رادیو زمانه > خارج از سیاست > سی سال پیش در چنین روزی > فرح پهلوی: اگر ما را نمیخواهند، بهتر است برویم | ||
فرح پهلوی: اگر ما را نمیخواهند، بهتر است برویمسعید بشیرتاش، ابراهیم نبوی
فرح پهلوی: اگر ما را نمیخواهند، بهتر است برویم آیتالله خمینی اعلام کرد که راهپیمایی عاشورا در حکم رفراندوم علیه شاه بود. وی ضمن انتشار بیانیهای از سنای آمریکا خواست کارتر را به خاطر پشتیبانیاش از شاه برکنار کند. به دنبال اعلام این نظر، کارشناسان مختلف به سنجش و ارزیابی تعداد شرکتکنندگان در راهپیمایی روز دوشنبه پرداختند. وزارت خارجه ایران، طی نامههایی برای سفارتخانههای خود، از آنها خواست اعلام کنند که بیبیسی با اعلام رقم بالای تظاهرکنندگان، غلو و جانبداری کرده است. سفیر ایران در لندن در خاطراتش مینویسد: «مهدوی، گرفته و مایوس به دفترم آمد. پیشنهاد کرد در مورد تلگراف دیروز افشار که مدعی است تعداد تظاهرکنندگان را خبرگزاریها بسیار غلو کردهاند، اقدامی بکنیم؛ وگرنه تهران حتماً خواهد گفت شما به دفاع از بیبیسی بیشتر علاقهمندید تا به انجام دستورات دولتتان. حرفش را تصدیق کردم. اما اشکال اینجاست که خبرنگاران دیلی تلگراف، دیلی میل و گاردین همه مستقلاً تعداد شرکتکنندگان را متجاوز از یک میلیون گزارش دادهاند و نمیتوان از این بابت به بیبیسی حمله کرد.» سفیر ایران در بخش دیگری از خاطراتش نوشت: «خمینی ضمن بیانیهای در پاریس تظاهرات روز عاشورا را یک نظرخواهی ملی خوانده و از سران دولتهایی که با ایران روابط بازرگانی دارند، خواسته از شاه حمایت نکنند؛ وگرنه هنگام سر کار آمدن جمهوری اسلامی، از فروش نفت و هر گونه داد و ستد دیگر با آنها خودداری خواهد شد. سپس جهالت سیاسی خود را نشان داده از سنای آمریکا خواسته کارتر را به خاطر پشتیبانیاش از شاه، از کار برکنار کند. اکنون دیگر تمام ابتکارها در دست مخالفان است. شهبانو که افکار مسالمتآمیز و آشتیجویانهاش این روزها نفوذ زیادی در تردید و دودلی شاه دارد، از او قول گرفته است که دیگر «خونریزی نشود» اظهار نظر شهبانو پس از راهپیمایی عاشورا این بوده که "اگر ما را نمیخواهند، بهتر است برویم."» کشتارهای خیابانی وسعت گرفت به گزارش خبرگزاری فرانسه و آسوشیتدپرس، در حمله چماق به دستان طرفدار دولت، عده زیادی از مردم اصفهان مجروح و ۴۰ نفر کشته شدند. هفتهنامه ایرانشهر گزارش داده است که در تظاهرات طرفداران دولت که با حمایت نظامیان برگزار شد، حدود ۳۰ هزار نفر شرکت کرده بودند و شعار جاوید شاه میدادند. همچنین در جریان حمله چماق به دستان به اجتماع مردم سبزوار، پنج نفر کشته و عدهای مجروح شدند. همچنین دو تن از افراد پلیس به دست مردم کشته شدند. از سوی دیگر در شهر شیراز نیز تظاهرات بزرگی برگزار شد و مردم شیراز در حالی که به تظاهرات علیه حکومت میپرداختند، یکی از درجهداران ارتشی به سوی آنان آتش گشود و در نتیجه ۲۳ نفر کشته و مجروح شدند. یکی از سربازان نیز در مقابل به سوی درجهدار مذکور شلیک کرد و او را به قتل رساند. گفته میشود که سرباز مذکور نیز اعدام شد. کریم سنجابی به مبارزه ادامه میدهد دکتر کریم سنجابی، رهبر جبهه ملی که به تازگی از زندان آزاد شده است، اظهار داشت به هیچ صورت، هیچ نوع تعهدی در هیچ مورد برای آزاد شدنش به شاه نداده است و همچنان در موضع سابق خود ایستاده است. وی اضافه کرد که اپوزیسیون در هیچ دولتی که تحت سلطه شاه و سلطنت تشکیل شود، شرکت نخواهد جست و برای چندمین بار شاه را به نقض قانون و نشر فساد و سرسپردگی به قدرتهای خارجی متهم کرد. دکتر کریم سنجابی رهبر جبهه ملی پس از سفر به پاریس و ملاقات با آیتالله خمینی برای نخستین بار اعلام کرد طرفدار سرنگونی سلطنت است. وی پس از بازگشت از پاریس بلافاصله همراه با داریوش فروهر دستگیر و دو روز قبل آزاد شد. امارات متحده عربی نیز از شاه حمایت کرد به دنبال حمایت آمریکا، انگلیس و فرانسه از پادشاه ایران و حمایت کشورهای منطقه مانند عربستان سعودی و بحرین از شاه ایران، امروز امارات عربی متحده نیز از محمدرضا شاه اعلام حمایت کرد. کیهان بازرسی شد به گزارش هفتهنامه ایرانشهر «ساعت پنج بعدازظهر روز سهشنبه ۲۱ آذر، موقعی که کارگران و کارمندان روزنامه کیهان محل کار خود را ترک گفتند، دو کامیون سرباز و یک جیپ ارتش، به داخل مؤسسه یورش برد و به بازرسی قسمتهای فنی، آتلیه، آرشیو، اتاق خبر و سالن هیأت تحریریه پرداخت و با جست و جوی کشوها، تمام مقالات و نوشتههای نویسندگان و اعلامیهها و بیانیهها را به غارت بردند.» هفتهنامه ایرانشهر توضیحی در مورد اینکه علت به غارت بردن مقالات از کشوی میزها چه بوده است، نداد. به نوشته این هفتهنامه، سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات این حادثه را آغاز خشونتهای رژیم تلقی کرده است. این در حالی است که در دو ماه گذشته حداقل صدها تن از مردم در درگیریهای خشونتبار کشور کشته شده بودند، و معلوم نیست چرا این حادثه «آغاز خشونتهای رژیم» تلقی شده است. همچنین گفته شد چاپخانه و محل حروفچینی روزنامههای کیهان و اطلاعات، توسط ارتش مهر و موم شد. کارکنان و نویسندگان این دو روزنامه در حال اعتصاب هستند.
نامهای از تهران: به سلامتی خمینی در صفحه نامههای هفتهنامه ایرانشهر یکی از نامههای منتشره که از تهران ارسال شده، چنین است: «مدتهاست که میخواهم نامهای بنویسم؛ ولی وضع تهران و کشور عزیز اجازه تمرکز حواس نمیدهد. الآن با آغاز ماه محرم، چهار شب است که در تهران بعد از ساعات منع عبور و مرور و تظاهرات از جانب مردم با فریادهای الله اکبر و لا اله الا الله، و از جانب حکومت نظامی و رژیم تیراندازی و کشتار بیرحمانه مردم. حتی در این محله دورافتاده تهران هر شب تظاهرات است. گروهی در خیابان و گروهی از درون خانهها و دکانها و پشتبامها. دیشب صدای تیراندازی که برخاست، مردم یکصدا خواندند: توپ و تانک و مسلسل دیگر اثر ندارد. امشب صدای شلیک تفنگ و رگبار مسلسل بیشتر است. روزنامهها همچنان در اعتصابند و مردم با کمک مالی از آنها پشتیبانی میکنند. گذشته از کمکهای دیگر، مردم خود به خود تصمیم گرفتهاند حداقل ماهی ۴۵۰ ریال به صندوق کمک مطبوعات کمک کنند؛ یعنی روزی ۱۵ ریال، یعنی همان پولی که روزانه برای خرید روزنامه میدادند. کانون نویسندگان ایران همراه با سایر مجامع مترقی به مبارزه خود ادامه میدهد. از کانون محمدعلی مهمید، مترجم و محقق، و نعمت آزرم، شاعر و منصور یاقوتی نویسنده کرمانشاهی بازداشت شده بودند که دو تن اول آزاد شدهاند؛ اما یاقوتی هنوز در زندان است. شایع است نویسنده کرمانشاهی علیاشرف درویشیان که محکوم به ۱۱ سال زندان بود و چندین سال در زندان گذرانده بود و به دنبال مبارزات مردم اخیرا آزاد شد، بار دیگر بازداشت شده است. در اینجا، در این روزها، ماجراهای جالبی روی میدهد که به عنوان نمونه یکی از آنها را مینویسم: در خیابان سی متری نارمک، تهران، دو اتومبیل با یکدیگر تصادف میکنند. میایستند تا افسر راهنمایی بیاید و نظر بدهد تا بروند خسارتشان را از بیمه بگیرند. افسر میآید و چون از جریانهای اخیر دلخور بوده با پرخاش به آن دو میگوید که بروید خسارتتان را از خمینی بگیرید! رانندهای که خسارت زده بود، با شنیدن این حرف دسته چک خود را بیرون میآورد و چکی به مبلغ ۱۰ هزار تومان مینویسد و به دیگری میدهد و میگوید با این پول اتومبیل خود را تعمیر کنید. (در حالی که خسارت به هزار تومان هم نمیرسید.) دیگری هم چک را میگیرد و فندک خود را بیرون میآورد و آن را آتش میزند و میگوید: به سلامتی خمینی! مردمی که آنجا جمع شده بودند، با دیدن این منظره، آن دو را روی دست بلند میکنند و مرگ بر شاه گویان به حرکت میآیند و به این ترتیب، تصادف اتومبیل به تظاهرات سیاسی بدل میشود.» |
نظرهای خوانندگان
این نامهنگار که از تهران به ایرانشهر نامه نوشته داستانسرای بدی نبوده فقط آخرش را گلدرشت زده و داستان به آن خوبی را گند زده بهش! ظاهراً استعداد افسانهپردازیِ ملت با اعتصاب مطبوعات و پراکندگی روزنامههای دیواری محلی خیلی رشد کرده بوده...
-- امین ، Dec 17, 2008 در ساعت 05:55 PM