رادیو زمانه > خارج از سیاست > سی سال پیش در چنین روزی > شکنجهگاه زیر عشرتکده | ||
شکنجهگاه زیر عشرتکدهسعید بشیرتاش، ابراهیم نبویآیتالله خمینی: موازین اروپایی از بین برود بنا به گزارش روزنامه اطلاعات، دکتر علی شایگان از رهبران جبهه ملی با آیتالله خمینی ملاقات کرد. در این ملاقات دکتر مبشری، وزیر دادگستری نیز حضور داشت و دکتر شایگان رهبر قدیمی جبهه ملی ایران و آیتالله خمینی نقطه نظرهای خود را در مورد مسائل جاری مطرح کردند. آیتالله خمینی در مورد کلانتریها گفت: «باید مامورین کلانتری ها در محل کارشان مستقر شوند. مردم در کارهای آنها دخالت نکنند تا نظم برقرار شود.» وی در مورد گروههای مخالف گفت: «اینها با ماسک بهصورت تازهای نفوذ آمریکا و شوروی را مجدداً در ایران برقرار کنند و به اشکال جدید ظاهر میشوند. در اجتماعشان داخل نشوید و آنها را نصیحت کنید.» به گزارش روزنامه اطلاعات آیتالله خمینی در مورد حفر چاهها و تصرف اراضی گفت: «باید دولت در این مورد اقدام کند.» آیتالله خمینی در مورد مصرف وجوهات شرعیه گفت: «به مردم بدهید، به مردمی که در مبارزه شرکت داشته و شهید دادهاند و صدمه دیدهاند.» وی در مورد برنجهایی که از پادگانها به مساجد منتقل شده گفت: «به مردم بدهید.» آیتالله خمینی به وزیر دادگستری گفت: «فرهنگ باید متحول بشود. رسیدگیهای سابق باید ملغی شود. در رسیدگی به امور قضایی مراتب غلط است. باید موازین شرعیه باشد و رسیدگی یک مرحلهای و قطعی باشد. باید دقت شود موازین اروپایی از بین برود. ایران باید ایران باشد، نه اروپا.» آیتالله خمینی گفت: «در مورد دیوانعالی کشور یک نفر از علمای شرع باید باشد که بهنظر او رسیدگی شود.» در پایان این ملاقات آقای دکتر شایگان که بهزحمت حرکت میکرد، به آیتالله خمینی گفت: «شایعه ای در مورد ریاست جمهوری من در روزنامه بود که از طرف من نبوده و تکذیب میکنم.» امام با لبخند فرمودند: «میدانم که از شما چنین کاری ساخته نیست.» خبرنگار اطلاعات گزارش داد، در این جلسه شاعری، شعری در مدح امام خواند، ولی امام از تملقگویی او ناراحت شد و گفت بهتر است شما برای پابرهنه ها شعر بگویید و آنان که فداکاری کردهاند.
سخنان امام به وکلا روزنامه اطلاعات در گزارش دیدار آیتالله خمینی با وکلای دادگستری از قول ایشان نوشت: «سرعت و دقت را در کار خود معمول دارید. مردم در کارهای حقوقی خود سرگردانی زیاد کشیدهاند. چه بسا که یکسال بهدنبال پروندهای در دادگستری و محاکم بالا و پایین رفتهاند، اما آخر هم به نتیجه نرسیدهاند.» نماینده وکلای دادگستری به امام گفت: «دادگستری بیمار محتضری است که شما باید ما و قضات را راهنمایی کنید، همانگونه که ما در صف اول تخریب و برانداختن رژیم سابق یاری و کمک کردیم، قول میدهیم که با راهنماییهای حضرتعالی در دوبارهسازی آن تلاش کنیم. ما برای گرفتن سهمی از غنائم به اینجا نیامده ایم.» امام در پاسخ این قسمت از سخنان نماینده وکلا گفت: «غنائم را بردند چیزی نمانده است که به شما برسد.»
حمله هوایی عراق به دهکدههای مرزی ایران بهدنبال حمله هلیکوپترها و هواپیماهای عراقی به یک منطقه مرزی در کردستان، گفته شد ۱۵ نفر در جریان حمله کشته شدهاند. به گفته روزنامه اطلاعات، گزارش رسیده حاکی از آن بود که هلیکوپترهای عراقی منطقه مرزی سیرین را که بین شهر مرزی بانه در ایران و آبادی شورطه واقع شده است، بمباران کردند. سیرین یک منطقه داد و ستد برای کردهای هر دو سوی مرز است که دقیقاً در پنج کیلومتری پاسگاه ژاندارمری آبخینه قرار دارد. رشید احمدی یکی از اعضای کمیته انقلاب بانه گفت در حدود ۱۵ نفر کشته شدهاند که در مزارع اطراف دفن شدهاند. از آنجائیکه هیچیک از مقامات وزارت دفاع ملی در دسترس نبودند، گرفتن تایید رسمی این گزارش ممکن نشد. ولی ناظران گفتند احتمال زیادی وجود دارد که حمله عراقیها به این منطقه غیرمسکونی ناشی از هیجان و دستپاچگی شدید آنها در اثر وجود اضطراب در منطقه کردنشین خودشان باشد عراق پیش از این نیز در یک جنگ طولانی با کردهای خود درگیر بوده تا اینکه چهارسال پیش درنتیجه پشت کردن شاه به کردها این جنگ خاتمه یافت و کردها مجبور به تسلیم گردیدند. معمولا حرکات و وقایع استقلالطلبانه در یک سوی مرز باعث بروز اضطراب در سوی دیگر بوده است. گزارش دیگری از سنندج، مرکز استان کردستان حاکی از آن بود که گروهی از سربازان لشکر ۲۸ کردستان که در ناحیه مرزی استان مستقر هستند، در مسجدی متحصن شدند و تقاضا کردند در کلیه یگانهای لشکر کمیتههای انقلابی نظامی برپا شود. یک گزارش حاکی از آن داشت که فرمانده پیشین لشکر با این تقاضا موافقت کرده بود، اما فرمانده جدید آن را ملغی ساخته است. رییس ستاد ارتش ملی تاکنون با برپایی چنین کمیتههایی در ارتش موافقت ننموده است. رادیو صدای انقلاب، گروهی تجزیهطلب را عامل اصلی نا آرامیهای مستمر خواند و گفت این گروه با منافع ملت ایران و برادران کرد، ضدیت دارند و میخواهند با ناآرام ساختن اوضاع کردستان، به منافع امپریالیسم بینالمللی در منطقه یاری برسانند. این رادیو ضمن اعلام این خبر که تجزیهطلبان در صدد بهراه انداختن یک راهپیمایی در سنندج هستند، به ساکنین محلی هشدار داد که از آنان احتراز نمایند. زیرا مردم مسلمان و وطنپرست سنندج همانطور که بارها در گذشته وفاداری خود را به اسلام و ایران نشان دادهاند و وظیفه دارند از شرکت در این چنین تظاهرات خائنانهای که منجر به فروش کشور به اجانب میگردد، خودداری کنند. گفته میشود برای اعطای خودمختاری به کردها موافقتنامهای از سوی هیئت اعزامی دولت که به منظور بررسی مشکلات آنان به کردستان رفته بود، طرحریزی شده است. از سوی دیگر در تهران، رهبران کرد ملاقاتهایی با نمایندگان دولت و شورای انقلاب داشتهاند. پیش از این حجتالاسلام مفتیزاده در دیداری با رهبر انقلاب، همبستگی خود و مردم کردستان را با انقلاب اسلامی اعلام کرد. در این میان بهدنبال گزارش دیروز اطلاعات که توسط کلیه خبرگزاریها مخابره شد، یکی از رهبران نهضت کرد به خبرنگار سیاسی اطلاعات گفت: «علاوه بر رسمی شدن زبان کردی، باید منطقهای که قرنها بهعنوان کردستان در چهارچوب کشور ایران شناخته میشد، احیا شود». این مقام گفت: «به اعتقاد اکثریت کردها مناطقی از استانهای مجاور که از پیکر کردستان جدا شده است، باید به استان کردستان متصل شود. این مناطق شامل بخشهایی از استانهای آذربایجان غربی، ایلام و کرمانشاه است.»
قم آماده استقبال بینظیر از امام است آیتالله خمینی سرانجام تصمیم گرفت از تهران به قم برود. به گزارش روزنامههای رسمی کشور، «شهر قم خود را برای استقبال از امام خمینی آماده میکند و ساکنان این شهر برای استقبال بینظیر در تاریخ این شهر از رهبر انقلاب اسلامی ایران تدارک وسیعی دیدهاند. در پی انتشار خبر عزیمت قریبالوقوع امام خمینی به قم که به احتمال زیاد روز پنجشنبه خواهد بود، فعالیتهای گستردهای از سوی کمیتههای انتظامات و تدارکات در این شهر آغاز شد. بههمین منظور کمیته منتخب امام در پاساژ حضرتی واقع در میدان آستانه مستقر میشود. به درخواست کمیته انقلاب و اقدام مهندس حسینینسب، رییس اداره مخابرات قم، بیست و پنج شماره تلفن در پاساژ حضرتی و پنج شماره تلفن یک دستگاه تلکس و یک رشته کانال اف ایکس در مدرسه فیضیه نصب شد تا امور ارتباطی به سهولت انجام گیرد. در مدرسه فیضیه از صحن عتیق که پس از وقایع خونین خرداد ماه سال ۱۳۴۲ و تبعید امام به ترکیه و عراق، بسته شده بود، گشوده شد. یک تیم پزشکی نیز مرکب از دکتر پزشکی (جراح)، دکتر جواد تهرانی (متخصص بیماریهای قلب)، دکتر شیرازیان (متخصص بیهوشی)، دکتر طباطبایی (متخصص بیماریهای داخلی) با کلیه امکانات، در یکی از حوزههای مدرسه فیضیه مستقر میشود. در کلیه خیابانها بازار و محله قم شعارهای پارچهای مبنی بر خیر مقدم بچشم میخورد. با ورود امام در روز پنجشنبه این هفته - پس فردا - مردم شهر مذهبی قم پس از ۵۷۴۴ روز بار دیگر ایشان را در کنار خود خواهند دید. بنابراین انتظار طولانی که هر لحظه به پایان میرسد، شور و هیجان خاصی شهر مذهبی قم را فرا میگیرد.»
برای قراردادهای ننگین در وزارت بازرگانی، جائی نیست دکتر رضا صدر، وزیر بازرگانی دولت موقت انقلاب اسلامی دیروز در اجتماع کارکنان این وزارتخانه رئوس سیاستها و برنامههای بازرگانی را تشریح کرد و گفت: «وزارت بازرگانی وظیفهای بیشتر از تبادل کالا و کنترل تبادل کالا را برعهده دارد، و آن وظیفه تبادلات انسانی و تبادلات روابطی است که بین انسانها باید وجود داشته باشد.» وی افزود: «از نظر داخلی بازرگانی موظف است در درجه اول حقوق مستضعفین کارگران دهقانان خرده فروشان و میلیونها انسانی را که برای رشد مادی و معنوی خود متکی به سیاست بازرگانی دولت هستند در نظر داشته، زمینهای فراهم سازد که از یکسو حقوق این دسته که بار عظیم گرداندن اقتصاد کشور را بهدوش دارند تامین کند، و از طرف دیگر با بهوجود آوردن عوامل تشویقکننده مادی و معنوی، مغزهای خلاق کشور را بهکار اندازد تا با بهوجود آوردن رشد سالم در کشور، ما را از خطر ورشکستگی اقتصادی نجات بخشد.» وزیر بازرگانی سپس به خطراتی که از سوی دو ایسم متوجه اقتصاد ایران است اشاره کرد و افزود: «یکی از این خطرات ایسمی است که پایگاه خود را روی کاپیتال گذاشته و برای ایجاد رشد دست سرمایهدار را بازگذاشته و هر ستمگری و استثمار انسان از انسان را توجیه میکند. برای ملت ما که به این طرز تفکر آشنایی کامل دارد، شناختن این خطر کار مشکلی نیست. خطر دیگر از جانب ایسمی است که انسان را بهصورت چرخی در ماشین بزرگ صنعت درآورده و از یک طرف هرگونه ابتکار عمل را از او گرفته و سرنوشت وی را بهدست جبر زمان داده است و از طرف دیگر انجام کار او را با فرمولهای پیش ساخته شده روشن و مجال فرار از چارچوب این سرنوشت برایش نمیشناسد. وزارت بازرگانی باتوجه به این اصل که انسان، موجودیست که با داشتن آگاهی و آزادی میتواند آفریننده باشد، وظیفه دارد با اینگونه استثمارها بجنگد و قوای آفریننده کشور را از کارگر گرفته تا دهقان و بازرگان به حرکت در آورد.»
وزیر بازرگانی علیه بند و بستهای شرمآفرین رضا صدر، وزیر بازرگانی گفت: «از نظر بازرگانی خارجی وضع برخورد ما با کشورهای دنیا بر اساس مساوات و احترام متقابل بوده و نمایشگر فرهنگ اصیل و فلسفه نظری است.» وزیر بازرگانی در پایان با اشاره به خونبهای سنگینی که ملت ایران برای به ثمر رسیدن انقلاب پرداخته است، گفت: «بیائید بهدنیا نشان دهیم که لکههای ننگ با خون شهدای ما شسته شد و ما با عمل خود نخواهیم گذاشت دیگر این بدنامی که وسیله خاندان پهلوی دامنگیر ملت ما شده بود، مجدداً بهسراغ ما بیاید. نشان دهیم که ملت ما، ملتی است که خود را پیرو مردی میداند که حتی قبل از پیامبری، بزرگترین مشخصهاش امانت بود. بههمت مردان از خود گذشته راه خود را بازیافته و اجازه نخواهد داد که وضع سابق تکرار بشود. آری، دیگر برای قراردادهای ننگین بندوبستهای شرمآفرین و وابستگیهای انسانکش در وزارت بازرگانی جائی نیست.» عده زیادی از ضدانقلابیها دستگیر شدند برای آشنایی بیشتر با روزهای انقلاب، از ستون خبرهای سیاسی روزنامه اطلاعات چند خبر را بخوانید. روزنامه اطلاعات از کرمانشاه یا قهرمانشهر نوشت، مجاهدان مستقر در پلیس راه بیستون ـ همدان، از دو نفر مقدار زیادی هروئین کشف کردند. همچنین سه نفر دیگر از کارمندان ساواک قهرمانشهر خود را به کمیته انقلاب این شهر معرفی کردند. مجاهدین قهرمانشهر همچنین پنج قبضه اسلحه شامل مسلسل یوزی، تفنگ برنو و مقدار زیادی فشنگ از ۳۰ نفر کشف کردند. گروهبان بختیاری و فرجالله فعلی، مامور شهربانی پاوه بازداشت شدند. کمیته انقلاب اسلامی قهرمانشهر، ساختمان حزب سابق رستاخیز را بهتصرف درآورد. حمید غلامی، درجهدار شهربانی قهرمانشهر و متهم به قتل صادق صابونپز، اولین شهید کرمانشاهان، از سوی پاسداران کمیته شماره ۲ قهرمانشهر دستگیر شد. دیشب در کرند غرب، سه ناشناس که لباس نظامی به تن داشتند، پاسگاه ژاندارمری این شهر را آتش زدند. در این حادثه تمام پروندههای نظام وظیفه سوخت. در تربت حیدریه، استوار عقیقی مامور ژاندارمری تربت حیدریه که در واقعه روز نهم دیماه گذشته این شهر با کمک چند نفر دیگر، چهار نفر را در مجاورت خانهاش کشت و گروهی را مجروح کرد، توسط رزمندگان اسلامی دستگیر شد. محاکمه وی در تربت حیدریه آغاز شده است. در میناب جنوب، سه سارق در میناب جنوب به اتهام سرقت یک تاکسی بار و یک موتورسیکلت، محاکمه و به صد ضربه شلاق محکوم شدند. رضا قاسمی و علی باسطی که متهم به کشتار اخیر میناب هستند دستگیر شدند. همچنین با حضور ده هزار نفر محاکمه احمد مسلمی، فرماندار و سروان هدایتالله عصفوری، رییس شهربانی میناب در مسجد جامع این شهر آغاز شد.
تصرف سازمان زراعی در کلاله به گزارش روزنامه اطلاعات، سازمان زراعی تیمسار مینباشیان در کلاله از توابع گنبد کاووس به تصرف پاسداران انقلاب کمیته امام در آمد و کلیه اموال آن ضبط شد. سازمان زراعی تیمسار مین باشیان و اموال موجود در آن عبارت است از: یکصد و ده هکتار زمین زیر کشت گندم، ۲۵ هزار هکتار باغ میوه، ۲۵۱ هکتار زمین زیر کشت پنبه، هشت موتور آب دو راس اسب سواری هرکدام به ارزش دویست هزار تومان، دو اتومبیل جیپ، دو تراکتور، یک اتومبیل سواری ۲۲ ساختمان مسکونی مجهز و مدرن.
موزه، نه زندان بهدنبال درج خبر کشف زندان در نزدیکی مقبره کورش، پاسارگاد، که در روزنامههای خبری یکشنبه چاپ شد، آقای کلاردشتی نماینده شرکت سهامی خاص کیهان توضیح داد که محل کشف شده متعلق به ساختمان موزه است، نه زندان. شکنجهگاه زیر عشرتکده اصفهان، رضا آزمایش شهردار پیشین اصفهان بهاتهام اختلاس اموال شهرداری دستگیر شد. هفت تن از مامورین شهربانی نجفآباد نیز به اتهام شرکت در کشتارها و آتشسوزی این شهر دستگیر گردیدند. کمیته اسلامی اصفهان، باغ و املاک بنیاد پهلوی در نجف آباد را که ۴۳۰ هزار متر مربع مساحت دارد، به تصرف خود در آورد. در این املاک دو استخر، دو حلقه چاه با موتورهای مجهز وجود دارد. به گزارش روزنامه اطلاعات، ذوب آهن اصفهان که از ۲۸ بهمن ماه گذشته فعالیت مجدد خود را از سر گرفته است، ظرف این مدت ۱۶۴۹۰ تن چدن ۴۰۵۰ تن اگلوبرات، ۶۰۴۷ تن کک، ۳۲۷۷ تن تیرآهن ۲۳۷۲ تن آهن چهارگوش و ۵۰۱۰ تن آرماتور و میله گرد تولید کرده است. یکی از کارکنان ذوبآهن اصفهان طی یک تماس تلفنی با خبرنگار اطلاعات در این شهر اظهار داشت زیر تپههای مشرف به واحدهای مسکونی ذوب آهن که مورد استفاده خصوصی شیبانی و عواملش قرار داشت، یک عشرتکده نسبتاً مدرن و نیز یکی از مراکز شکنجه ساواک کشف شده است. وی افزود که شکنجهگاه، زیر عشرتکده واقع شده و متجاوز از ۵۰ میلیون تومان هزینه برداشته است. رژیم سابق و خطر کمونیسم! اصفهان، آیتالله ضیاء الدین علامه که در جمع خبرنگاران جراید در شهر اصفهان سخن میگفت با اشاره به مکتب اسلام و خطر کمونیسم، طی سخنانی اظهار داشت آنچه خطر کمونیست را بهوجود آورد، رژیم حاکم سابق بود. خاصیت طبیعی فشار بر طبقات و اختناق شدید، جهش بهسوی کمونیست را باعث میشود. خطر مقابله با کمونیسم چندان اهمیت ندارد و کمونیست نمیتواند نهضت را سرکوب کند. نان و احشام زنده برای تهران دهاقان، به گزارش روزنامه اطلاعات مردم دهاقان تعداد ۱۸ کامیون حاوی نان و احشام زنده به تهران انتقال دادند که تحویل کمیته امام خمینی شد. روزنامه اطلاعات ننوشت که به علت چه فاجعهای این همه مواد غذایی و احشام زنده به تهران ارسال شده است. رهایی از اعدام بهصورت تصادفی بوشهر، ناخدا سوم میر حسین نبیپور، معاون ایستگاه یکم و فرمانده اسکادران هوا، دریا در نیروی دریایی بندر بوشهر هنگامی که از تهران به بوشهر بازگشته بود، توسط پرسنل هوا دریا دستگیر گردید. پرسنل مذکور در نظر داشتند این شخص را بهاتهام اقدامات ضدانقلابی تیرباران کنند که با وساطت آیتالله حسینی از مرگ رهایی یافت. وی در حال حاضر در بازداشتگاه هوا، دریا در بوشهر زندانی است. از ارسنجان نیز گزارش داده شد که دیروز از طرف روحانیون و مردم ارسنجان تصمیم گرفته شد که کمیته انقلاب این شهرستان توسط جوانان از دیپلم به بالا اداره شود. همچنین عدهای از مردم ارسنجان با مخابره تلگرامی به عنوان قطبزاده، پشتیبانی خود را از جمهوری اسلامی به رهبری امام خمینی اعلام کردند. محمود عنایت: روح استبداد را در پیکر آزادی زنده نکنید محمود عنایت در مقالهای که در تاریخ هشتم اسفندماه ۱۳۵۷ در روزنامه اطلاعات چاپ شد، چنین نوشت: «از ذوات بزرگوار و محترمی که بهخاطر حفظ وحدت جامعه در کمال خیرخواهی مردم را دعوت به سکوت و خاموشی میکنند، استدعا میکنم در سخنانشان تجدیدنظر کنند. آن وحدتی که بر بنیاد اختفاء و استتار ضعفها و عقدهها یا کتمان و افکار و تحریف و سانسور واقعیات استوار باشد، از هر تفرقه و تشتتی خطرناکتر است و سرنوشتی بهتر از وحدت "رستاخیزی" که عاقبت به انقراض و سقوط دستگاه دیکتاتوری انجامید، ندارد. قاعدتاً پشتوانههای انقلاب ایران باید بسیار محکمتر از آن باشد که انتقادات بیغرضانه و خیرخواهانه بتواند خللی در آن ایجاد کند یا اشارات و کنایتی بتواند ایمان و اعتقاد مردم را نسبت به آن متزلزل کند. این رژیم استبدادی بود که حتی یک انتقاد طنزآمیز در باب مسائل عادی روزمره ارکان آن را به لرزه میافکند و ذکر جمیل مخالفانی نظیر مصدق و مدرس حتی بعد از مرگشان نیز خواب را بر چشم دژخیمان حرام میکرد و به همین جهت هرکس را که اهل تمکین و اطاعت کورکورانه نبود و در برابر معیارهای تحمیلی نظام حاکم پایداری میورزید، با برچسب "تودهای" و "بیدین" و "خرابکار" از میدان به در میکرد، یا به دیار خاموشان می فرستاد. اما انقلاب مبارکی که به پایمردی و همیت میلیونها انسان آزاد و شریف متکی است و حکومتی که مولود این انقلاب است هرگز نباید در برابر انتقاد و خردهگیری ضعف و بیتابی نشان دهد و در برابر منتقد و مخالف به شگرد و شیوهای متوسل شود که نه در شأن انقلاب است و نه در شأن دولت انقلاب. اگر قرار باشد که مردم در عصر آزادی هم برای بیان عقاید دچار همان محظورات و ملاحظاتی باشند که در عصر استبداد بودند، اگر قرار باشد که همان فاصلهای که از ترس حبس و تبعید و زجر و شکنجه بین پندار و گفتار اهل قلم وجود داشت، در عصر آزادی هم نوشتههای ما را از صداقت و صراحت انقلابی نهی کند و باز دست و دل ما را از ترس چماق تکفیر و تحریم بلرزد و هرکس هرچه مینویسد بر خلاف آن چیزی باشد که فکر میکند و هرچه فکر میکند زیر حجاب ضخیمی از مداهنه و مجامله و تعریف و تعارف ریاکارانه مخفی و مستور شود، پس فرق بین آزادی و استبداد چیست؟ حرف درست آن است که حفظ شرف و آزادی و شرف خون های پاک و عزیزی که در راه انقلاب نثار شده و شرف حکومتی که از بطن این انقلاب برخاسته ایجا میکند که ایمان و اعتقاد خود را به اصول اساسی انقلاب حفظ میکند و در همان حال از توجه به فروعی که ممکن است مخل و مزاحم تحقق اصول باشد، غفلت نکنیم. مردم انقلاب کردند تا این نظام ظالمانه برچیده شود و کارها بر مبنای عدل و انصاف و آزادگی و احترام به هیثیت انسانی سامان بگیرد. بعضیها میگویند عدل همین است که جلاد یا جلادانی را نیمهشب به پای میز محاکمه و دو ساعت بعد از نیمه شب به جوخه اعدام بسپارند. در اینکه جلادان باید به سزای اعمال سیاه خود برسند، جای حرف نیست. ولی عرض بنده این است که قصاص و سیاست دژخیمان، با رعایت و تنفیذ آن اصولی که وجه تمایز حکومت عدل اسلامی از استبداد پادشاهی است، منافات ندارد.» |
نظرهای خوانندگان
جای تاسف است که در آن بلبشوی روزهای پس از انقلاب هیچ کس سخن محمود عنایت را نشنید، نه حزب اللهی ها و نه طرفداران گروه های چپ. آن روزها کسی دغدغه ی آزادی بیان نداشت. نفرت از رژیم گذشته چنان ذهن ها را پر کرده بود که جایی برای «احترام به حیثیت انسانی» نگذاشته بود.
محمود عنایت بعدها مجبور به مهاجرت از ایران شد و به لس آنجلس آمد. جایی که با محمود عنایت چندان مهربان تر از ایران نبود. در لس آنجلس صهیونیست های ایرانی حق سال ها حمایت مجله ی «نگین» از جنبش فلسطینی ها را کف دستش گذاشتند.
-- پیام ، Mar 5, 2009 در ساعت 11:00 PMآقایان بشیرتاش و نبوی؛
با سپاس بسیار از زحمات شما بابت این ستون فوق العاده.
١- لطفا این مطالب را ادامه دهید. هنوز برای شناخت از خودمان و وضعیت فعلی بایستی خودمان را در آیینه مطبوعات ببینیم. بقول یکی از استادانم ٣/٤ کتابهای کتابخانه های اروپایی نقد است. ما چرا خودمان را نقد نکنیم؟
٢- من دوستدار خیلی از شخصیتهایی هستم که در این ستون مطالب آنها درونمایه روشنفکری ایران ٥٧ را به چالش می کشد. چه اشکالی دارد که من و امثال من جوان بفهمیم که روشنفکران ما هم در جاده زندگی از شور به شعور قدم می زدنند و می زنند. برای من اکنون یک چهره انسانیتر (با قبول حق خطا من جمله برای اینها) از این اشخاص وجود دارد که زیبایی ظاهر ندارد ولی امنیت باطن چرا.امروز هر نگاهشان را نبوییده نمی جوم.
٣- در جایی از دکتر گنج بخش شنیدم که «انقلاب اسلامی برآیند [مناسب] اپوزیسیون و جامعه روشنفکری ما بود!» آیا از اینکه بیشتر از این در چنته فکری و عملی ما نبود می شود خجالت کشید ولی دانستنش بهتر از ندانستنش نیست؟ در بزرگ شدنمان بیشک موثر است!
٤- اگر شما هم لطف کنید دچار خودساسوری نشوید تاثیر کارتان ماندگار تر است. مثلا چه عیب دارد که بدانیم کدام شاعر مدح امام کرده است؟ آزرم است یا دیگری! اگر امروز شما نگویید خیانت است به امروز. چون «فردا» لاجرم نوشته خواهد شد.
با درودهای فراوان،
-- وحید ، Mar 5, 2009 در ساعت 11:00 PMواقعا خسته نباشید.
-- riazi ، Mar 5, 2009 در ساعت 11:00 PMبر هر ملتی به اندازه لیاقتش حکومت می شود.
-- آرش کمانگیر ، Mar 5, 2009 در ساعت 11:00 PMبا درود
١-از نظر من نظرات آقای رضا صدر با توجه به اوضاع آشفتهٌ آن موقع بسیار مهم بود.ایشان از معماران اقتصادی آنموقع بودند که همکاری خود را با اولین رئیس جمهور ادامه دادند و نتایج این طرحها در زمان آقای بنی صدر نتایج مثبت خود را ظاهر ساخت و برای اولین بار در تاریخ معاصر ایران، درآمد متوسط خانوارهای شهری و روستایی ایران با یک شغل از خرجشان بیشتر شد. بطوری که آقای کی سینجر در آمریکا گفت: آمریکا ژاپن دوم را در خاور میانه تحمل نخواهدکرد. ٢-توجه کنیدکه آقای خمینی به بهانهٌ اصلاح دادگستری میگوید رسیدگی باید یک مرحله ای و قطعی باشد و... . جواب آقای مبشری دقیق
نیست ومیگوید رسیدگی یک مرحله ای در امر خصوصی اشکالی ندارد .٣-سخنان آقای محمود عنایت هنوز هم باید آویزهٌ گوشمان باشد.
سپاسگزار محمدرضاراعی
دوست عزیز جناب آقای راعی
-- Mohamed Réza ، Mar 5, 2009 در ساعت 11:00 PMمن از طرف مسوولان رادیو زمانه از حضور فعال شما در عرصه کامنت که الزاما ربطی به دفاع از آقای بنی صدر ندارد و به نوعی انجام وظیفه تبدیل شده کاملا تشکر می کنم
ابراهیم نبوی
مرور تاریخی بسیار جالبی فراهم کرده اید. این یادآوری ها کمک می کند به زنده نگاه داشتن حافظه جمعی و علیه فراموشی است. تاریخ نویسان دولتی اسلامی سعی می کنند درست همین وقایع را تحریف کنند و تاریخ را آن جوری بنویسند که خود می خواهند.
-- mehdy ، Mar 5, 2009 در ساعت 11:00 PMسئو.ال: آیا این مطالب در یک کتاب جمع آوری خواهد شد و منتشر خواهد شد؟ اگر بشود که خیلی خوب و مفید است.
موفق باشید. مهدی
یاداوری درد آور است این که بدانیم در چه سیاهی هستیم رنج آور است چه باید کرد
-- حسین -انسان آزاده ، Mar 6, 2009 در ساعت 11:00 PMبنی صدر ادم است که اسم روزنامه اش در فرانسه انقلاب اسلامی در هجرت
است. انهم زمانی که هر ادم عاقلی از اسم انقلاب ان هم اسلامی ان کهیر میزند و
لابد باید از هجرت هم برگردد. یا شاید خودش را برابربا انقلاب می داند.
به هر روی نوشته هایش برای من ۳۵ ساله خنده دار است و حیرت اور که چطورآن زمان این حرفها خریدار داشت.
اقای نبوی شما هم این بنده خدا را جدی نگیرید. او هنوز از دوران ستم شاهی حرف
می زند و خود را رئیس جمهوری می داند!
-- FARHAD ، Mar 6, 2009 در ساعت 11:00 PMدوست عزیز
من ابراهیم نبوی، طنزنویس و روزنامه نگار هستم.
آقای فرهاد که سی پنج سال در دلش می خندد،بهتر است کمی دقیقتر بنویسد و بصورت مشخص با ذکر تاریخ و موضوع بگوید که انتقادش به بنی صدر
-- شادی.خ ، Mar 6, 2009 در ساعت 11:00 PMچیست که این میدان گاو نر می خواهی و پیر کهن .اینطوری کلی نوشتن کار هرکسی می تواند باشد،حتی یک نو جوان چهارده ساله.اگر به منبعی
دسترسی ندارید و برایتان فقط انتقادها از بنی صدر جالب است،این هم منبع:کتاب خیانت به امید،از صفحهٌ ١٧٠اکترونیکی تا صفحهٌ٢٠٢(سایت انقلاب
اسلامی)
شادی
فرزندان عزیزم
-- mirza ، Mar 6, 2009 در ساعت 11:00 PMدر درجه اول از زحمات جنابان نبوی و بشیرتاش تشکرکنیم . با این کار عظیم و پر زحمت برای خود اعتباری را دارند بمنصه ظهور می رسانند.توجه بفرمایید
که مطالبی را انتخاب میکنند که مربوط به جامعه و حافظه اش می شود و نه از دولتیانی که همه می شناسند. از جهتی داستان پهلوانان زن و مرد ایران
زمین را که پهلوبان شهر و سرزمین اند را در کنار کوچک مردان سیاسی که جز زور نمی فهمند را بما معرفی می کنند.نبرد کاریسما و شارم را بنمایش
گذاشته اند.موفقیت شان را تا پایان این کار خواهانم
میرزا
بعضی ها که همش فحش و بد و بیراه و غرولند و توهین می نویسند.محیط خوب گفتگو را شلوغ می کنند. تازه جالبه که آقای نبوی رو هم به گروگان
-- Soosan ، Mar 6, 2009 در ساعت 11:00 PMمیگیرند که حتما یک چیزی بنفعشان بگوید.این آقای نبوی که من می شناسم داره همه رو جمع می کنه که یکبار درسته همه رو کف دستشون بگذاره.
سوسن
شادی گرامی!
"اولاً مقام مرجعیت امام مال همه است و نمیتواند متعلق به یک گروه طبقه و یا فرد خاص باشد زیرا ایشان نایب امام هستند."
این یک نمونه دم دستی است. من نمیتوانم این حرف را نقد کنم ولی می توانم به ان بخندم. خمیینی نایب امام بود؟ کدام امام؟ اصلن چه کسی او را به نیابت گمارد؟ این همه که بنی صدر از ان یاد می کند (امام مرجع همه است) کیست؟ دست کم من نیستم پس این ادم حق ندارد از جانب همه حرف بزند. دیگر از کجایش بگویم. از جامعه بی طبقه توحیدی؟ بانکداری بی ربا؟ ... هموطن نازنین من! باور کنید بنی صدرها به قرن ۲۱ تعلق ندارند.
در ضمن عرض بنده را در روز روشن تحریف نفرمایید که من نگفتم ۳۵ سال است به این حرفها میخندم بلکه گفتم ۳۵ سال سن دارم. به هر روی حدیث نیک و بد ما نوشته خواهد شد. زمانه را قلمی و دفتری و دیوانیست. امید که یک روز در کشور خود تاریخ را به نقد بکشیم.
-- farhad ، Mar 7, 2009 در ساعت 11:00 PMفرهاد گرامی!
-- شادی.خ ، Mar 7, 2009 در ساعت 11:00 PMایشان از جانب شمای سی و پنج سال و من بیست و هشت ساله حرف نمی زند. این گزارشی بتاریخ هشت اسفند ١٣٥٧ است،پس به شما و من مربوط
نمی شود. پدرم می گوید در آن وقت اکثر مردم او را به مرجعیت پذیرفته بودند،حتی بسیاری که مقلد مراجع دیگر بودند،به مرجعیت این آقا پیوستند. ایشان در آنموقع به گفته پدرم، امامت را بمعنی هر کس امام و رهبر خود است مطرح می کرد،یعنی یا همه امامند بر همدیگر و یا هیچکس امام نیست.
نایب امام دانستن آقای خمینی،از نظر ایشان یعنی نمایندگی او از طرف جمهور مردم در زمان غیبت،آنهم بصورت معنوی و اخلاقی نه دخالت مادی در کارها.دلیل این استدلال،کتابهای ایشان در همان موقع. ایشان بانکداری بی ربا را در آنموقع در بخشی از اقتصاد که به تولید داخلی مربوط میشد،باجرا
گذاشت و نتیجه گرفت،در بخش واردات ربا را بر نداشت و تا زمانی که قوانین جهانی وضع نشود، برداشتنی نمی دانست. جامعه بی طبقه توحیدی یعنی جامعه ای بدون تبعیض و بر اساس حقوق انسان. اقتصاد توحیدی یعنی اقتصاد هماهنگ و بدور از تبعیض وبا شانس برابر برای همه. از اینکه برای
من ٣٥ ساله، خنده دار است را برای من، ٣٥ ساله، خنده دار است، خواندم پوزش می خواهم. دلیل بر این ادعا ها کتاب های ایشان در همان زمان و زمانهای جلو تر.
شادی