رادیو زمانه > خارج از سیاست > سی سال پیش در چنین روزی > الله اکبر بر پشت بامها | ||
الله اکبر بر پشت بامهاسعید بشیرتاش، ابراهیم نبویالله اکبر بر پشت بامها با آغاز ماه محرم که پیشبینی آن از ۱۰ روز قبل با اطلاعیه تند آیتالله خمینی از پاریس آغاز شده بود و آزادی گروه وسیعی از روحانیون و زندانیان سیاسی نیز امکان برگزاری چنین مراسمی را افزایش داد، ماه محرم با تدارک وسیع در تمام کشور آغاز شد. در اولین شب ماه محرم، حرکت مردم با رفتن به پشت بامها و گفتن تکبیر آغاز شد. این موضوع باعث ایجاد وحشت در نیروهای حکومت نظامی شد. همزمان با همین اتفاق، پاسی از شب اول محرم گذشته گروههای مردم به خیابانها رفتند و با نیروهای حکومت نظامی درگیر شدند. صدها نفر در سرچشمه کشته شدند با وجود ممنوعیت رفت و آمد در شهرهای بزرگ و به خصوص تهران به خاطر حکومت نظامی از شب اول محرم، خروج مردم از خانهها و حمله نامنظم آنان به سربازان حکومت نظامی آغاز شد. یونایتدپرس گزارش داد: «با وجود ممنوعیت حرکت دسته سینهزنی و زنجیرزنی در خیابانها، شیعیان فدایی اسلام، خود را برای بزرگترین عزاداری مذهبی ماه محرم آماده میکنند.» به گفته خبرگزاریها گروه زیادی از مردم تهران در تظاهرات شبانه و مراسم عزاداری سرچشمه تهران، به شهادت رسیدند. تعداد شهدا و مجروحین، چند صد تن تخمین زده میشود. یک روز قبل از این تظاهرات، هفتهنامه ایرانشهر در مقالهای با عنوان «مردم غسل شهادت کردهاند» نوشت: «از فردا با آغاز محرم، ایران در شدیدترین اعتصاب و تظاهرات عمومی خود در یک سال اخیر فرو میرود. آیتالله خمینی در پیامی که هفته قبل صادر کرد از وعاظ و روحانیون خواست که از فرصت ماه محرم حد اعلای استفاده را بکنند.» این هفتهنامه در ادامه نوشته است: «و با اتکا به قدرت الهی ریشههای باقیمانده این درخت ستمکاری و خیانت را قطع کنند. گزارشهای رسیده حاکی است که گروههای وسیعی از مردم غسل شهادت کردهاند و تصمیم عمومی بر این است که امسال برخلاف سنتهای گذشته در مساجد و خانهها به دعوت آیتالله خمینی پرچم سرخ به جای پرچم سیاه برافراشته شود.»
ششمین شماره ایرانشهر شاملو منتشر شد به دنبال یک هفته تأخیر، ششمین شماره هفته نامه «ایرانشهر» که به سردبیری احمد شاملو و همکاری روشنفکرانی چون غلامحسین ساعدی، هوشنگ گلشیری، ضیا موحد، ابوالحسن نجفی و دیگران منتشر میشد، با تیترها و عناوین زیر در تاریخ دهم آذر ۱۳۵۷ در لندن منتشر شد: ـ گزارش اصلی: مردم غسل شهادت کردهاند از سناتور مجلس سلب مصونیت شد به گزارش هفتهنامه ایرانشهر، از علی رضایی، سرمایهدار معروف و سناتور انتصابی که مدتی قبل از ایران گریخته است، سلب مصونیت پارلمانی شد. دادستان تهران موارد اتهام علی رضایی را به این شرح اعلام کرد: یک فقره معاونت در سوءاستفاده از اموال، معاونت در ۱۱ فقره خیانت در امانت، شرکت در یک فقره کلاهبرداری، دو فقره شروع به کلاهبرداری و یک فقره معاونت در کلاهبرداری. به گفته دادستان، نامبرده اتهامات دیگری نیز دارد که در دست رسیدگی است. علی رضایی در طول دو دهه اخیر شرکتهای زیادی بهم زده و از دوستان نزدیک شاه بوده است. سرمایهگذاری عمده او در رشته آهن (نورد شهریار) و سپس بانکداری (بانک شهریار) بوده است که در معاملات آهن سود کلانی به جیب زده است.
نامه سرگشاده به همه مبارزان جنبش مردم ایران نامه سرگشاده چهار تن از روشنفکران به ملت ایران در هفتهنامه ایرانشهر منتشر شد. در مقدمه این نامه توضیح داده شده است: «نامه سرگشاده زیر به این نیت و امیدواری در ایرانشهر به چاپ میرسد که بحثی روشنگر به دنبال آن پدید آید... در این نامه که توسط چهار روشنفکر پیشرو یعنی امیر پیشداد، مولود خانلری، حسین ملک و حسین مهدوی امضا شده است عباراتی آمده است که حائز اهمیت بسیاری است.» نویسندگان نامه نوشتهاند: «این مردمند که آزادانه به مراجع تقلید میگروند و مراجع تقلید نمایندگان اخلاقی مردم مسلمان ایران هستند.» و گفته شده است: «معدودی از روشنفکران ایرانی که در خارج تحصیل میکردند، گاه رویههای ضد کشیشی جوامع غربی را در مراجعت با خود به ارمغان میآوردند، بدون آنکه از تفاوتهای اساسی بین جوامع اروپایی و جامعه ایران و نقش اسلام و شیعیان در تاریخ کشور خویش آگاهی داشته باشند. بدین ترتیب برخورد آنان با روحانیون ایران در پایینترین سطح شعور اجتماعی ـ تاریخی صورت میگرفت، به طوری که دین و جامعه روحانیت را در همه ادوار عقب مانده و از عوامل ارتجاع و احیاناً استعمار میدانستند. اصطلاحات توهینآمیز متعدد درباره آخوندها متأسفانه فقط توسط شاه و اعوان و انصارش به کار برده نمیشد.» در ادامه این مقاله آمده است: «شباهت لفظی مکتب ماتریالیسم به لغت مادی بودن، کار مردمان سادهلوح یا آشوبگران حرفهای را آسان کرده است.» همچنین در این نامه آمده است: «برای شهرنشینان در شرایط خفقان محض تنها راه بحث و گفت و گو درباره مسایل روزمره جامعه از طریق شرکت در مجالس مذهبی و حضور در مساجد و غیره بوده است.» در نامه مذکور در مورد حکومت اسلامی چنین نوشته شده است: «مبارزان روشنفکر، اعم از روحانی یا غیر روحانی، باید هرکدام به هر وسیلهای که در اختیار دارند مردم را نه تنها برای سرنگونی رژیم بلکه برای ایجاد و ساختمان حکومت بعدی آماده سازند. و درست در اینجا است که این ابهام بزرگ درباره حکومت اسلامی چنین پنداری را به وجود آورده است که بین حکومت منتخب مردم و حکومت اسلامی فرقی است و بنابراین باید بین این دو یکی را برگزید. تصور وجود این دوگانگی میتواند به احتمال قوی به پراکندگی نیروها بینجامد و امر یافتن یک راهحل برای جانشینی رژیم را بغرنجتر و پیچیدهتر ساخته عملاً موجب نجات شاه و پیروزی استعمار شود.» نویسندگان نامه آنگاه مسلمانان را چنین توصیف کردهاند که «گروهی از مسلمانان ممکن است طرفدار لیبرالیسم اقتصادی باشند و گروهی دیگر طرفدار سوسیالیسم.» برای روشنگری افکار عمومی گفتهاند: «همه مبارزان سیاسی باید به درستی توجه کنند که دین و جامعه روحانیت خود به خود ارتجاعی نیست.» در مورد حکومت اسلامی نیز گفتهاند: «متأسفانه افراد و عناصری تعریفی از حکومت اسلامی به دست دادهاند که گاه موجب حیرت و گاه موجب وحشت در افکار عمومی ایران و جهان گردیده است.» و آنگاه چنین نتیجه گرفتهاند که «سوء تفاهمات تاریخی گذشته را اینک فقط با ایجاد یک تفاهم تاریخی بین همه مبارزان میتوان از بین برد.» |
نظرهای خوانندگان
بسیار جالب! ممنون!
-- بدون نام ، Dec 10, 2008 در ساعت 04:32 PMکجايند آن به اصطلاح روشنفکران که نتيجه تئوری پردازيهای ايران برباد دهِ خود را ارزيابی کنند و از آنها اظهار پشيمانی کنند. در غير آنصورت تاريخ از آنها با بدنامی يادخواهد کرد.
-- بدون نام ، Jan 3, 2009 در ساعت 04:32 PM