رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۸ آبان ۱۳۸۹

دعوت به دگرگونی استعاره‌ها

پانته‌آ بهرامی
pantea.bahrami@yahoo.com

«دعوت به دگرگونی استعاره‌ها» نام نمایشگاهی از طرح‌ها و نقاشی‌های نیکی نجومی است که در روزهای پایانی ماه اکتبر سال جاری در نیویورک توسط نگارخانه‌ی Priska Juscka Fine Art برپا شد.

Download it Here!

بیشتر آثار ارائه شده در این نمایشگاه، در اندازه‌های بزرگ، حدود دومتر در یک متر ارائه شده است. تابلوها در سال ۲۰۱۰ کشیده شده‌اند و به حوادث پس از دهمین انتخابات ریاست جمهوری در ایران و جنبش اعتراضی مردم می‌پردازند.

تابلویی به نام «در حال سوختنم»، زنی را نشان می‌دهد که در شعله‌های نارنجی می‌سوزد. در سمت راست او فردی قرار دارد که به یک خوک تبدیل شده و در سمت چپش آخوندی دیده می‌شود. آن‌چه در نظر اول خودنمایی می‌کند، زن جوان است که یک سر و گردن از آن دونفر بلندتر می‌نماید. در پایین صفحه، چند جمجمه‌ به چشم می‌خورند که کل تابلو بر آنها استوار شده است.


نیکی نجومی هنرمند نقاش درپیوند با این اثر می‌گوید: «این کار زمانی انجام شد که ندا آقاسلطان در خیابان کشته شد و من هم مثل همه‌ی مردم دنیا با دیدن صحنه‌ی مرگ او متاثر شدم ولی خیلی دوست نداشتم کاری راجع به آن انجام دهم. چون کلی تصویر بیرون آمده بود و موضوع روشن بود. تا اینکه مطلبی را خواندم که در آن به نقل از یکی از کسانی که هنگام مرگ بالای سرش بوده نوشته شده بود ظاهراً در لحظه آخر می‌گوید: «دارم می‌سوزم.» خیلی این موضوع مرا تحت تاثیر قرار داد. این تصویر همان جا در ذهن من به‌وجود آمد. معمولاً برای کشیدن یک نقاشی مطالعه می‌کنم و اتودهای کوچک انجام می‌دهم. در این مورد اما با سیستم قبلی کار نکردم و همان حس اولیه را به تصویر کشیدم.

یک آدمی روی سکویی آتش می‌گیرد. آیت‌اللهی در یک سوی او و سوی دیگرش یک بسیجی ایستاده است. در ایران موقعیت استبدادی عجیبی وجود دارد. این پدیده را می‌خواستم به تصویر بکشم. این جمجمه‌ها اشاره‌ای به این نکته است.»


فرم و محتوا

نیکی نجومی در سال‌های پایانی جنگ جهانی دوم در کرمانشاه متولد شد. تحصیلات خود در رشته‌ی نقاشی را در دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران به پایان رساند و در میانه‌ی دهه‌ی ۷۰ میلادی فوق لیسانس خود را در هنرهای ظریفه در نیویورک دریافت کرد.

آثار او آن‌چنان با نابرابری‌های اجتماعی آمیخته است که بیننده را میخکوب موضوع بی‌عدالتی می‌کند. محتوای نقاشی‌های این هنرمند به آثار اردشیر محصص نزدیک است، اما در فرم از آثار او فاصله می‌گیرد. او هم‌چنین رابطه‌ی سنتی فرم و محتوا را می‌شکند. آثار او با موضوعاتی خشن، تاریک و غم‌انگیز، نه در فرمی تیره و سنگین، بلکه در رنگ‌های به غایت روشن و شعف‌انگیز کشیده شده‌اند.


نیکی نجومی می‌گوید: «یکی از مشکلاتی که داشتم این بود که اگر موضوع سنگین بود، در فرم و رنگ آن هم انعکاس پیدا می‌کرد؛ یعنی تیره و تاریک و سنگین می‌شد. در این سری از کارها همان موضوعات را با رنگ‌های زنده‌‌تر بیان کردم تا ببینم چه تفاوتی خواهد داشت. مثلاً در اینجا موضوع سنگین، در فرم رنگین ارائه شده است. گاهی عوامل رنگی هم در آنها دیده می‌شوند. این تجربه نشان داد که واکنش‌ها مثبت است و بیشتر مورد دید قرار می‌گیرد. خیلی واکنش‌های بهتری دیدم. بیینده در کارهای قبلی‌ام با سنگینی روبه‌رو می‌شد، اما در این آثار زیبایی بصری هم دیده می‌شود.»


پیکر خونین

«آیت‌الله خونین» نام تابلویی دیگر است که چهره‌ی رهبر جمهوری اسلامی ایران را درپس فیلتری مه‌آلود نشان می‌دهد. در انتهای پایینی قامت ۷۰ سانتی تابلو فقط پنج سانتی‌متر از تصویر بدون فیلتر دیده می‌شود.

هنرمند خالق این اثر می‌گوید: «همانطور که می‌بینید این اثر خونین به تصویر کشیده شده و درعین حال اجتنا‌ب‌ناپذیر است که بایستی حل، آب و ذوب شود. این کار لایه به لایه کار شده است. در واقع لایه‌های ترکیبی از زمان حال و آینده را نشان می‌دهد، اما همه‌ی اینها محتوای کار است. بخش مهم دیگر کار فرم کار و خود نقاشی است. تجربه‌ای که در این اثر مشاهده می‌شود این است که دولایه نقاشی را کنار هم بگذاریم، یک لایه‌ی ضخیم رنگی و یک لایه‌ی نازک رنگی و ببینیم چه ترکیبی را می‌سازد.»


فرایند خلق فرم نقاشی

نیکی نجومی از سال ۱۹۸۱ مجبور به ترک ایران و واگذاشتن همه‌ی وابستگی و دلبستگی‌هایش شد و از آن پس در شهر نیویورک سکنی گزید. در طول همه‌ی این سه دهه اما دغدغه‌های سرزمین مادری‌اش و دربعدی بزرگ‌تر دغدغه‌ی انسان از نقاشی‌هایش حذف نشد.

از او در مورد فرم و فرایند تولید تابلوها می‌گوید: «این نقاشی‌ها فی‌البداهه نیستند. بخش زیادی از آنها با مطالعه انجام می‌شود. یعنی برای یک صحنه مقدار زیادی عکس جمع می‌کنم. مثلاً سرها را عوض می‌کنم، دست‌ها و بدن‌ها را عوض می‌کنم. یک نوع کولاژ درست می‌کنم. وقتی درست شد یک کار طراحی از آن می‌کشم تا ببینم آیا این عوامل در کنار هم جواب می‌دهند یا خیر. بعد آنها را روی یک بوم بزرگ پیاده می‌کنم. سعی می‌کنم آن ایده‌ی اصلی را حفظ کنم. در مرحله‌ی کشیدن نقاشی، کار تغییر می‌کند. در برخورد اول آن‌چه می‌خواهم به دست نمی‌آید. به مرور لایه‌های مختلف و خود نقاشی جان می‌گیرد و خود را نشان می‌دهد. این روند را سعی می‌کنم نشان دهم تا بیننده بتواند همه‌ی لایه‌ها و گاهی طرح اولیه راهم در تابلو ببیند.»


چند اثر دیگر

«برشی در راه» اثر دیگری در اندازه‌ی سه متر در دو متر و نیم است. این تابلو چهار مرد را نشان می‌دهد که همگی به طرف بیننده می‌آیند. لایه‌ای مه‌آلود روی اثر پاشیده شده است که درخشانی رنگ‌ها را قدری کم کرده است. اولی که عمامه‌ای بر سر دارد، در دستش توبره‌ای با سر یک روحانی است. یکی از این چهار مرد کراواتی‌ است.

نجومی در فرم ابتکاری به خرج داده و آن پاهای این فیگورها هستند. برخی روی یک پا هستند و پاهای برخی پنج سانتی‌متر آن‌سوتر دیده می‌شود.


نیکی نجومی درباره‌ی زمینه‌ی تولید این اثر می‌گوید: «این اثر به حوادث پس از انتخابات برمی‌گردد. خیال داشتم کاری انجام دهم که مسیر تاریخی استبداد و روابطی که در شرایط قدرت وجود دارد را نشان دهد. تصویری به دستم رسید که چهار مرد را در حال راه رفتن نشان می‌داد. آنها خیلی مصمم به‌نظر می‌رسیدند. من این تصویر را کمی تغییر دادم. سر یکی از اینها را به سر یک آیت‌الله تبدیل کردم که سر یک آیت‌الله دیگر را در دست دارد. سه نفر بعدی موقعیت دیگری دارند. واقعیت دیگر در پایین تابلو است که سر خوک را می‌بینیم. گویی آنها صفت خوک‌ها را دارند.

در بریدگی پاها یک مفهوم کلی وجود دارد و آن مفهوم خشونت است. آن آدم‌هایی که امروز خود را خیلی قوی می‌پندارند در یک شرایط اجتناب‌ناپدیر مورد خشونت واقع خواهند شد. شاید امروز خود ندانند ولی در آینده‌ای نزدیک بریده خواهند شد.»

در اثری دیگر مردی که جمجمه‌ای را در یک گاری گذاشته و با کمر خمیده حمل می‌کند و باز پاهای بریده و ناپایدار مردان دیده می‌شوند. خودش می‌گوید که دغدغه اصلی او برای کشیدن این تابلو، کشتارها و اعدام‌هایی است که بخشی از حافظه‌ی تاریخی ما را تشکیل می‌دهند.


در آثار این هنرمند نقاش، زنان در فرم‌های سنتی و از پیش تعیین شده، ظاهر نمی‌شوند. او می‌گوید: «آدم‌های خوب را خوب نشان می‌دهم. زن‌ها معمولاً در این موقعیت قرار می‌گیرند. خیلی کمتر بریده می‌شوند و در موقعیت آسیب‌پذیر قرار می‌گیرند. گاهی در شرایط قدرت قرار می‌گیرند. مسئله‌ی برهنگی آنها هم مهم است. اگر آنها را با لباس بکشم زیاد اهمیت ندارد و تابوشکنی نیست، ولی برهنه بودن‌شان تابوشکنی است و از این زاویه برای من جالب است.»


«سکوت بعدازظهر» نام تابلویی است که امید را متجلی می‌کند و شعف پیروزی از سر و روی آن می‌بارد. فردی در تابلو به دو نیمه و در دو رنگ نمایش داده شده است. او پرندگانی را از قفس آزاد کرده و خود از شادی با کبوترها به هواپریده است.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

دست شما درد نکند به خاطر این مطلب و گذاشتنِ تصاویر تابلوها
و زنده و پایدار و موفق باشد نیکزاد نجومی هنرمندِ خوب و بزرگ

-- ناصر زراعتی ، Nov 19, 2010 در ساعت 03:15 PM