رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱ آذر ۱۳۸۷
۳۰ سال پیش در چنین روزی

شاه صدای انقلاب را شنید، هویدا بازداشت شد

سعید بشیرتاش، ابراهیم نبوی

سه‌شنبه شانزدهم آبان ۱۳۵۷ هجری خورشیدی برابر ششم نوامبر ۱۹۷۸ میلادی

امیرعباس هویدا بازداشت شد

امیر عباس هویدا، نخست وزیر سابق و وزیر دربار پیشین بازداشت شد. ساعت شش بعداز‌ظهر، سپهبد رحیمی لاریجانی، معاون فرماندار نظامی به منزل او رفته و دستور بازداشت او را ابلاغ کرد.

امیرعباس هویدا در حالی که با دکتر جواد سعید، رییس مجلس شورای ملی و دکتر یگانه، رییس دیوانعالی کشور مشغول مذاکره بود، خود را تسلیم سپهبد رحیمی لاریجانی کرد و به اتفاق او به طرف زندان اوین حرکت کردند.

امیر عباس هویدا یک روز پس از روی کار آمدن ارتشبد ازهاری بازداشت شد و در ۱۷ فروردین ۱۳۵۸ به حکم دادگاه انقلاب در سن ۶۰ سالگی اعدام شد.

شاه: من صدای انقلاب شما را شنیدم

در ساعت ۱۰ صبح پانزدهم آبان ۱۳۵۷، محمد‌رضا پهلوی برای آخرین بار مردم ایران را مورد خطاب قرار داد: «ملت عزیز ایران در فضای باز سیاسی که از دو سال پیش به تدریج ایجاد می‌شد، شما ملت ایران علیه ظلم و فساد به پا خاستید. انقلاب ملت ایران نمی‌تواند مورد تأیید من به‌ عنوان پادشاه ایران و به عنوان یک فرد ایرانی نباشد. متاسفانه در کنار این انقلاب دسیسه و سو‌استفاده دیگران از احساسات و خشم شما آشوب هرج و مرج و شورش نیز به بارآورد».

شاه در ادامه گفت: «موج اعتصاب‌ها نیز که بسیاری از آن‌ها برحق بوده، اخیراً تغییر ماهیت و جهت یافت تا چرخ‌های اقتصاد مملکت و زندگی روزمره مردم فلج شود. من آگاهم که به نام جلوگیری از آشوب و هرج و مرج این امکان وجود دارد که اشتباه‌های گذشته و فشار و اختناق تکرار شود. من آگاهم که ممکن است بعضی احساس کنند که به نام مصالح ملی و پیشرفت مملکت و با ایجاد فشار این خطر وجود دارد که سازش نامقدس فساد مالی و فساد سیاسی تکرار شود».

شاه ایران ادامه داد: «اما من به نام پادشاه شما بار دیگر در برابر ملت ایران سوگند خود را تکرار می‌کنم و «متعهد» می‌شوم که خطاهای گذشته و بی‌قانونی و ظلم و فساد دیگر تکرار نشده، بلکه خطاها از هر جهت جبران نیز گردد. «متعهد» می‌شوم که پس از برقراری نظم و آرامش در اسرع وقت یک دولت ملی برای برقراری آزادی‌های اساسی و اجرای انتخابات آزاد تعیین شود تا قانون اساسی که خون‌بهای انقلاب مشروطیت است، به صورت کامل به مرحله اجرا در‌آید».

وی در ادامه گفت: «من نیز پیام انقلاب شما ملت ایران را شنیدم. من حافظ سلطنت مشروطه که موهبتی است الهی که از طرف ملت به پادشاه تفویض شده است هستم و آنچه را شما برای به دست آوردنش قربانی داده‌اید، تضمین می‌کنم. تضمین می‌کنم حکومت ایران در آینده بر اساس قانون اساسی، عدالت اجتماعی و اراده ملی به دور ار استبداد و ظلم و فساد خواهد بود... من از شما «پدران و مادران» ایرانی که مانند من نگران آینده ایران و فرزندان خود هستید می‌خواهم که با راهنمایی آنان مانع شوید تا از راه شور و احساسات در آشوب و اغتشاش شرکت کنند و به خود و میهنشان لطمه وارد سازند».

محمدرضا شاه گفت: «من از شما جوانان و نوجوانان که آینده ایران متعلق به شماست می‌خواهم تا میهنمان را به خون و آتش نکشید و به امروز خود و فردای ایران ضرر نزنید... من از همه شما هموطنان عزیزم می‌خواهم تا به ایران فکر کنید. همه به ایران فکر می‌کنیم. در این لحظات تاریخی بگذارید همه به ایران فکر کنیم... امیدوارم در روزهای خطیری که در پیش داریم خداوند متعال ما را مورد عنایت و لطف خود قرار داده و همواره موید و حافظ ملک و ملت ایران باشد. انشاءالله تعالی».


سخنرانی در یوتیوب

پرویز راجی، سفیر ایران در مورد این سخنرانی در یادداشت‌هایش نوشت: «‌ساعت ۱۰ به سخنرانی شاه در رادیو گوش دادم. صدایش آرام بود، احتمالاً داروی مسکن خورده بود. به جای لفظ شاهانه «ما» کلمه «من» به کار برد. از سر آشتی، و حتی عذرخواهی صحبت کرد. گفت ملاحظات امنیت ملی، او را مجبور به آوردن دولت کنونی کرده است».

سفیر ایران در ادامه گفت: «از روحانیون درخواست کرد مردم را به مسالمت فراخوانند. به کارگران و دانشجویان متوسل شد که قانون را محترم شمارند. قول داد اشتباهات و زیاده‌روی‌های گذشته تکرار نشود، سوگند خورد که با فساد بجنگد و حکومت مردمی برقرار کند. سراپای سخنرانی، نمایشی غم‌انگیز و اندوهناک، عجز و التماسی رقت‌بار بود که معلوم است (‌آیت‌الله) خمینی نخواهد پذیرفت. شاه اینک آخرین حربه خود ـ دولت نظامی ـ را به کار برده است. اگر این هم موثر واقع نشود ـ و من امیدی ندارم که بشود ـ فاتحه او، و کسانی را که به او وابسته‌اند، باید خواند».

چهار کشته در زنجان

«تهران می‌سوزد»، عنوان درشت مقاله تایمز بود. در اولین روز دولت نظامی ازهاری چهار نفر در زنجان کشته شدند. درگیری زنجان در حالتی روی داد که راهپیمایی در شهر برگزار شده و در اثر درگیری میان مردم و نظامیان چهار نفر کشته و ده‌ها نفر زخمی شدند.

هفته‌نامه «ایرانشهر» در توصیف وضعیت زنجان نوشت: «زنجان به یک ویرانه کامل مبدل شده است». همین هفته‌نامه در شماره نوزدهم آبان خود اعلام کرد: «کرمانشاه به صورت شهر جنگ زده‌ای درآمده است».

براساس گزارش همین هفته‌نامه «شهر آمل ساعت‌ها در آتش سوخت و به ویرانه‌ای تبدیل شد». در خبر دیگری که در صفحه دوم «ایرانشهر» منتشر شده است، نوشته شده:

«کارکنان بانک‌ها به بهانه نداشتن تامین جانی از کار کردن خودداری می‌کنند. تعطیلی بانک‌ها، حسابی دست و بال رژیم را بیش از پیش در پوست گردو خواهد گذاشت».

پرویز راجی در یادداشت‌هایش نوشت: «آرامش نسبی از روز سه‌شنبه به تهران بازگشته است، ولی صدای تک و توک تیر هنوز به گوش می‌رسد. بازار، بانک‌ها و مدارس همچنان تعطیل‌اند. صف‌های مقابل جایگاه‌های بنزین هر روز طولانی‌تر می‌شود».

کارکنان تلویزیون در اعتصاب

به دنبال روی کار آمدن دولت ارتشبد ازهاری، کارکنان رادیو و تلویزیون ملی ایران دست به اعتصاب زدند. به همین دلیل، حکومت نظامی مجبور شده است از حضور نظامیان برای اداره رادیو و تلویزیون استفاده کند.

هفته نامه «ایرانشهر» نوشت: «رادیو و تلویزیون به اشغال نیروهای نظامی درآمدند». به گفته پرویز راجی آخرین سفیر حکومت پهلوی در لندن:

«کاخی اطلاع داد رادیو ایران، زیر نظر نظامی‌ها، به حمد و ثناخوانی ملالت‌آور پیشین برگشته است، و کوچک‌ترین گفتار و کردار اعلی‌حضرت را به عرش اعلی می‌رساند. از او خواستم تلگرافی برای افشار تهیه کند و یادآور شود که اگر رادیو ایران اعتبار کلام خود را نگاه ندارد، همه به برنامه‌های فارسی بی‌بی‌سی گوش خواهند داد، و دور تسلسل لعنتی شکایت و تکذیب، باز از نو شروع خواهد شد».

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

نوشته های شما هیچ اعتباری نداره چون خیلی سر سری و از روی بی دانشیست

-- خسرو ، Nov 18, 2008 در ساعت 05:14 PM

روند پیشرفت و مدرنیزاسیون ایران از سال 43 که آقای امیر عباس هویدا
بر سر کا ر امد شروع شد و وقتی از این مقام کنار گداشته شد ایران با ایرانی که در سال 42 بود قابل مقایسه نبود.. یک کشور پیشرفته که چندین فرودگاه و سد و جاده ها و حتی قطار توربو ترن و خیلی چیزهای دیگر داشت..هویدا به همه چیز و همه کس خوشبین بود از شاه تا نیروهای انقلابی و قربانی همین سادگی اش هم شد او خودش را مجری سیستم می دانست که تا حد زیادی هم لیاقت اینکار را برای پیشرفت ایران نشان داد می گفتند بهایی است اما عکسی از او را که در اتاقش نشان میداد که در حال مطالعه است دیده ام که قاب عکس حضرت علی در ان بود
هر چند بهایی بودن هم جرم نیست..اشتباه شاه در این بود که به نیروهای مذهبی اجازه داد تا نقش قربانی و مظلوم را بازی کنند در حالیکه آنها اگر درد دین را داشتند که شاه مانع انجام نماز و روزه و حجشان و حتی حجابشان نبود پس باید آنها را افشا می کرد و می گفت کسی که در اینجا مثل شوروی کمونیستی مانع دینداریتان نیست پس به صراحت بگویید که درد قدرت دارید مگر نمی گویید که پیامبر هدفش از ایجاد حکومت اینست که مردم بتوانند براحتی نماز بخوانند وروزه بگیرند و حج روند پس هیاهویتان برای چیست می گویید پول نفت کجا میرود.. حالا شاه باید باید بیاید و پاسخ تاریخ را بشنود که نفت را که مصدق آنهمه برایش خون جگر خورد و شاه را هم متهم به تک خوری آن می کردند درسفر ه های ایرانیان هنوز غایب است و خرج..

-- بدون نام ، Nov 19, 2008 در ساعت 05:14 PM

از كنار هم گذاشتن صعود حيرت انگيز بهاي نفت واجرايي شدن تحول بنيادي درساخت جنگ افزارهاونياز مبرم به خالي شدن انبارها از سلاح هاي قديمي و محدوديت هايي كه بر سر راه انتقال جنگ افزارهاي نوين به ديگر كشورها(بجز اسراييل) وجود داشت و نشست سران هفت كشور صنعتي در گوادلوپ و تحرك بي سابقه ي راديو بي بي سي كه در دوره اي كه هنوز از پلي كپي استفاده مي شد،آخرين اعلاميه هاي انقلابي را به دورترين روستاها مي برد ... و در نهايت جنگ ايران و عراق و استفاده شدن همان سلاح هاي قديمي و ويران شدن منطقه و نياز به بازسازي و قدرت اقتصادي جهان آزاد و...
راستي كه بود كه مي گفت انقلاب ايران ريشه ي مردمي دارد؟

-- مرتضا ، Nov 19, 2008 در ساعت 05:14 PM

خیلی خواندنی و جالب بود، آدم گریه‌اش می‌گیرد، و به خودش می‌گوید ای کاش... نه ای کاشی در کار نیست...

-- sara ، Nov 21, 2008 در ساعت 05:14 PM