رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۷ تیر ۱۳۸۹

برابری زن و مرد و نزاع جاودانه

نادر افراسیابی

Eclipse

برابری زن و مرد و نزاع جاودانه‌ای که میان زنان و مردان وجود دارد، در سومین بخش از مجموعه داستان‌های استفانی میر دستمایه‌ی Eclipse قرار گرفته است. پرده کنار می‌رود و فیلم با این صحنه آغاز می‌شود:

یک سرباز جوان با چهره‌ای مردانه و خشن در کرانه‌ی رود سوار بر اسبش دارد به راه خودش می‌رود. دم دمه‌های غروب است و باقی مانده‌ی نور خورشید چهره‌ی سه دختر زیبا را روشن می‌کند. قاعدتاً انتظار می‌رود که این دختران از سرباز وحشت کنند. اما چنین نیست. یکی از آن سه دختر، ماریا که لبخندی دلبرانه هم بر لب دارد به طرف سرباز می‌رود و گردن او را با بوسه‌ای شهوانی گاز می‌گیرد. در این لحظه این سرباز که در جنگ های داخلی آمریکا شرکت داشته و Jasper Whitlock نام دارد به یک وامپیر خون‌آشام که از هر نظر تابع و مطیع ماریاست تبدیل می‌شود. از این لحظه به بعد این دو دلداده محکوم هستند که با هم و در کنار هم زندگی کنند. اما این همه‌ی داستان نیست.


چند سرخپوست هم هستند که قصد دارند قبیله‌ی وامپیرها را که به سیاتل حمله کرده بودند نابود کنند. این عملیات در سایه‌ی عشق این دو دلداده قرار می‌گیرد. یک فیلم تلفیقی از وسترن، درام‌های عاشقانه در جنگ‌های داخلی آمریکا و سینمای وحشت با کارگردانی David Slade که با فیلم ۳۰ Days of Night پیش از این در زمینه‌ی سینمای وحشت خوش درخشیده بود.

درام عاشقانه و سینمای وحشت، آمریکا، ۲۰۱۰


kinaty

پپینگ (کوکو مارتین) پلیس جوانی است که زندگی مختصر و نسبتاً فقیرلنه‌ای برای خودش فراهم آورده. او با عشق و فداکاری مراقب نامزدش سسیل و فرزندشان است. این پلیس جوان برای اینکه راه گریزی از نکبت و فقر بیابد، بعد از پایان ساعت اداری به دستور همکاران فاسدش و تحت رهبری آنها از مردم باج می‌گیرد. زندگی دوگانه‌ی او به این شکل ادامه پیدا می‌کند.


از یک سو او حافظ قانون است و از سوی دیگری با قانون‌شکنی امورات خود را می‌گذارند تا اینکه یک روز به او دستور می‌دهند در عملیات آزادسازی یک گروگان شرکت کند. معلوم می شود که فاحشه‌ای را که مادونا (ماریا ایزابل لوپز) نام دارد به گروگان گرفته‌اند. یک شب جهنمی در زندگی پپینگ آغاز می‌شود. وقتی آن شب به صبح می‌رسد، پپینگ باید از آن پس با عذاب وجدان و احساس گناهی دردناک و سهمگین زندگی کند. این فیلم در جشنواره‌ی فیلم کن در سال ۲۰۰۹ توجه منتقدان و داوران را جلب کرد و سرانجام کارگردان بااستعداد آن، مندوزا نخل طلایی بهترین کارگردانی را به خود اختصاص داد.

تریلر، فیلیپین، ۲۰۰۹

Lola

لولا فیلم دیگری از کارگردان هنرمند فیلیپینی، مندوزا است که این روزها در سینماهای اروپای مرکزی اکران شده است. این فیلم با تصاویر درخشان یک مستند داستانی از زندگانی مردم فقیر فیلیپین و یک فیلم کاملاً انسانی و متعهد است.


دو زن سالخورده و همنام، لولا سپا (آنیتا لیندا) و لئلا پورینگ (روستیکا کارپیو) در اثر یک جنایت گذرشان به مانیلا، پایتخت فیلیپین می‌افتد. نوه‌ی یکی، نوه‌ی دیگری را به قتل رسانده است و در حالیکه یکی از لولاها آن‌قدر فقیر است که نمی‌تواند نوه‌اش را به خاک بسپرد، لولای دیگر آنم‌قدر فقیر است که نمی‌تواند وثیقه‌ی تعیین شده را بپردازد و نوه‌اش را از زندان آزاد کند.

تراژدی کمدی، فرانسه و فیلیپین، ۲۰۰۹

Mina Vaganti

موضوع این کمدی ایتالیایی سکس و اغتشاش خانوادگی است. توماسو (ریکاردو اسکامارچیو) بالاخره شهامت پیدا می‌کند که به خانواده‌اش اطلاع دهد که او همجنسگراست. اما در همان روز، ساعتی زودتر از او برادرش به خانواده اطلاع داده که همجنسگراست. این دو برادر دست رد به سینه‌ی پدر می‌زنند و نه تنها به او اطلاع می‌دهند که همجنسگرا هستند، بلکه از به عهده گرفتن مدیریت کارخانه‌ای که به پدر تعلق دارد هم سر بازمی‌زنند. همزمان معلوم می‌شود که پدر خانواده معشوقه ای دارد و در خفا به مادر خیانت می‌کرده است.

این وقایع دست به دست هم می‌دهد و نوعی اغتشاش خانوادگی را که از برخی لحاظ مضحک و خنده‌دار است به وجود می‌آورد. کارگردانی این فیلم را کارگردان ترک و ایتالیایی، فرزان اوزپتک به عهده داشت و در جشنواره‌ی فیلم کن هم نمایش داده شد، اما جایزه‌ای به آن تعلق نگرفت.

کمدی، ایتالیا، ۲۰۱۰

New York Memories

رزا پراون‌هایم ( Rosa Praunheim)، نماد و قهرمان همجنسگرایان آلمان در این فیلم مستند، خاطراتش از چهل سال زندگی در نیویورک را روایت می‌کند. داستان‌ها و روایت‌های او گاهی بسیار شخصی هستند و او در این فیلم با دوستان قدیمی‌اش مانند آن و کلود ملاقات می‌کند و آنها هم داستان‌ها و خاطرات‌شان را تعریف می‌کنند.


در این فیلم مستند به برخی حوادث تاریخی مانند یازدهم سپتامبر هم پرداخته می شود.

مستند، آلمان، ۲۰۱۰

Share/Save/Bookmark