تهیه کمپوتی کردند که به محض گشودن در آن، مواد مواد منفجره تعبیه شده در قسمت زیرین قوطی کمپوت، منفجر میشد و کسی را که قوطی کمپوت را در دست داشت از پای درمیآورد.» این خبرنگار در ادامه مینویسد: «در قوطیهای کمپوت تهیه شده از سوی عمال ساواک، فقط لایهای از کمپوت در سطح بالایی آن قرار داشت و قسمت پایین، برای محل مواد منفجره جاسازی شده بود. قوطی مذکور فقط در صورتی آسیب نمیرساند که با وسایل مخصوص ساواکیها باز میشد و انفجاری به همراه نداشت. عکس، قوطیهای کمپوت تهیه شده به وسیله ساواک را نشان میدهد. ابزاری که در پایین عکس دیده میشود وسایلی است که فقط عمال ساواک میتوانستند با آن بمبهای خوراکی را بیخطر کنند.»
غنایم را بردند، دیگر چیزی نمانده است یک وکیل دادگستری به کانون وکلا پاسخ داد. مرتضی قاموس، وکیل پایه یک دادگستری پیرامون گفتههای آیتالله خمینی در دیدار با اعضای کانون وکلا توضیحاتی داد. در این توضیحات آمده است: در ستون پنجم از صفحه هشتم روزنامه محترم شرحی به عنوان «توضیح کانون وکلا» به چاپ رسیده که قسمتی از آن برخلاف واقع و قسمتی هم مخالف قانون و مجموعاً پرخاش به آن عده از وکلایی است که فقط به منظور عرض تکریم و تعظیم در روز ۰۶/۱۲/۱۳۵۷ حضور حضرت آیتالله العظمی امام خمینی زعیم و معلم بزرگ جامعه تشیع و بلکه اجتماع مسلمانان مشرف بودهاند. خواهشمند است طبق قانون مطبوعات شرح زیر را در همان ستون و صفحه روزنامه چاپ و منتشر فرمایند تا خدای ناکرده سوء تفاهمی در اذهان و افکار عمومی ایجاد نشود. ۱. شرفیابی عدهای از وکلای دادگستری در ساعت نه و سی دقیقه صبح روز ۰۶/۱۲/۱۳۵۷ در نتیجه اقدام و مجاهداتی بوده است که آقای مصطفوی، همکارمان با استدعا از پیشگاه امام و تعیین وقت قبلی و دسترسی به آن عده از همکاران بوده که پس از اجتماغ در جلو مدرسه علوی به حضور رهبر انقلاب و معلم جامعه اسلامی شرفیاب شدیم. بر طبق قرار قبلی آقای مصطفوی از طرف حضار پس از ستایش پروردگار متعال و سپاس و تهنیت و تحیت مقام رهبری بیاناتی مِن باب فعالیتها و مجاهدات کانون وکلای دادگستری چه در گذشته و چه در ایام حاد مبارزات انقلابی مردم ایران اظهار و امام خمینی پاسخ مفصل فرمودند که توسط رادیو ضبط و منتشر شده و بعد از فرمایشات امام، آقای کیخسروی مقدم با اظهار تشکر مجدد و اینکه کانون وکلای دادگستری سربازانی هستند که همیشه در صف اول اینگونه انقلابات و دفاع از حق، حقانیت و حمایت از مظلوم قرار داشته و پیشقدم بودهاند و هیچوقت نیز از این رهگذر چشم داشت و یا متوقع غنیمتی نبوده. در این موقع که حضرت امام از محل اجتماع خارج میشدند به طور مطایبه فرمودند: «غنایم را بردند دیگر چیزی نمانده است» که همه و حتی حضرت امام خندیدند فلذا ملاحظه میشود که در این دید و بازدید نه دعوی نمایندگی از کانون وکلا و یا جامعه ایران ابراز گردیده و نه در واقع و نفس الامر توقع و تقاضای اخذ غنیمت و یا چپاول و غارت در بین بوده تا اینکه کانون وکلا را اینگونه ملتهب و پریشان نماید. ۲. کانون وکلا سازمان صفنی برای تمشیت امور وکلا هست و مدیران آن منتخب وکلا و به عبارتی مخلوق وکلا هستند بنابراین نمیتوانند خالق خود را از مداخله در امور مربوط به خود آنها منع کنند. مضافاً اقدام فردی وکلا مِن باب اموری که انجام میشود محتاج به اذن و اجازه منتخبین آنها نیست اگر به تعبیر قانون مدنی اعضای کانون وکیل نایب و مناب وکلا محسوب شودند تردید نمیباشد هنگامی که موکل خود امری را انجام میدهد وظیفه و تکلیف نماینده او منتفی هست و منع موکل از مداخله در امور فاقد مجوز و مخالف عقل و منطق و اصول و قوانین موجود میباشد. اگر وکلای دادگستری در هر برهه از زمان به حمایت ضعفا و مظلومان برخاسته و با تحمل مشقات و صدمات و خسارات مالی و جانی این وظیفه انسانی را به پایان رسانده ارتباطی بکانون وکلا نداشته و این مهم نیز که وظیفه وجدانی فرد فرد وکلا بوده خود به طیب خاطر و با کمال شوق و علاقه و در هر زمان و شرایط و با وجود هر مشکل و مصائب بدون هراس از مخاطرات انجام شده است. بهتر این بود کانون وکلا به جای این همه تشویش و ناراحتی که در قبال این عمل ملی و شرعی و اخلاقی عده از وکلا بروز میدهد خود قبلاً و مانند سایر صنوف به کسب اجازه از پیشگاه امام برای تشرف جامعه ما و دعوت عام او تمام وکلا که هر آن آماده پذیرفتن این قبیل اقدام بودهاند، ترتیب شرفیابی و زیارت رهبر و معلم عظیم عالم بشریت را که پس از ۱۵ سال به کشور مراجعت فرموده، میدادند نه اینکه در قبال یک عمل خصوصی عدهای از وکلا اینگونه برآشفته و ناراحت گردد. حق این است که کانون وکلا به جای این قبیل تحکم و بهانهجویی به مبارزه با افراد کلاش و کارچاق کن که در سراسر دادگستریهای کشور به خصوص در کاخهای دادگستری تهران پراکنده و به کلاهبرداری اشتغال دارند و حتی بعضی از آنها به انتشار مقالاتی هم آنچنانکه مکرر و همین چند روز قبل در همین روزنامه محترم اطلاعات دیدیم مبادرت میکنند و مطالب و چرندیاتی که سبب هتک حرمت وکلا هم میشود مینویسند جلوگیری نماید نه اینکه آنها را به کلی نادیده پنداشته و با بیتفاوتی این وظیفه مهم را به دست فراموشی سپارند.
فلسفی: حقوق همه گروهها محترم شمرده میشود مسجد امام خمینی (شاه سابق) دیشب با اقامه نماز جماعت توسط آیتالله سید محمد باقر خوانساری که به تقاضای بازاریان از طرف حضرت آیتالله خمینی به امامت این مسجد برگزیده شد، افتتاح شد. در نخستین فعالیت جدید این مسجد چندین هزار نفر از بازرگانان و تجار و اصناف و دیگر طبقات مردم شرکت داشتند. آقای فلسفی، واعظ شهیر در سخنان خود اظهار داشت: «ما اینک در مرحله دوم تحقق جمهوری اسلامی هستیم و در صورتی که در این مرحله از انقلاب پیروز شویم، مرحله سوم و اصلی یعنی سازندگی روحیه مردم و ساختن انسانی والا، آزاد و مسلمان آغاز میشود و این موضوع هدف مرحله سوم است.» فلسفی اضافه کرد: «باید با صراحت اعلام کنم که تمام اقشار و گروههای مختلف مذهبی و سیاسی در انقلاب مقدس ملت ایران شرکت داشتهاند و به همین دلیل ما حقوق همه گروهها را محترم میشمریم، اما نسبت هر یک از اقشار را باید در نظر گرفت. در جمهوری اسلامی آزادی نشر عقاید و بیان و قلم محترم است و رعایت میشود ولی نمیتوان به گروههای اقلیت اجازه داد در برنامه دولت اکثریت خرابکاری کنند و چوب لای چرخ دولت بگذارند.» فلسفی در این سخنرانی از مطبوعات انتقاد کرد و گفت: «مطبوعات باید نسبت نیروهای مختلف را در نظر بگیرند و با توجه به اینکه انقلاب ایران یک انقلاب اسلامی است باید به این نکته مهم توجه اساسی کرد. وی گفت دولت نباید در امور مطبوعات دخالت کند ولی مردم که این انقلاب را به ثمر رساندند و برای تحقق هدفهای آن از ایثار مال و جان و خون ابا نداشتند اینک حق دارند از مطبوعات بخواهند در راه انقلاب و همگام با آن قدم بردارند و بدین منظور مردم باید در نخستین قدم با اجتماعات و تهیه طومار اعتراض خود را به مطبوعات اعلام دارند.» فلسفی اضافه کرد: «نمیدانم چرا سازمان رادیو تلویزیون نیز برای بیان عقاید جمهوری اسلامی و بحث میان طرفداران ایدئولوژیهای مختلف مسامحه میکند. وی پیشنهاد کرد هر شب یک نفر از متفکران اسلامی برای مناظره با صاحبان اندیشههای مارکسیستی در تلویزیون حاضر شوند و در صورتی که طرف مقابل حاضر نشد مراتب رسماً در همان برنامه اعلام میگردد.» |
نظرهای خوانندگان
چرا استادی که دانش علمی داشته و به وزارت رسیده نمیتواند در دانشگاه مملکتش تدریس کند؟ دکتر ملکی چند سال بعد ثمره خوش خدمتی به انقلابیون را دید، سر از زندان اوین در آورد و دیگر نتوانست کسی را اخراج کند! در سالهای اخیر هم تعداد زیادی جیغ نامه نوشته و به زمین و زمان بد و بیراه می گوید. از حول حلیم توی دیگ افتادن سرنوشت خیلی از این نوابغ بود.
-- بدون نام ، Mar 16, 2009 در ساعت 09:00 PMاگر می خواهید تاریخ بدانید،
-- Lahiji-Gbgکیانوش ، Mar 16, 2009 در ساعت 09:00 PMصد سال قبل را نیز بنویسید تا سرگذشت دو انقلاب معلوم شود
با درود ايراني بايد بگويم همانگونه كه امروزه پس از گذشت سي سال از انقلاب معلوم شد كه حاكمان امروزي در ايران دزدان انقلاب ديروزي بودند و تا كمي احساس خطر كرد حجاب زنان عوام و بي سواد را مطرح كردند چون ديكتاتوري هاي ديني بهترين حربه آنها زنان هستند..... خميني رل جالبي را بازي كرد به عنوان حجاب اسلامي تا مشخص شد كه كم كم روشنفكران از ميدان بيرون روند ومانند حال خر مقدسان ميدان بيايند ولي پس از گذشت زمان اين اوضاع به جايي رسيده كه بزرگترين دغدغه نسل امروزي گريز و دوري از دين بخصوص اسلام عربي است .........نمونه بارز آن گرايش به افكار زرتشت سه كلامي است :پندار نيك گفتار نيك كردارنيك
-- عباس ، Mar 16, 2009 در ساعت 09:00 PMخيلي دلم ميخواهد نظر امروز آقاي دكتر ملكي در باره شخصيتي چون دكتر نصر كه ايشان حكم به اخراجش از دانشگاه را دادند، بدانم. جناب ملكي نبايد از زمانه گله مند بوده و هر روز اين مصرع را زير لب تكرار كنند كه " گفتا ز چه ناليم كه از ماست كه بر ماست.
-- اميد پايدار ، Mar 16, 2009 در ساعت 09:00 PMالبته جناب مرتضي قاموس، اخوي آيت الله مهدوي كني بي خود اين سوز و بريز را به راه نينداختند و از غنائم به قدر كفايت به ايشان رسيد و حدود ده سال پيش در منزل اشرافي خود واقع در ولنجك دار فاني را وداع گفتند، حالا بماند از ديگر اعوانشان كه سفير و...شدند.
این کلم به سرها یه عمر دهن مردمو گلابی کردن.
-- Nader ، Mar 16, 2009 در ساعت 09:00 PMبادرود
در رابطه با امید شاه به برگشتن و ترسها و بهره برداری هایی که اینگونه اظهار نظرها بوجود می آورد، نامهٌ آقای بازرگان به شاه، در دوران گروگان
گیری،که جدیداٌ از طرف آقای یزدی منتشر شده است،خواندنی است. در این نامه آقای بازرگان با توجه به شناخت شاه از رک گوئی او، تقاضا میکند
که او به ایران برگردد و بهره جویی قدرت طلبان را خاتمه دهد، خودش ضمانت او را برای تخفیف بعهده می گیرد که با این کار شاه اسم خود را در
تاریخ بعنوان خیر خواه ایران ثبت می کند. نکتهٌ دیگر در روز شمار شانزده اسفند تغییر موضع آقای خمینی در مورد آزادی حجاب است، در روز قبل
آقای طالقانی از آزادی حجاب گفت و امروز آقای خمینی از لخت بودن زنان در ادارات و لزوم حجاب. پس از اعتراضات گفت من در پاریس گفتم ولی حالا
این را می گویم، چون در روز قیامت باید جواب گو باشم، یعنی جوابگو به حکم صادر کردن به حجاب خانم ها و نه به عهد شکنی، که از اصول پایهٌ
تقوا است و در صورت عدم وفای به عهد از مرجعیت ساقط است. آقای احمد قابل در تحقیق تاریخی ای که بعمل آورده است، به این نتیجه
رسیده است که در تاریخ سنی و شیعه، هرگز حکم حجاب اجباری وجود نداشته است. حتی سید باقر مجلسی آنرا اجباری ندانسته است. یک عالم
فقهی سودانی( که اسمش بخاطرم نمی آید)، با مراجعه به قرآن به این نتیجه رسیده است که در قرآن فقط پوشاندن آلت تناسلی حکم شده
است. همینطور آقای قابل در تحقیقی دیگر به این نتیجه رسیده است که ازدواج زن و مرد مسلمان با غیر مسلمان در صورت حق مدار بودن آنها
جایز است. بنا بر تحقیق یکی از استادان علوم دینی در دانشگاه تهران که در نشریهٌ نامه( متعلق به ملی-مذهبی ها) منتشر شد، در زمان پیغمبر
مسلمان بمعنی صلح طلب، نه تنها به اسلام گرویده ها اطلاق می شد، بلکه به قبایل یهودی ودیگر گرایشها که با پیغمبر پیمان صلح داشتند نیز
گستردگی داشت. درموردغنایم ، پس از سقوط رژیم شاه، بانکهاورشکسته بودند،دو نظر در آنمقع وجود داشت، یکی اینکه بصورت علنی به مردم اعلان شود که بانکها ورشکسته اند و دوباره بانک ها تأسیس شوند و دیگری با توجه به بالا بودن قیمت نفت( با انقلاب ایران قیمت نفت دو برابر شد)،
بانک ها باز سازی شوند و به مردم بخاطر اینکه متوحش نشوند چیزی گفته نشود که این سیاست اتخاذ شد.
سپاسگزار محمدرضاراعی
-- Mohamed Réza ، Mar 16, 2009 در ساعت 09:00 PM"به من گزارش دادهاند که در وزارتخانهها زنهای لخت هستند و این خلاف شرع است."
-- فرزاد ، Mar 16, 2009 در ساعت 09:00 PM