رادیو زمانه > خارج از سیاست > بازار فيلم > نیمهی پنهان تهران! | ||
نیمهی پنهان تهران!ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comاین روزها پوسترهای بزرگ فیلم «گربههای ایرانی» یا عنوان اصلی آن «کسی از گربههای ایرانی خبر ندارد»، روی تابلوهای تبلیغاتی متروهای پاریس و بسیاری از شهرهای بزرگ فرانسه بهچشم میخورد.
برای نخستین بار یک فیلم ایرانی بهطور همزمان در ۸۰ سینمای فرانسه، از روز بیست و سوم دسامبر (دوم دی ماه) به نمایش در میآید. «کسی از گربههای ایرانی خبر ندارد»، ساختهی بهمن قبادی، تابستان گذشته در بخش «نوعی نگاه» جشنوارهی جهانی کن به نمایش درآمد و جایزهی ویژهی هیأت داوران و همچنین جایزهی «فرانسوا شاله» را بهدست آورد. محمد حقیقت، کارگردان و منتقد سینما در پاریس، توجه منتقدین فیلم را دلیل مهمی برای موفقیت تجارتی آن توصیف میکند: فیلم «کسی از گربههای ایرانی خبر نداره» وقتی در فستیوال کن انتخاب شد و در بخش افتتاحیهی مسابقه به نمایش درآمد، حیرت بسیاری از منتقدین و اهالی سینما را برانگیخت و باعث شد منتقدین نقدهای فوقالعادهای را بنویسند. در این نقدها از نو، متفاوت و پرانرژی بودن فیلم صحبت کردند و به ویژه از موسیقی زیرزمینی ایران و تا این حد پرانرژی بودن آن که اینجا کسی آن را نمیشناخت خیلی تعریف و تمجید شد. این نقدها موجب شد که پخش کنندههای بسیاری علاقهمند شوند و قیمتها بسیار بالا رفت. سرانجام «مارس فیلم» که کمپانی بسیار مهمی است و فیلمهای بزرگ اروپایی و امریکایی را پخش میکند، پخش این فیلم را بر عهده گرفت و به زودی به روی پرده خواهد آمد.
بهمناسبت نمایش فیلم گربههای ایرانی بهطور گسترده، مجلهی معتبر سینمایی «پوزیتیو»، گفتوگوی بلندی با بهمن قبادی، کارگردان فیلم، انجام داده و مهمتر اینکه عکس روی جلد ماه دسامبر خود را به این فیلم اختصاص داده است. محمد حقیقت از اهمیت این رویداد میگوید: مجلهی پوزیتیو که امروزه سرآمد مجلههای سینمایی محسوب میشود، برای دومین بار عکس و تفصیلی از سینمای ایران روی جلد گذاشته و این از اهمیت خاصی برخوردار است. بهخصوص اینکه هر ماه، فیلمهای زیادی در فرانسه به نمایش عمومی درمیآید و همزمان با آن، فیلمهای بسیار بزرگ سینمای دنیا مطرح میشوند. به این دلیل، انتخاب عکس روی جلد این مجله، از اهمیت ویژهای برخوردار است. فیلم تضاد میان نسل امروز ایران با قوانین حاکم را به تصویر میکشد. روایتی تصویری از نوعی موسیقی است که بهدلیل مشکلات کنونی فعالیت هنری در ایران، به عنوان موسیقی زیرزمینی شناخته شده است. فیلم از جوانان بااستعدادی میگوید که در دشوارترین شرایط موجود، به خوانندگی و نوازندگی میپردازند. آنان از هیچ حمایتی برخوردار نیستند و با موانع و مشکلات دست و پنجه نرم میکنند و مدام از وحشت تعقیب و آزار مأموران، برخود میلرزند.
محمد حقیقت از داستان فیلم میگوید: داستان فیلم ماجرای دو جوان است که به فستیوالهای موسیقی در اروپا، بهویژه در شهرهای لندن، پاریس و… دعوت شدهاند و قرار است هرچه زودتر از ایران خارج شوند. این دو جوان برای انتخاب بقیهی اعضای گروه زیرزمینیشان در تهران، مخفیانه به جستوجو میپردازند. چون این موزیکها ممنوع هستند و اجازهی فعالیت رسمی ندارند. به این شکل ما با گروههای گوناگون موزیک زیرزمینی ایران آشنا میشویم. داستان هم، داستانی واقعی است. اشکان و نگار که شخصیتهای اصلی فیلم هستند، واقعا بیش از ۲۰ روز وقت نداشتند که از ایران خارج شوند. بهمن قبادی نیز تلاش کرده در این فاصله زندگی این دو را بهطور واقعی دنبال کند. از این جهت، حالتی مستند در فیلم ایجاد شده است و آن را جذاب و جالب کرده است. ضمن اینکه قبادی توانسته این فیلم را با ریتم پرتلاشی بسازد. به گفتهی کارگردان فیلم: «کسانی که در فیلم دیده میشوند، تنها یکصدم جوانانی هستند که در زمینهی موسیقی زیرزمینی فعالیت میکنند. ۹۹ درصد آنها به طور مخفیانه کار میکنند و اگر وزارت ارشاد اجازه میداد این جوانان آثار خود را عرضه کنند، شک ندارم که روی فرهنگ و هنر جهان اثر میگذاشتند». به گفتهی بهمن قبادی به نقل از خبرگزاری فرانسه: «این فیلم نیمهی پنهان، دیده نشده و متفاوتی از تهران را نشان میدهد. بسیاری از آزادیهای اجتماعی اولیه وجود ندارند و در مقابل جایگزینی هم برای آنها ارائه نشده است. در این فیلم این وضعیت را نشان میدهم». محمد حقیقت به همین مسأله میپردازد: نکتهی جالبی که میتوان به آن اشاره کرد، این است که در فیلم بهمن قبادی، میشود پیشگویی شرایط امروز را دید، باوجودی که فیلم حدود ده ماه یا حتی یک سال پیش از انتخابات ساخته شده است. تمامی نیروی این جوانان زیرزمینی، که وجود داشته، امروز بیرون آمده و تبدیل به این اعتراضات وسیع شده است. همهی این اعتراضات را میتوان به نوعی در فیلم قبادی دید. تمام شعرهایی که جوانان فیلم میخوانند، همین اتفاقاتی است که در این شش ماه پس از انتخابات دارد در ایران رخ میدهد. این فیلم نمونهای از بقیهی هنرهای ایران است. خیلی از هنرهای دیگر ایران نیز حالت زیرزمینی پیدا کردهاند. چون نه میتوانند کتابهایشان را چاپ کنند و نه میتوانند بقیهی حرفها را از طریق هنر بیان کنند. این است که خودبهخود سینمای زیرزمینی شروع شده است و باب شدن هنر زیرزمینی در ایران، عملا زادهی شرایط است. دو بازیگر جوان فیلم، اشکان کوشانژاد و نگار شقاقی، همراه دو عضو گروه موسیقیشان به جشنوارهی سینمایی کن رفته بودند. آنها پس از حضور در این جشنواره به انگلیس رفتند و در پی دستگیری یکی از اعضای گروه موسیقیشان در تهران و در پایان مهلت ویزای شش ماههی خود، از دولت انگلیس تقاضای پناهندگی کردند. بهمن قبادی در یادداشتهای تولید فیلم نوشته است: «پیش از ساختن فیلم غصهدار بودم و دلسرد. آخرین فیلمام سانسور شده بود. به این دلیل نمیتوانستم برای طرح فیلم بعدیام مجوز بگیرم». محمد حقیقت از مشکلاتی که برای گرفتن مجوز در ایران وجود دارد، میگوید: این مشکل برای خیلیها وجود دارد؛ آقای پناهی و بقیهی فیلمسازان دیگر نیز بهراحتی نمیتوانند مجوز بگیرند. باید سناریوی کامل را ارائه بدهند و وقتی سناریو با مسایلی برخورد میکند که مورد علاقهی مسئولین وزارت ارشاد نیست، خیلی سرخورده میشوند. کاری که بهمن قبادی میکند، این است که این مسأله را دور میزند و میگوید: اصلا نیازی به مجوز ندارم و حال که اینطور است، دوربین را دستام میگیرم و سریع کاری انجام میدهم و به قول فرانسویها در اوژانس فیلمی را میسازم. این نیرو در فوریت این فیلم بروز پیدا کرده است، که خود نوع جدیدی از سینما را میتواند در این شرایط باب کند و فکر میکنم، احتمالا دیگران نیز از چنین فرمولی پیروی کنند.
فیلمهای بهمن قبادی از جشنوارههای بسیاری، جوایز مهمی دریافت کرده است. آقای حقیقت از جوایز اهدایی به فیلمهای قبادی میگوید: آقای قبادی برای اولین بار در فستیوال کلرمونت فرند، برای فیلم کوتاه «زندگی در مه» توانست دو جایزهی مهم دریافت کند. پس از آن اولین فیلم بلند او به نام «زمانی برای مستی اسبها»، جایزهی دوربین طلایی کن را از آن خود کرد که از اهمیت ویژهای برخوردار است. دوربین طلایی کن را آقای پناهی و همچنین حسن یکتاپناه دریافت کرده بودند.» قبادی در فستیوالهای گوناگونی جایزههای بسیار بسیار زیادی را از آن خود کرده است. از جمله در فستیوال سنسباستین که دوبار جایزهی اول فستیوال را یک بار برای فیلم «نیمهی ماه» و بار دوم برای فیلم «لاکپشتها هم پرواز میکنند» دریافت کرد. بهمن قبادی در گفتوگو با پوزیتیو گفته است که دو فیلم آیندهاش در برلین و کردستان عراق ساخته میشوند وطرحهایی برای این دو فیلم دارد و باز هم به مسایل ایران خواهد پرداخت. وی میگوید که به محض آماده شدن شرایط در ایران، به کشورش بازمیگردد. چرا که چندین طرح برای ساخت فیلم در آنجا دارد. بهمن قبادی در حال حاضر در هندوستان به سر میبرد. او یکی از داوران جشنوارهی فیلم در هند است. اما برای حضور در نخستین روز نمایش عمومی فیلمهایش به پاریس برمیگردد. محمد حقیقت از نمایش عمومی فیلم گربههای ایرانی در پاریس و دیگر شهرهای فرانسه میگوید: همانطور که کمپانی پخش فیلم اطلاع داده است، این فیلم همزمان در ۸۰ سالن سینما نمایش داده خواهد شد و قرار است فیلمساز به سالنهای مختلف برود و در گفتوگو با مردم شرکت کند. جدا از این هم برای اولین بار، ستایشی بر آثار بهمن قبادی در پاریس در «فیلموتک» منطقهی پنجم پاریس برگزار میشود که تمام فیلمهای او در آنجا به نمایش درخواهد آمد. خود آقای قبادی نیز روز ۲۶ دسامبر در این سالن حضور خواهد داشت: فیلموتک پاریس، خیابان شانپولیون، شمارهی ۹، پاریس پنجم. به این ترتیب، نمایش گستردهی فیلم گربههای ایرانی در فرانسه، رویداد مهمی در تاریخ سینمای ایران بهشمار میرود. امیدوارم این موفقیت برای بقیهی فیلمسازان دیگر ایران نیز تکرار شود و این باعث خوشحالی ما در رابطه با کل سینمای ایران است. |
نظرهای خوانندگان
az shoma motoshakerim keh dar bareh in honarmand khob keshvareman minevisid.
-- asghar HAJIZADEH ، Dec 20, 2009 در ساعت 06:50 PMva arezoyeh pirozi barayeh in honarmandan keh dar khedmat mardom hastand, darim
khili be bahman ghobadi eftekhar mikonam;eeshan dar badtareen sharayeteh momkene az kurdistan khodeshoon ro be inja resoondan.faghat eeshan meetavanestand dar morede music ba jorat film besazan,
-- nader ، Dec 20, 2009 در ساعت 06:50 PMاین روزها مد شده است که بسیاری از آثار نه چندان جالب وهنری از ایران جایزه بگیرد . این هم یک نوع سیاست است و ادامه همان سیاست جنگ سرد است که از همان سیاستهای استفاده میشود . وامروز هرکس که از مادرش قهر میکند و یک چیزکی ارائه میدهد که تصویر دشمنی را قویتر کند از سوی از قدرتمداران غرب مورد پشتیبانی قرا رمیگیرد چون این رژیم هم وحشی است این است که اقایان به فکر میافتند که اگر وزارت ارشاد چنین و چنان میکرد موزیک ایران »جهانی » میشد اولا که این ملاها با فرهنگ کاری ندارند و فقط فرهنگ مرگ را منتشر میکنند ونه شادی را ودوما ایرانی هم جدای از مردم دیگر جهان نیست که استنثایی باشد و در زمان شاه که موزیک داشتیم جز موزیک افتضاح و سطحی چیزی ندیدیم و امروز هم در جهان غرب موزیک افتضاح مورد ستایش است و موزیک وفرهنگ هم به صورت کالا برای سرمایه داری میباشد که به فروش میرسد ولی بهرحال در دوران بلبشوی امروزی هم سیاست بازان و بندبازاران بازار خوبی پیدا کرده اند که بتوانند با یکدیگر چهره هنری بگیرند ولی در واقع این سیاست است وسود است که مساله را مطرح میکند وامروز هم مطر ح شدن فیلم های دست چندم ایرانی در غرب نیز به یک نان خوری برای بعضی تبدیل شده است که با میدانی که سیاستهای غرب علیه رژیم وحشی ایران بدست میدهد هم چهره وحشی وجنگ طلب غرب را بپوشانند و هم یک عده بند باز را به نان و آبی برساند
-- بهمن ، Dec 21, 2009 در ساعت 06:50 PMhesadat pedar mamlekate ma ro dar avorde,,
-- nader ، Dec 21, 2009 در ساعت 06:50 PMaya sakhtan e in film komaki kard be deede shodane bachehaye zeerzamini?
age kardeh pas doroste kare eeshoon,,
base hesadat,,lotfan mamlekato be kand nakesheed.
دورود به شما.
-- مهشید اسفندیاری ، Dec 21, 2009 در ساعت 06:50 PMفیلم -گربه های ایرانی- یک فیلم مد روز نیست بلکه چه از نظر سینمائی و چه از نظر جامعه شناسی در مقطع کنونی بسیار با ارزش است.بهتر است اول فیلم را ببینید و سپس قضا وت کنید