گفتوگو با نیما کیان بنیانگذار «سازمان باله ایران» در سوئد
حدیث هجرت و مهاجران به روایت رقص باله
ماریا صبای مقدم
هفته اول اکتبر ۲۰۰۸ شهر سولنا در سوئد میزبان سومین برنامۀ تولیدی «طرح رقص جوانان اروپا» بود. این طرح دو سال پیش توسط نیما کیان، بنیانگذار «سازمان باله ایران» در سوئد با هدف همپیوندی فعالیتهای هنری و صلح در میان رقصندگان جوان از کشورهای مختلف به مرحله اجرا درآمد.
این پروژه فرصتی یگانه برای کسب تجربه، ارتقاء سطح تکنیکی و آمادگی برای آغاز حرفه هنری رقص در اختیار فارغ التحصیلان جوان در رشته باله می گذارد تا در تولیدات بالهای که منحصرا برای این پروژه طراحی و تنظیم شده، شرکت کنند.
در روزهای ۴ - ۳ اکتبر ۲۰۰۸، نیما کیان اثر «باغهای معلق آرزوهای گمشده» را بهروی صحنه آورد. او در این باله ـ درام معاصر، با بهکار گیری همزمان رقص، موسیقی، و چیدمان ویدیویی به موضوع مشکلات همپیوندی میپردازد.
این اثر در ده صحنه با موسیقی ایرانی و اشعار «مجید م. فرد» با الهام از سری آثار گرافیکی «گلدان و چاقو» از زندهیاد «مرتضی ممیز» تنظیم و تولید شده، و اجرای آن مورد استقبال مقامات فرهنگی هنری سوئد و تماشاچیان قرارگرفت.
نیما کیان، رقصپرداز ایرانی، موسس و سرپرست سازمان باله ایران است که در سوئد مستقر است. کیان، فارغالتحصیل آکادمی باله گوتنبرگ در سوئد و دانشکده عالی رقص رزلاهای تاور در کن، جنوب فرانسه، در مقطع کارشناسی ارشد رقصپردازی و باله است.
بازسازی سازمان باله ملی ایران در غالب سازمان نوین باله ایران حاصل سالها فعالیت مستمر نیما کیان و ثمرۀ حمایت دولت سوئد برای بازسازی یک میراث فرهنگی ایرانی است که سه دهه پیش از بین رفت.
اثر معاصر و چیدمان رقص ـ ویدیوئی «باغهای معلق آرزوهای گمشده» در ششمین سالگرد تاسیس سازمان باله ایران به روی صحنه رفت. پس از اجرای برنامه گفتوگویی با نیما کیان داشتم. متین، موقر و با اطمینان سخن می گفت و با اینکه در هفده سالگی ایران را ترک کرده، فارسی را بسیار روان و مسلط صحبت می کرد. از او در باره «باغهای معلق آرزوهای گمشده»، و «پروژه رقص جوانان اروپا» و کارهای گذشته و آیندهاش پرسیدم.
نیما کیان رقصپرداز و بنیانگذار «سازمان باله ایران» در کشور سوئد
رقصپردازی را از چه زمان شروع کردید؟
از زمان تحصیل در دانشگاه. کارهای اولیه من تم ایرانی نداشتند و بیشتر بهطور عمومی در زمینۀ باله کلاسیک و مدرن، و گهگاه فلامنکو رقصپردازی میکردم. به مرور و در طی دوران تحصیل، جذب ایده رقصپردازی بر اساس منابع ادبی و فرهنگی ایرانی شدم.
با مطالعه ادبیات فارسی، از غنای فرهنگی ایران و امکانات گستردهای که این آثار از لحاظ هنری در اختیار یک رقصپرداز میگذارد بیشتر آگاه شدم. در همان دوران تحصیل به این باور رسیدم که میتوان بهخوبی از منابع فرهنگی ایران برای بهوجود آوردن آثاربالهای با استاندارد غربی استفاده کرد و آثار فوقالعاده ای بهوجود آورد.
منبع الهام دیگر من موسیقی ایرانی و امکانات وسیع آن است که زمینههای توسعه فراوانی برای خلق بالههای ایرانی دارد. بنابراین نخستین رقصپردازیهای من با موضوع و تم ایرانی، نخست زیر چتر «سازمان باله ایران» شکل گرفت.
هدف من این بود که آثاری نوینی با الهام از فرهنگ و تاریخ کشوربه رپرتوار باله ایران اضافه کنم و تلاش کردم که باله را با فولکلور و رقصها و درام ایرانی تلفیق کنم و از موضوعات اجتماعی، ادبی، تاریخی استفاده کنم. نتیجه این تلاشها آثاری چون «کاوه آهنگر»، «زن»، «سیمای جان»، «بزم عاشقان»، «پاپوسلیمانی» است که در اروپا و آمریکا به روی صحنه آمدند.
با چه گروهها و سازمانهای بالهای کار کردهاید؟
بهعنوان رقصنده ممتاز باله در کمپانیهای مختلف اروپابی از جمله اپرای ملی گوتنبرگ در سوئد کار کردهام؛ تا اینکه طرح بازسازی «سازمان باله ایران» پیش آمد و من تمام وقت و انرژیام را روی آن گذاشتهام. بهعنوان رقصپرداز نیز تا قبل از تاسیس سازمان باله ایران با گروه های مختلف رقص مدرن و کلاسیک در فرانسه، اسپانیا، پرتغال، مجارستان، سوئد همکاری داشتهام.
«کاوه آهنگر» از جمله کارهای ارائه شده «سازمان باله ایران» است
در باره «طرح رقص جوانان اروپا» و نقش «سازمان باله ایران» توضیح بدهید.
سازمان باله ایران در طی سه فصل هنری گذشته با حمایت شهر سولنا (در حومۀ شمالی استکهلم) «طرح رقص جوانان اروپا» را با موفقیت ارائه و اجراء کرده است که با هدف ارتقاء سطح تکنیکی رقصندگان حرفهای باله پایهگذاری شد.
هدف این پروژه در وهله اول مواجه ساختن دانش آموزان با مساله همپیوندی در جامعه سوئد، و در وهله دوم بهوجود آوردن یک اثر هنری جدید است که با ترکیب رقص مدرن غربی و تمهای ایرانی نوآوری ایجاد میکند.
به نظر میرسد مشارکت در «طرح رقص جوانان اروپا» در میان رقصندگان جوان بسیار محبوب است. شما بهعنوان پایهگذار این طرح علت این محبوبیت را در چه میبینید؟
این طرح موقعیت منحصر بهفردی در اختیار رقصندگان حرفهای، ولی تازه فارغالتحصیل شدۀ باله، میگذارد. مشارکت در این طرح برای بسیاری از این رقصندگان جوان نخستین تجربه کاری با یک سازمان حرفهای باله (سازمان باله ایران) و کار نزدیک با یک رقصپرداز است.
تعداد زیادی از این رقصندگانی که بعد از اتمام دوره عضویتشان در این طرح، جذب کمپانیهای بینالمللی باله شدهاند از این تجربه بهعنوان دورهای یاد میکنند که توانستند در یک مدت زمانی فشرده، ازلحاظ تکنیکی و تجربی چیزهای زیادی یاد بگیرند.
درهر دوره ای که «سازمان باله ایران» برای استخدام رقصنده گزینش دارد، حداقل صد نفر از اقصی نقاط دنیا مثل آرژانتین، مکزیک، استرالیا، آمریکا و ژاپن تقاضا میکنند.
علت دیگر محبوبیت این طرح که نخست یک پروژۀ اروپایی بود و بهمرور زمان ابعادی بینالمللی گرفت، رپرتوار منحصر به فرد «سازمان باله ایران» است که تم و موضوعی کاملاً شرقی دارد.
این در حالی است که اساس رقصپردازی در این سازمان، بهطور مشخص روی اصول باله کلاسیک است. بهگمانم این ترکیب نایاب اصول باله کلاسیک با مایههای فرهنگی شرق است که کنجکاوی این رقصندگان جوان را بر میانگیزاند.
اجرای باله «باغهای معلق آرزوهای گمشده» عکس از: رحیم کریمی
انگیزه خلق و چگونگی تولید «باغهای معلق آرزوهای گمشده» چه بود؟
این اثر، جدیدترین رقصپردازی من برای «طرح رقص جوانان اروپا» است که بهصورت یک باله ـ درام، به موضوع همپیوندی در جامعه سوئد میپردازد و به سفارش مدیریت فرهنگی شهرداری سولنا و برای دانشآموزان این شهر تولید شده است.
در بهوجود آوردن این اثر، سری کارهای گرافیک زندهیاد مرتضی ممیز با عنوان «گلدان و چاقو» الهامبخش ما بوده است. «باغهای معلق آرزوهای گمشده» در واقع یادوارۀ استاد مرتضی ممیز هم هست.
از سری کارهای گرافیکی «گلدان و چاقو» در چیدمان ویدیویی استفاده شده و سعی کردیم تا درقالب این چیدمان و از طریق به کارگیری همزمان و ترکیب موسیقی، رقص و تصویر، مشکلات همپیوندی را بر اساس سرگذشت یک شخص منعکس کنیم. از خیالپردازی و آرزوپروری تا رسیدن به مقصد و سعی در ادغام در جامعهای که به آن مهاجرت انجام شده است.
یکی دو سال پیش در حومۀ مهاجرنشین پاریس، استکهلم و لندن شورشهایی برپا شد. این شورشهای خیابانی الهامبخش من برای اثر «باغهای معلق آرزوهای گمشده» شدند.
این اثر حکایت سفر فردی است در زمان و مکان و بازگو کننده داستان سرنوشت یک نوجوان و آرزوهای او، تنهاییای که مونسش در این سفر بود، خاطراتی که او را به گذشتهاش پیوند میداد، انتظار دیدار دوباره مادر، سکونتش در پشت هیچستان و یافتن خانهای که درهایش همه بسته بود. او عاقبت عشق را و دلیلی برای زندگی پیدا میکند: امید. صحنۀ آخر در واقع نوید تولدی دوباره را میدهد.
نیما کیان: ایدۀ کارهایم از ادبیات و غنای فرهنگی ایران است
طرح و تولید اثر چقدر طول کشید؟
تولید این اثر معاصر تشبیهی (متافوریک) از مرحله انتخاب موسیقی و ایدهپروری تا اجرا سه ماه زمان برد. رقصندهها همگی فارغالتحصیلان رشته باله کلاسیک و مدرن هستند که از استرالیا، انگلیس و ویلز برای عضویت در طرح رقص جوان اروپا به سوئد آمدهاند.
از برنامههای در دست تهیه و آینده «سازمان باله ایران» بگویید.
در وهله اول، تمرکز سازمان باله ایران بهخاطر استقبال و تاکید مقامات و نهادهای سوئدی بهروی تقویت «طرح رقص جوانان اروپا» است. مرحله اول این پروژه که راه اندازی آن بود، با موفقیت انجام شده.
از آنجایی که این طرح زمینههای فراوانی برای توسعه دارد، برنامه جدیدی برای فصل آینده (بهار ۲۰۰۹) معرفی خواهد شد که نسبت به دورههای قبلی مدت زمان اجرای طولانیتری خواهد داشت.
آثار نئوکلاسیک و معاصر جدیدی نیز برای فصل هنری آینده تدارک دیده شده که در مرحلۀ برنامهریزی هستند و متعاقباً به عموم معرفی میشوند. از جمله یک بالۀ عاشقانه که داستان آن از متون ادبی ایران باستان انتخاب شده است. و البته در دراز مدت امیدواریم «طرح رقص جوانان اروپا» به یک جشنواره بینالمللی تبدیل شود.
مطالب مرتبط:
• وبسایت رسمی نیما کیان
• تولد دوباره باله ایران (سایت روز)
|
نظرهای خوانندگان
مطلب بسیار جالبی بود ، یه زمانی توی ایران این کار رو می کردم اما اینجا بهمون اجازه نمیدم خیلی دوست دارم با آقای نیما کیان در تماس باشم .با تشکر و آرزوی موفقیت
-- مریم ، Oct 28, 2008 در ساعت 09:15 PMچقدر جالب است. این همه تلاش برای فرهنگ ایران از جانب کسی که هفده سال بیشتر در ایران زندگی نکرده، واقعا قابل تحسین است.
-- ژیلا ، Oct 2, 2009 در ساعت 09:15 PMAmazing choreographer. I saw his work in London.
-- marayam ، Oct 2, 2009 در ساعت 09:15 PM