رادیو زمانه > خارج از سیاست > نقد فيلم > سیاست، سینمای تبلیغی و سودجویی | ||
سیاست، سینمای تبلیغی و سودجوییالاهه نجفینمایش فیلم سینمایی «درهی گرگها، فلسطین» در ترکیه به بحران سیاسی میان ترکیه و اسرائیل انجامید. پولات علمدار، جیمز باند ترکیه است. در فیلم سینمایی «درهی گرگها، فلسطین» او با اسرائیلیها میجنگد و با عملیاتی جسورانه از اسرائیلیها به خاطر بحران غزه و مشکلاتی که در کمکرسانی به فسلطینیهای ساکن غزه به وجود آوردند انتقام میگیرد. اسرائیلیها طبعاً از نمایش عمومی چنین فیلم خصمانهای رنجیدهاند تا آنجا که روابط بین اسرائیل و ترکیه به تیرگی گرائیده است. پولات علمدار در «درهی گرگها» همهفن حریف و یک قهرمان و یک پهلوان خستگیناپذیر است. او کودکان بیپناه را نجات میدهد، از عهدهی ارتش اسرائیل یک تنه برمیآید و از کشتار مسلمانان و هموطنانش انتقام میگیرد. پولات علمدار در واقع جیمز باند جهان اسلام است.
پهلوان و قهرمانی با تواناییهای فراانسانی. اگر در جیمز باند در یک پیشزمینهی جاسوسی و برای مقابله با ترور، کشورهای غربی در مقابل کشورهای بلوک شرق قرار داشتند، در «درهی گرگها، فلسطین» آمریکا و اسرائیل در یک طرف و جهان اسلام با پهلوان بزن بهادری به نام پولات علمدار در طرف دیگر قرار دارد. در ماه مه (اردیبهشت ماه امسال) در یورش سربازان اسرائیلی به کشتی نیروهای امدادرسان به غزه ۹ امدادرسان ترک کشته شدند. موضوع «درهی گرگها، فلسطین» انتقامجویی از اسرائیلیها به خاطر قتل ۹ امدادرسان ترک در این واقعه است. انتقام بیگناهان انگیزهی پولات علمدار برای انتقامجویی احیای حرمت و شرف نیروهای امدارسانی است که در واقعهی غزه جان خود را از دست دادند. علمدار در فیلم «درهی گرگها، فلسطین» فرماندهی ارتش اسرائیل را که مسئول حملهی نظامی به کشتی نیروهای امدادرسان ترک بود، شناسایی میکند و او را به انتقام خون هموطنان امدادرسانش به قتل میرساند.
فرماندهی ارتش اسرائیل، افسری به نام موشه بنالزیر از هر نظر نمایانگر و سمیل پلیدی و یک شخصیت اهریمنی است. اوست که کینهی فلسطینیها را به دل گرفته و از همهی امکانات نظامی ارتش اسرائیل برای نابودی فلسطینیها استفاده میکند. پیش از این هم در سال ۲۰۰۶ بر اساس واقعهای که در چهارم جولای ۲۰۰۳ برای چند تن از سربازان ترک در شمال عراق اتفاق افتاد، بخش نخست «درهی گرگها، عراق» هم به شکل یک مجموعهی تلویزیونی و هم به شکل یک فیلم سینمایی با کارگردانی سردار عکار، کارگردان سینمای ترک ساخته شد و به نمایش درآمد. در آن واقعه سربازان آمریکایی تنی چند از سربازان ترک را که با لباس مبدل در شمال ترکیه مشغول تحقیقات بودند بازداشت کردند، و از آنها بازجوییهایی به عمل آوردند. نخستین بخش «درهی گرگها، عراق» با وصیتنامهی یکی از فرماندهان ارتش ترکیه آغاز میشود. او که تحمل ننگی را که دامن سربازانش را گرفته ندارد، خودکشی میکند و در وصیتنامهاش از یارانش میخواهد که انتقام بیحرمت کردن سربازان ترک را که به گمان او با آنها مثل تروریستها رفتار کردهاند بگیرند.
چنین است که پولات علمدار، که مأمور سازمان اطلاعات و امنیت ترکیه است، واحدی تشکیل میدهد و در عملیاتی جسورانه انتقام سربازان ترک را از آمریکاییها میگیرد. این پروژه در زمان خودش گرانترین پروژهی سینمای ترکیه بود، اما پرفروش ترین فیلم ترکیه هم بود. پس از این فیلم بود که جیمز باند ترک، پولات علمدار متولد شد و به یکی از محبوبترین شخصیتهای سینمای ترکیه تبدیل گشت. اکنون فیلم سینمایی «درهی گرگها، فلسطین» که در سینماهای ترکیه اکران شده و قرار است به زودی در سینماهای کشورهای دیگر اسلامی هم به نمایش درآید، روابط اسرائیل و ترکیه را بیش از پیش تیره ساخته است. در مجموعهی تلویزیونی یاد شده، سربازان اسرائیلی بدون هیچگونه مانعی کودکان بیگناه را میکشتند و به شکل جنایتکارانی خونخوار نشان داده میشدند. در یکی از صحنههای فیلم، پولات علمدار یکی از سربازان اسرائیلی را که کودکی را به گروگان گرفته نشانه میرود و سر او را با گلوله متلاشی میکند. در پیشزمینه ستارهی داود دیده میشود که از خون این سرباز گروگانگیر اسرائیلی رنگین میگردد.
یکی از مأموران اطلاعاتی اسرائیلی به علمدار میگوید: «اینکار شماها جنایت جنگییه.» دولت اسرائیل شدیداً نسبت به این صحنه و این دیالوگ به دولت ترکیه اعتراض کرد. تولیدکنندهی «درهی گرگها، فلسطین» (پانا فیلم) متعاقب این بحران دیپلماتیک بیانیهای مطبوعاتی صادر کرد و نوشت: «مطابق گزارشهای سازمان ملل اسرائیل در فلسطین دست به جنایات جنگی زده است. دولت اسرائیل به جای آنکه از راههای دیپلماتیک تلاش کند، بر چنین جنایاتی سرپوش بگذارد، بهتر است دست از تحرکات ظالمانهاش در فلسطین بردارد.» در سال ۲۰۰۵، پس از عقبنشینی اسرائیل از نوار غزه روابط اسرائیل و ترکیه بهبود یافت و ترکیه تلاشهایی برای آشتی دادن سوریه با اسرائیل آغاز کرد. اما با این حال دولت اسلامگرای ترکیه بیشتر مایل است از اسرائیل فاصله بگیرد و با کشورهای اسلامی روابط دیپلماتیک بهتری داشته باشد. پولات علمدار، قهرمان «درهی گرگها، فلسطین» را در واقع باید در متن این سیاست تازه دنبال کرد. با توجه به بررسی حمله به کشتی امدادرسان ترک توسط کمیسیون سازمان ملل نمایش «درهی گرگها» در سینماهای ترکیه از اهمیت مضاعفی برخوردار میگردد. با توجه به اقبال گستردهی ترکها از این فیلم و به غلیان درآمدن احساسات ضداسرائیلی در ترکیه، کمیسیون سازمان ملل از نظر عاطفی نیز تحت فشار قرار میگیرد.
این را هم باید دلیل دیگری برای تولید و نمایش گستردهی این فیلم در ترکیه در نظر گرفت. علاوه بر این تولیدکنندگان «درهی گرگها» قصد دارند بهزودی این فیلم را در کشورهای اسلامی دیگر که روابط خوبی با اسرائیل ندارند به نمایش درآورند. با توجه به استقبال گستردهی مسلمانان و نفرتی که در جوامع اسلامی از سیاستهای اسرائیل وجود دارد، انتظار میرود که «درهی گرگها» از نظر اقتصادی هم سود عظیمی نصیب تولیدکنندگانش کند. |
نظرهای خوانندگان
به نظر می رسد اسرائیل و کلا غرب سالهای اخیر رفتار مناسبی با ترکیه نداشته اند
-- رضا تورک اوغلو ، Sep 18, 2010 در ساعت 11:00 PMبا سلام
چطور نویسنده درباره فیلمی شروع به تحلیل سیاسی و اجتماعی می کند که برای اثبات مدعای خودش نام آن را هم اشتباه می نویسد؟ اگر به پوستری که در عکس خود مطلب آمده دقت کنید نوشته شده: «دره گرگها:عراق»!
من فیلم را ندیده ام ولی وقتی غلط به این فاحشی را می بینم و می بینم که به تناوب در طول مطلب تکرار شده حق دارم که به صحت مدعای آن بی اعتماد باشم.
ابراهیم هاشم زاده
-- سید ابراهیم ، Sep 18, 2010 در ساعت 11:00 PMروزنامه نگار آزاد
------------------------------
همکار عزیز
موضوع این گزارش دو فیلم است: درهی گرگها، عراق و درهی گرگها، فلسطین. فیلم اول بر اساس واقعه کردستان عراق ساخته شد و فیلم دوم بر اساس حمله به کشتی امدادرسانان ترک در غزه. اگر دقت میکردید، متوجه این مسأله می شدید. به هر حال ممنون به خاطر مشارکت و حساسیت. نجفی
جالب است که تا زمانی که قهرمانان غربی مانند چاک نوریس در فیلم ها مشغول کشتن شرقی های شپشو ! هستند هیچ مشکلی نیست و غربی ها همه چیز را به ازادی بیان مرتبط میکنند اما تا یک فیلم اینطوری ساخته میشود همه هوار میکشند که فلان فیلم مشغول ایجاد نفرت است. انگاری تنها هالیوود اجازه دارد جهان سومی ها را مانند حیوان نشان بدهد. نمونه جالبش فیلم 300 بود و دهها فیلم جنگی دیگر.
-- شمس ، Sep 18, 2010 در ساعت 11:00 PMخنده دار نیست یک نفری که خود را روزنامه نگار مینامد شاید فقط ٢ یا ٣ خط از مقاله را میخواند و شاید هم فقط عکسها را دیده است کامنتی مینویسد که در ان همکار خود را به باد انتقاد و ناشی گری میگیرد که حتی سواد درست حسابی خواندن هم ندارد و اسم فیلم را اشتباه نوشته است منی که نه روزنامه نگار هستم و فقط دوره راهنمایی تحصیلیم را در ایران گذرانده ام با یکبار خواندن مقاله سریع متوجه شدم که اول فیلم درهی گرگها عراق ساخته شد و با استقبال خوبی روبرو شده و حال فیلم دومی به نام درهی گرگها، فلسطین ساخته شده است. عجیب است که اینترنت و وبلاگ نویسی باعث شده است بسیاری خود را روزنامه نگار احساس کنند و بخود زحمت خواندن یک مقاله ٢٠ یا ٣٠ خطی را ندهند
-- kk ، Sep 19, 2010 در ساعت 11:00 PM