رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۳ دی ۱۳۸۷
۳۰ سال پیش در چنین روزی

بختیار: من مرغ طوفانم

سعید بشیرتاش، ابراهیم نبوی

دوشنبه یازدهم دی‌ماه ۱۳۵۷ برابر اول ژانویه ۱۹۷۹ میلادی

بختیار: من مرغ طوفانم

وقتی اوایل هفته بختیار برای پذیرش نخست وزیری مقاومت‌هایی به خرج داد، رسماً به او گفته شد آلترناتیو دیگر، روی کار آمدن خسرو داد است. خسرو داد به عنوان یکی از خشن‌ترین نظامیان وقت شناخته شده بود.

این تهدید باعث شد بختیار درباره شرایط پیشنهادی خود سخت نگیرد. البته پذیرش نخست وزیری توسط بختیار، موفقیتی برای حکومت بود.

نیروهای سیاسی و انقلابیونی که تنها در یک‌ساله گذشته هزاران کشته و زخمی برای تحقق مبارزات خود داده، به سرعت این مصالحه را رد کردند.

جبهه ملی، معاون دبیر کل خود را رسماً اخراج کرد و حزب ایران که دبیر کلی آن را بختیار به عهده داشت، او را از این مقام خلع کرد و ابوالفضل قاسمی را به دبیری حزب برگزید.

هنوز پیام رادیویی بختیار پخش نشده بود که گروه‌های مختلف مردم مخالفت خود را با کابینه وی که هنوز معلوم نبود چه کسانی هستند با شعارهای «بختیار عروسک شاه، شاه عروسک آمریکا» نشان دادند.

پیام رادیویی بختیار ظاهراً هیچ اثری در کاهش تظاهرات و مخالفت‌ها نداشت و بالعکس نفس تازه‌ای هم به آن بخشید. بختیار در سخنان رادیویی خود گفت:

«همه می‌دانند که منظوری جز ثبات مملکت که تاریک‌ترین ایام خود را می‌گذراند، ندارم. البته حفظ وجاهت ملی به هر قیمت و باقی ماندن در زمره افراد شریف برای من هم میسر است، ولی آن ایرانی اصیل و وطن‌دوست که کشورش را در این شرایط می‌یابد و نسبت به آن بی‌اعتنا می‌ماند به حمیت خود، به شرف خود و به وجدان خود به نظر من پشت پا زده است.»

وی سپس افزود: «حاضرم در این لحظات تاریخی که سرنوشت ما را تعیین می‌کند، این وظیفه خطیر را به هر فرد ایرانی که خود را داوطلب این خدمت می‌کند واگذار نمایم، ولی حاضر نیستم اگر به قیمت جانم و حیثیتم هم باشد، بگذارم کشورم به سوی نابودی و زوال سوق داده شود.»

آن‌گاه بختیار ضمن حمله به دولت‌های فاسد ۲۵ سال گذشته سوگند یاد کرد که «به محض رسیدن به قدرت و به طور سریع افرادی را که به جان و مال و ناموس مردم تجاوز نمودند و از بیت‌المال سوء استفاده نمودند، به اشد مجازات برساند.»

وی تعهد کرد کلیه زندانیان سیاسی را به شرط سیاسی بودن آن‌ها آزاد کند و علاوه بر لغو تدریجی حکومت نظامی آزادی‌های دیگر مدنی و سیاسی را تضمین کرد. بختیار به بازماندگان کشتگان سه ماه اخیر وعده مساعدت داد.

بختیار آن‌گاه افزود: «از تمام هم‌میهنان خود تقاضا دارم از جریاناتی که منجر به تخریب و قتل یا جلوگیری از آسایش دیگران می‌شود، حتی اگر موقتاً هم شده باشد دست بردارند. در صورتی که ظرف یک مدت محدود تمام وعده‌های من جامه عمل نپوشند شما می‌توانید در قضاوت خود تجدید نظر کنید و اعتبار سی ساله مرا باطل نمایید.»

من مرغ توفانم نیندیشم ز توفان
موجم نه آن موجی که از دریا گریزد

بختیار در ادامه گفت: «ولی دشمنان کشور باید بدانند که من با علم و اطلاع از اوضاع اسف‌بار مملکت قبول مسوولیت نمودم و با قدرت، ایمان و پشتیبانی همه شما دوستان عزیز امیدوارم به آشفتگی کشور سر و سامان داده و کشور را به سوی یک کشور سوسیال دموکرات واقعی ببریم.»

در پی روی کار آمدن بختیار، سایروس ونس، وزیر امور خارجه آمریکا گفت: «دولت آمریکا از نیروهای مسلح ایران خواسته است تا با دولت جدید غیرنظامی ایران همکاری کنند.»

این در حالی بود که شایع شده بود ارتش قصد دارد برای آرام کردن اوضاع کشور با اعمال یک خشونت گسترده، دست به یک کودتا بزند.


شاپور بختیار

آیت‌الله خمینی: دولت بختیار مشروعیت ندارد

آیت‌الله خمینی به مناسبت روی کار آمدن شاهپور بختیار گفت: «آمریکا که سقوط شاه را حتمی می‌داند، اینک راه تازه‌ای در پیش گرفته. این دولت بختیار مشروعیت ندارد، و پیش ملت ایران به جایی نمی‌رسد و ملت ایران باید تظاهرات کند. مردمی که در مقابل حکومت نظامی و دولت نظامی ایستادند، در مقابل دولتی که وعده‌هایش، وعده‌های همان دولت سابق است ایستادگی خواهند کرد.»

آیت‌الله خمینی در ادامه افزود: « آمریکا فهمیده است با نظامی فایده ندارد، با ملت از راه نظامی نمی‌شود مقابله کرد. سران نظامی باید بدانند که اگر دست خود را به خون ملت آلوده کنند، هیچ‌گاه فراموش نخواهند شد و هرجا فرار کنند از آن‌ها انتقام گرفته خواهد شد.»

آیت‌الله خمینی در ادامه گفت: «فقط کسانی تعقیب خواهند شد که عاملین سران نظامی هستند و دستور قتل مردم را داده‌‌اند، نه درجه‌داران و افسران.»

آیت‌الله خمینی در مورد همکاری بختیار با شاه گفت: «شاه، شخصی فاسد است و هرکس که بخواهد با او همکاری کند، فاسد است.»

مراسم هفتمین روز نجات‌اللهی برگزار شد

گروهی از مردم تهران در مراسم شب هفت کامران نجات‌اللهی شرکت کردند. همچنین تظاهرات اعتراض‌آمیزی در تهران برپا شد.

در شهرهای دیگر کشور مانند بندر‌عباس، بجنورد، رشت، باختران، دامغان، اراک، ایلام، لنگرود، کرج، میانه، نقده و نهاوند نیز تظاهرات و درگیری جریان داشت.

در بسیاری از این شهرها برگزاری هفتمین روز مرگ کامران نجات‌اللهی بهانه برگزاری مراسم بود. از سوی دیگر، گروهی از مردم قم که حجت‌السلام سید احمد کلانتر پیشاپیش آن‌ها قرار داشت، اجساد کشتگان چند روز پیش این شهر را از مسجد امام تا قبرستان بقیع تشییع کردند.

انگلیس نباید به شاه مستبد پناهندگی بدهد

در حالی که امروز نشریات شوروی آمریکا را به دخالت در اوضاع ایران متهم کردند، رادیو کویت از قول یک دیپلمات آمریکایی، شوروی را متهم کرد که با ایجاد یک فرستنده ایرانی در صدد کمک به اوضاع آشوب ایران است.

به گفته این رادیو، رسانه‌های گروهی شوروی و آمریکا، یکدیگر را به مداخله در امور ایران متهم کردند. در همین حال، دولت آمریکا اعلام کرد چند ماه است که دیپلمات‌هایش با مخالفین مشغول مذاکره هستند.

یک سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت: «چند ماه است که با مخالفین ایرانی، در ارتباط هستیم و پنج دیپلمات آشنا به زبان‌های فارسی را روانه ایران کرده‌ایم.»

از سوی دیگر، سخنگوی کاخ سفید آمریکا اظهار داشت که کارتر مستقیماً در جریان مسایل ایران قرار دارد و تصمیماتی گرفته است که حاضر نیست آن‌ها را مطرح کند.

وی اظهار داشت شاه اگر بخواهد در آمریکا پناهندگی بگیرد، از او استقبال خواهد شد. اما در لندن، رییس حزب کارگر، فرانک الون در یک مصاحبه تلویزیونی اظهار داشت که اگر شاه بخواهد به انگلیس برای اقامت یا دیدار بیاید، دولت کارگری انگلیس نباید به او اجازه ورود بدهد.

او گفت: «ما نمی‌خواهیم به یک مستبد پناه بدهیم. به علاوه حضور او در انگلیس اشکالات امنیتی برای ما ایجاد خواهد کرد و به صادرات انگلیس به ایران صدمه خواهد زد.»


فرح پهلوی

والاحضرت تن به قضا داده بود

شایعه سفر فرح پهلوی به شکلی گسترده در میان مردم پخش شد. سفیر ایران در لندن در این مورد نوشت: «احمد شنیده است شهبانو و فرزندان اعلی‌حضرتین هم در هواپیمایی بوده‌اند که دیروز در لس‌آنجلس به زمین نشست. گفتم من بعید می‌دانم شهبانو خارج شده باشد، گفت اطمینانش به صحت خبر «نود درصد» است.»

پرویز راجی در ادامه نوشت: «پس از شام به والاحضرت اشرف در نیویورک تلفن کردم. مهربان بود، و بیشتر تن به قضا داده می‌نمود تا محزون. با تأکید به کاملاً محرمانه بودن مطلب، گفت اعلی‌حضرت به مجرد تشکیل دولت بختیار، می‌روند، «شورای سلطنت به وجود می‌آید و شهبانو می‌ماند که ریاست آن را به عهده گیرد.»

ـ «گمان می‌کردم ایشان در کالیفرنیا هستند.»

ـ «نه، در تهران است، و امروز وقتی با او حرف می‌زدم گریه می‌کرد.»

ـ «اعلی‌حضرت کجا می‌روند؟»

ـ «اردن یا عربستان سعودی.»

پرویز راجی در پایان می‌نویسد: «برای نخستین بار از سرنوشت آن‌هایی که پشت سر در زندان می‌مانند، ابراز تأسف کرد و به خصوص اسم هویدا را برد. آخر سر گفت: «بالاخره همه‌تان باید بیایید نیویورک زندگی کنید.»

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

در مورد قبول كردن نخست وزيري از سوي بختيار حداقل وي از اين نظر قابل ستايش است كه اين شهامت را داشت تا سعي بنمايد در آن زمان كشور را از غرق شدن در گرداب آشوب و بي قانوني نجات دهد و درصدد پيشبرد آرمانهايش يعني همان مواردي كه مردم ايران براي سي سال بدنبال آن بودند گام بردارد.
اين كه چرا عموم مردم ايران آن را نپذيرفتند و به استقبال خميني شتافتند به نظرم واقعا جاي دارد بررسي ريشه اي بشود.

-- وحيد ح ، Dec 31, 2008 در ساعت 07:16 PM

درود بر روح آزادمرد ایران٬ بختیار که شرافتش را فدا کرد تا موج نکبت ایران را در بر نگیرد ولی حیف که دیر بود...

-- مهران ، Jan 2, 2009 در ساعت 07:16 PM