رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۳ تیر ۱۳۸۶
معرفی نشر و کتاب

«شب عروسی بابام» نوشتۀ «عباس پهلوان»





نام «عباس پهلوان»، برای خیلی از ما، بیشتر با یاد «مجله فردوسی» در دوره‌های آخر انتشار آن در ایران همراه است. و بعد اولین مجموعۀ داستان‌های کوتاه او که «شب عروسی بابام» نام داشت و اول بار در سال 1340 منتشر شد. از او بعدتر سه مجموعه داستان دیگر، با نام‌های «شکار عنکبوت»، «نادوریش» و «مرگ بی‌وسائل» به‌چاپ رسید.
نثر و طرح داستان‌های عباس پهلوان، رنگ و شتابی ژورنالیستی یا روزنامه‌نگارانه دارد. انگار که سردستی نوشته شده باشند و قرار بوده که در آخرین ساعت به چاپخانه برسد! زبان او نشات گرفته از زبان مردم کوچه و بازار و گفت‌وگوی آدم‌های قصه‌های او غنی از اصطلاحات روزمره، ضرب‌المثل‌ها و تکیه‌کلام‌های رایج همان مردم است.

در داستان کوتاه «شب عروسی بابام» جدا از این زبان محاوره، عادات و سنت‌های مرسوم در نزد مردم این قشر از جامعه را هم می‌بینیم. از سفرۀ حضرت صغرا، و حمام رفتن دست‌جمعی داماد و دوستانش، تا جشن عروسی‌هایی که با رقص تخته‌حوضی همراه است و رسم پشت در حجله ایستادن زن‌ها و از ایندست که ما همه را از چشم پسربچه‌ای ده ـ دوازده ساله شاهد هستیم و از زبان او می‌شنویم.


داستان کوتاه «شب عروسی بابام»، با همۀ هیجان و شوخ و شنگی ماجراهای آن، در ضمن غم‌نامۀ زن ایرانی نیز هست، مادر «جمال» [راوی قصه] یکی از نمونه‌های آن است. زنی که «لام تا کام» چیزی نمی‌گوید و چنان گم و کمرنگ، که جز در یک جمله و به اشاره‌ای گذرا، حتی در خود داستان هم دیده نمی‌شود. «. . . یاد روزی افتادم که تو بازار ارسی‌دوزا، مادرم منو گم کرده بود و داشتم از غصه می‌مردم. . .».
روی دیگر این سکۀ نارواج، «معصومه» زن‌بابای تازه و جوان است که دل در گروی «تقی»، آن جوان غزلخوان دارد و هنوز یاد آواز کوچه‌باغی خواندن‌های او را به‌خاطر دارد. «. . . از وقتی که بابام به کمیسری عارض شد، بیچاره دیگه آواز کوچه‌باغی هم نمی‌تونه بخوونه. . .»


داستان «شب عروسی بابام» را از [اینجا] بشنوید!


آدرس ارسال کتاب برای معرفی در «جُنگ صدا»

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

سلام من میخام این داستانو بخونم نمیخام بشنوم باید چیکار کنم؟
جواب منو حتمن به ایمیلم بدین.

-- الیس ، Jun 18, 2007 در ساعت 09:20 PM

salam
merci az dastan. jaleb boud man inn ketab ra ghablan khaneh budam vali ba inn kalam zieba dubare gosh kardam va jaleb boud. ba tashakour az zahamat shoma bargozar konandegane inn seit.

-- Keyvan ، Jul 4, 2007 در ساعت 09:20 PM