رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۳۱ تیر ۱۳۸۹
گزارشی از روند تهیه و انتشار کتاب «امیدها، رأی‌ها و گلوله‌ها» در گفت‌وگو با کامران اشتری و سهراب مختاری

امیدها، رأی‌ها و گلوله‌ها

شکوفه منتظری
shokoofeh@radiozamaneh.com

چند روز پیش دوستی در فیس بوک من را در عکسی نشانه‌گذاری کرد. پوستر معرفی یک کتاب بود و طرح روی جلد آن عکسی آشنا؛ عکسی از پیترو ماسترزو، عکاس ایتالیایی که دو زن را بر پشت‌بام خانه‌ای در تهران نشان می‌داد: شب است و یکی از این دو زن انگار فریاد می‌زند. دو چراغ طبقه‌ی پایینی روشن است و کولرهای آبی روی پشت‌بام‌ها دیده می‌شود.

Download it Here!

این عکس با عنوان «معترضان بر بام‌های تهران»، برنده‌ی «جایزه‌ی ورد پرس فتو» در سال ۲۰۰۹ شد.
با دیدن آن عکس می‌شد حدس زد که موضوع کتاب به ناآرامی‌های یک‌سال گذشته‌ی ایران برمی‌گردد. نام کتاب حدس‌ام را به یقین تبدیل کرد: امیدها، رأی‌ها و گلوله‌ها.

به‌سراغ کامران اشتری، عکاس و طراح مقیم هلند رفتم که یکی از دست‌اندرکاران تولید و طراح‌ این پروژه است.


او درباره‌ی کتاب «امیدها، رأی‌ها و گلوله‌ها» چنین توضیح داد:

سال گذشته در ایران میلیون‌ها نفر به‌طور کاملاً مشخص برای تغییرات سیاسی و اجتماعی در ایران، رأی دادند. ولی روز انتخابات، ۱۲ ژوئن، رأی‌شان را دزدیدند. از آن شب ما تصمیم گرفتیم که داستان‌ها و روایت‌های شخصی افراد مختلف در این زمینه را جمع‌آوری کنیم. امسال موفق شدیم بخشی از آن چه جمع‌آوری کرده بودیم را به صورت یک کتاب تصویری منتشر کنیم.

این کتاب در واقع مجموعه‌ای از مقالاتی است که افراد مختلف با پیش‌زمینه‌های مختلف، چه در داخل و چه در خارج از ایران، درباره‌ی انتخابات سال گذشته نوشته‌اند. در بسیاری از این مقالات هستند افرادی که از جنبه‌ی شخصی به ماجرا نگاه کرده‌اند. افراد بسیار دیگری هم هستند که به صورت دانشگاهی با آن برخورد کرده‌اند. به‌هرحال مجموعه‌ای از داستان‌های مختلف را در این کتاب می‌بینید.

کار گروهی

کامران اشتری در اجرای این طرح تنها نبوده است. تیم سه نفری آنها بیش از یک‌سال است که مشغول فعالیت و جمع‌آوری طرح و مقاله و خاطرات است. وی می‌گوید:

این پروژه در واقع به وسیله‌ی سه‌ نفر انجام شده است. خانم تُری اگرمن است که مقالات متعددی در مورد ایران نوشته و حدود پنج سال است که وبلاگی دارد به‌نام «View from Iran».

آقای حسین تهرانی نیز همکار دیگر ما است. ایشان در رشته‌ی سیاست اروپا در بروکسل تحصیل کرده‌اند و ژورنالیست و بلاگر هستند. او با GlobalVoices و همین‌طور جاهای مختلف کار کرده است. نفر سوم هم من هستم: کامران اشتری که عکاسی و طراحی خوانده‌ام و مدافع حقوق بشرم.

تصویرهای به یاد ماندنی

یکی از ویژگی‌‌های کتاب «امیدها، رأی‌ها و گلوله‌ها»، طراحی آن است. این کتاب درواقع مجموعه‌ای است از گزارش، داستان و مقاله‌هایی که با طراحی و عکس‌های منحصربه‌فرد ترکیب شده‌اند. کامران اشتری طراح این کتاب می‌گوید:

یکی از مهم‌ترین بحث‌هایی که در تیم سه‌نفره‌مان داشتیم، این بود که: این کتاب باید چه‌جوری ارائه شود؟ این داستان‌های شخصی را به چه صورتی می‌توانیم به تصویر بکشیم؟ آیا یک کتاب الکترونیکی کافی است، یا یک وب‌سایت لازم است؟ یا نه، ما باید این مسائل را کمی بیش‌تر بشکافیم؟

با توجه به این که این کتاب برای ایرانی‌های داخل کشور نیست و برای خارج از کشور و بیش‌تر غیر ایرانی‌ها است، و چون مسائل داخل ایران در خارج از کشور گاه بسیار سیاه و سفید نمایش داده می‌شود، سعی کردیم این مطالب را در حاشیه‌ی طرح‌ها به‌کار ببریم. فکر می‌کنم برای خواننده هم خیلی جذاب‌تر شده است. به‌خاطر این که فقط یک‌سری مقالات خیلی سنگین نمی‌خواند و حسی هم در کنارش وجود دارد.


کامران اشتری

بیم و امید

اما نمایش احساسی که مردم ایران در طول یک سال گذشته با خود داشته‌اند، چگونه‌ ممکن است؟

سعی کامران و دوستانش ارائه‌ی آن‌ حس‌هایی بوده که مردم ایران در یک‌سال گذشته با آن زندگی کرده‌اند: ترکیبی از بیم، امید، شادی و غم. کامران با تاکید بر ضرورت انتقال احساسی از جنس زندگی مردم در این کتاب توضیح می‌دهد:

سعی کردم در این کتاب بگویم که اتفاق خیلی وحشتناکی داخل ایران افتاده است. هدف من به‌عنوان طراح این بود که این مطالب را به‌طور خیلی مشخص در اختیار خواننده و بیننده قرار دهم. هدف این نبوده است که طراح کمکی برای مقاله‌ها باشد، بلکه هدف این بوده که مقاله‌ها و طرح‌های داخل کتاب باهم مجموعه‌ای را به‌وجود آورند تا کمی درک شرایط ایران را که وحشتناک و سخت است، راحت‌تر کند.

از کامران درباره‌ی عکس روی جلد کتاب پرسیدم و این‌که آیا بخشی از کتاب اختصاص به عکس‌های حوادث پس از انتخابات ایران دارد؟

عکسی که برای جلد این کتاب انتخاب کرده‌ایم، یکی از مهم‌ترین جوایز جهانی عکاسی را دریافت کرده است. این یک کتاب عکاسی نیست. ما از یک‌سری عکس‌ها که به‌طور کپی‌رایت بود، استفاده کردیم. فکر می‌کنم بیش‌تر از پانزده یا شانزده‌تا نباشد. بقیه‌اش را به‌وجود آوردیم. ترکیبی از عکس‌های مختلف. این کتاب، کتاب عکاسی نیست.

چون خود من در این چند روزه دید‌م که خیلی‌ها فکر می‌کنند این یک کتاب عکاسی است. هیچ‌کدام از این نویسندگان، عکاسان، طراحان و هرکسی که کار کرده، یک ریال دریافت نکرده است. به‌خاطر این که ما یک ریال هم برای انتشار آن نداشتیم. این کاری است که ما سه نفر شروع کردیم، بدون دریافت هیچ پولی و برای خودمان انجام دادیم. خوشبختانه خیلی از افراد با دادن مقالات و نوشته‌های‌شان به ما کمک کردند. حتی خرج ترجمه‌ی خیلی از مقالات را هم افراد از ما نگرفتند.

تحولات فرهنگی

سهراب مختاری یکی از نویسندگان این کتاب است. او می‌گوید:


سهراب مختاری

این کتاب مجموعه‌ای است از مقالات گوناگون که آدم‌های مختلف، از داخل و خارج از ایران، آنها را نوشته‌اند. یعنی کسانی که در این یک‌سال درگیر سرکوب‌های شدیدی بودند که در ایران اتفاق افتاده است. اکثر این مقالات تجربه‌های شخصی افراد است. مقاله‌ی من که آخرین مقاله هم هست، بیش‌ از این که تجربه‌ی شخصی‌ام باشد، در واقع بررسی یکی از تحولات مهم فرهنگی است که به نظر من بعد از انتخابات و با جنبش مردمی ایران شکل گرفته است.

چون فکر می‌کنم زمانی که اعتراض‌های سیاسی و اجتماعی به عرصه‌ی عمومی کشیده می‌شوند و کل جامعه را به‌گونه‌ای درگیر خود می‌کنند، پیش از تأثیرات مهم سیاسی و اجتماعی بر جامعه، باعث تحولات فرهنگی می‌شوند.

این کتاب، نمادی است از ابعاد مختلفی که این مبارزات در سال گذشته داشته‌اند. ما در سال گذشته شاهد بودیم که برای اولین‌بار یک جنبش اجتماعی در ایران، نه فقط در عرصه‌ی جامعه و خیابان، بلکه در عرصه‌ی ذهن و رسانه‌های مجازی هم نمود گسترده‌ای پیدا می‌کند. این کتاب سعی کرده است ضمن گزارش روند اتفاق‌های عینی جامعه، با مزین کردن نوشته‌ها به طرح‌ها و عکس‌های مختلف و گوناگون به شکل حرفه‌ای و مدرن، بازتابی از چند بعدی بودن مبارزات در جامعه‌ی ما باشد.

من تجربه‌ی خیلی خوبی از همکاری با تیم تدوین‌کننده‌ی این کتاب داشتم. آنها بدون دخالت در موضوعاتی که افراد می‌خواستند درباره‌اش بنویسند و همین‌طور با زحمات زیادی که برای این کتاب کشیدند، توانستند یک اثر نه فقط منسجم، بلکه خلاق تهیه کنند.

کامران اشتری اشاره کرده بود، این کتاب بیش‌تر مخاطب غیر ایرانی را هدف قرار داده است و بیش از هر چیز می‌خواهد حوادثی را که در یک‌سال گذشته در ایران اتفاق افتاده است، از زوایای گوناگون به آنها نشان دهد. به‌نظر شما آیا این کتاب می‌تواند در ارتباط با طیف یادشده موفق باشد؟

فکر می‌کنم خیلی موفق خواهد بود. به‌خاطر این که تمام اتفاق‌های مهمی که در سال گذشته و به‌خصوص در روزهای بعد از انتخابات در ایران افتاده، به شکل خیلی ساده اما دقیق به زبان انگلیسی گزارش شده است. عموم مقالاتی هم که در این کتاب چاپ شده‌اند، خیلی برای مخاطب‌های غیر ایرانی قابل فهم هستند.

به دلیل این که خیلی ساده، روشن و تجربی حوادث سال گذشته را گزارش کرده‌اند. اگر مقالاتی هم هستند که به تحلیل پرداخته‌اند، با مثال‌هایی که مربوط به جامعه‌ی غربی است و همین‌طور شناختی که در آنها نسبت به سطح آشنایی غرب با مسائل ایران مستتر بوده، برای مخاطب غیرایرانی قابل فهم شده‌اند. به‌همین دلیل من هم فکر می‌کنم شاید این کتاب بیش‌تر برای مخاطب‌های غیر ایرانی باشد تا برای مخاطب‌های ایرانی.

این روزها اما آرام به‌نظر می‌رسد. گویی همه چیز و همه کس به یک تعطیلات تابستانی رفته‌اند. از سهراب پرسیدم، به این ترتیب، پایان ماجرای کتاب کجاست؟ در سکوت نسبی‌ای که امروز شاهد آن هستیم، یا در حرکتی پویا که ادامه خواهد داشت؟

این کتاب در واقع برای ما، برای همه‌ی کسانی که در این مدت به‌خاطر این کتاب باهم در ارتباط بودیم و به‌خصوص کسانی که آن را گردآوری کرده‌اند، آغاز کار است. این کاری است که باید ادامه پیدا کند. ما باید صدای اعتراض مردم ایران را که در این یک‌سال به شکل شدیدی سرکوب شد‌ند به گوش همه‌ی دنیا برسانیم و سعی کنیم با چنین کارهایی بیش‌تر و بیش‌تر شفافیت ایجاد کنیم و از مبارزات مهمی که در جامعه‌ی ما در سال گذشته اتفاق افتاد و همین‌طور از سرکوب شدیدی که از سوی حاکمیت بر مردم ما روا شد، بگوییم.

Share/Save/Bookmark