رادیو زمانه > خارج از سیاست > وبلاگ خوانی > معرفی وبلاگ «مادر سپید»، مادر یک روشندل | ||
معرفی وبلاگ «مادر سپید»، مادر یک روشندلدرمعرفی وبلاگهای فارسی زبان که به تهیه سما شورایی همکار ما در برنامههای جُنگ صدا فراهم و اجرا میشود؛ این هفته بهسراغ یکی از معدود وبلاگهایی میرویم که در انبوهی وبلاگستان، به لحاظ موضوع در اقلیت قرار دارد.
«حسن» میدونه که نابیناست اما نمیدونه که نابینا یعنی چی؟ همه دوستانش به این درک رسیدند و واکنشهای بدی نشون دادند و ضربه هم خوردن، اما «حسن» اینقدر راحت برخورد میکنه که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده! نمیدونم باید خوشحال باشم یا ناراحت، اما نگرانم از این بابت که آیا او رو به این درک رسوندم که احساس کمبود نکنه، یا نه هنوز بچه است و او هم دچار این خلا میشه؟ |
نظرهای خوانندگان
سلام
-- مادر سپید ، Aug 2, 2007 در ساعت 10:27 PMقسمت شنیداری این معرفی خیلی برای خودم جالب بود! تا به حال کسی نوشته هام رو برام نخونده بود.
خواننده خیلی مسلط بود و تقریبا تمام احساس من رو موقع نوشتن منتقل کرد. طوری که باز هم بغض کردم . پسرم حسن هم از شنیدن این برنامه لذت برد.
متشکرم.
فقط اشتباهی که در معرفی کرده بودید خواننده پسر دومم حسین رو به جای حسن روشندل معرفی کرده بود. حسین پنج ساله است و بینا! البته در قرائت مطلب «دوست دارم، دوست ندارم» اسم حسن رو درست آوردید.
سلامت باشید.
مادر یک روشندل
حرف دل «مادر سپید» انتقادهای صميمانه و به جايی بود. خوب هم خوانده شد. فقط يه اشکال که شايد فقط حس منه. موسقی انتخابی به من نمیچسبه. نوای عزادارش برای چيه؟ روشندل بودن يا روشندل داشتن عزا نداره! اگر درست بهش نگاه نکنيم (همينطور که حسن در تعريفش اين کار رو ميکنه) میبينيم که برخورد ما با اين تفاوت (نه نقص) اين رو میتونه به يک موهبت يا مشکل تبديل کنه.
-- parvaneh ، Aug 2, 2007 در ساعت 10:27 PMمن فکر میکنم اگر از حسن میخواستيد که آهنگ متن اين برنامه رو انتخاب کنه آهنگ ديگری رو انتخاب میکرد. شايد به شادی آهنگی که نشاطش رو در پایکوبیاش (هنگام تدريس به مادرش!) برسونه. يا آهنگی که هنر و عظمت مجسمهای که با دستاش درستش کرده و دل بزرگی داره رو برسونه. يا ذوقی که با شنيدن همين برنامه میکرد رو برسونه.
پروانه
ديگه مدام ميام اينجا تا وبلاگهاي منتخب شما رو بخونم.
-- yasaman ، Aug 22, 2007 در ساعت 10:27 PMوبلاگ مامان حسن رو خوندم. يه كار كلاژ قشنگ از حسن ديدم كه باور كردني نبود كه كار يه روشندل باشه، از بس زيبا بود.
براش دعا ميكنم.