رادیو زمانه > خارج از سیاست > نقد فيلم > «آنها مدتهاست که منتظرند» | ||
«آنها مدتهاست که منتظرند»فروغ تمیمیانبوه مردم ماشین رو باز محمود احمدی نژاد رییس جمهور را احاطه کردهاند و فریاد میزنند: «انرژی هستهای، حق مسلم ماست». دستهای مشتاقان به سوی او دراز شدهاند و بسیاری در فشار جمعیت قادر به تکان خوردن نیستند. عدهای از ماموران درحال جمعآوری صدها نامهای هستند که زنان، مردان و کودکان میخواهندبا دست خود به آقای رییس جمهور بدهند. کیسههای بزرگ پلاستیکی پر از نامههای مردم به صندوق عقب اتومبیلهای همراه آقای رییس جمهور منتقل میشوند. محافظان میگویند که به دستور احمدی نژاد به تمام تقاضاها رسیدگی میشود. زنان با نامههایشان در دست، پشت میلههایی که برای حفظ نظم، محوطه بیرونی صحن مقدس در قم را به دوبخش تقسیم کرده است ایستادهاند و برای دیدن آقای رییس جمهور بیتابی میکنند. مردی فرشی را که راه پله منتهی به تربیون را پوشانده است با عجله لوله کرده و به کناری میبرد و میگوید: آقای رییس جمهور از تجملات بیزار است. او مردی خود ساخته و از مردم است. فروتنیاش در برخورد با آدمها او را محبوب قلبها کرده. میبینید که هرجا پا میگذارد هزاران نفر به استقبالش میآیند! زنان رو به دوربین فریاد میرنند: بهترین رییس جمهوری که تا به حال داشتیم احمدی نژاده، ما همه پشت سر او هستیم. به همه دنیا بگید که انرژی هستهای حق مسلم ماست. مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسراییل! پیتر لوم، فیلم ساز کانادایی، سال پیش محمود احمدی نژاد را در بسیاری از سفرهایش به نقاط مختلف کشور دنبال کرده است و فیلم مستندی درباره او ساخته است. فیلم: «نامههایی برای رییس جمهور»، قبل از انتخابات ریاست جمهوری در تابستان امسال ساخته شده است. این فیلم داستان میلیونها مردمی است که به آقای رییس جمهور نامه نوشتهاند. به گفته یکی از مسئولین، رییس جمهور بیش از سیصد سفر به مناطق مختلف کشور داشته است و تا کنون ده میلیون نامه به او نوشته شده است. در دفتر ریاست جمهوری و مراکز استانها اداره جداگانهای برای رسیدگی به نامههای مردم برپا شده و بر طبق ادعای کارکنان مصاحبه شده در فیلم، به بیش از ۷۵ درصد نامهها رسیدگی شده و همه پاسخ مثبت گرفتهاند. مردم در نامههای خود از رییس جمهور میخواهند که به آنها کمک کند. کمک خرجی، هزینه تحصیل فرزندان و یا پول عمل جراحی. عدهای میخواهند به زیارت بروند، دختران بیجهیزیه التماس دعا دارند و الی آخر ....
پیتر لوم، فیلمساز در تمام مصاحبههایش با روستاییان فقیر کسی را پیدا نمیکند که از طرف دفتر ریاست جمهوری به او کمک شده باشد. اما همه افراد با حسرت و امید میگویند که به دوستان و یا اقوام آنها کمک مالی شده و دعای آنها بدرقه راه آقای رییس جمهور است. بسیاری میگویند که اطمینان دارند که به تقاضایشان رسیدگی میشود.در دفتری از دفاتر رسیدگی به نامهها، دختران جوان بسیجی با جدیت مشغول خواندن نامهها هستند. البته نامههای نوشته شده از طرف زنان فقط توسط خواهران بسیج خوانده میشود. برای هر کسی که نامه نوشته باشد پروندهای تشکیل میشود. در اداره دیگری صفی طولانی از مردم به انتظار جوابی مثبت ایستادهاند. مسئولین وعده رسیدگی و کمک میدهند. آنها باید صبر کنند و توکل به آقا امام زمان! دوربین پیتر لوم به دنبال رییس جمهور به روستایی پرت و دور افتاده میرود. فقر و بدبختی از سر و وضع مردم میبارد. احمدی نژاد با دقت به مردم گوش میدهد. رفتارش ساده و بیتکلف است. خیلی خودمانی به خانهای وارد میشود و بچهها و پیرمردان را در آغوش میکشد و عکس شهدای جنگ را با احترام میبوسد. پدر و مادر شهیدی اشک میریزند. اما رییس جمهور میگوید که خوشحال باشید و گریه نکنید که شهدای ما در بهشت به زندگی جاودانهشان ادامه خواهند داد. باز کیسهها پر از نامه میشوند و باز التماس دعا و انتظار جواب! جوان دیگری در یکی از شهرستانها به دنبال ماشین احمدی نژاد میدود و شماره پروندهاش را فریاد میکند. من شماره «۳۳۳۴۵۶۶۷» هستم و هنوز جوابی نگرفتهام! پیتر لوم در کند و کاو خود به همه جا سر میکشد. کارگر جوانی دیوار بلند و عریض یک ساختمان را رنگ میکند. همکار او در کنارش به نقاشی چهره عظیم رهبر بر روی دیوار مشغول است. کارگر جوان هم به احمدی نژاد نامهای نوشته و با خوشبینی و صبر منتظر جواب است. میگوید شنیده است که دیگران جواب گرفتهاند و همین او را امیدوار میکند. در صحنه دیگری از فیلم زنی جوان و خانمی میان سال چادرهای سیاهشان را به خود پیچیده و در انتظار رییس جمهور کناردیواری در سالن ادارهای نشستهاند. آنها هیچ توجهی به دوربین ندارند و اصلا آن را نمیبینند. یکی از آنها با احترام و ستایش از احمدی نژاد حرف میزند. از کمکهای رییس جمهور به مردم بیچیز. دیگری با تکان دادن سر تایید میکند. آنها ُساعتهاست که منتظرند. زن جوان با دوستش درد دل میکند. مدتهاست که نمیتواند شکم بچههایش را سیر کند، ناگهان بغض میکند و آرام اشک میریزد. دیگری میگوید که مدتهاست قادر به خریدن گوشت نیست. بعد همدیگر را دلداری میدهند و زیر لب دعا کنند. مدتی میگذرد تا این که بلندگو اعلام میکند که آقای رییس جمهور بازدید امروز خود را لغو کردهاند. دخترانی که با دیدن دوربین، روسریهای رنگیشان را با تانی روی کاکلهای بلوندشدهشان میکشند، با حسرت از نداشتن آزادی و آینده میگویند. آن ها هرگز به رییس جمهور نامه نمینویسند و نمیتوانند باور کنند که احمدی نژاد قرار است وضع آنها را بهتر کند. جوانان نشسته در سایه درختان پارکها با گوشه و کنایه حرف میزنند. از سیاست داخلی و خارجی رییس جمهور خشمگین و شرمگیناند. از روزمرگی و بلاتکلیفی کلافهاند. به سیاستهای پوپولیستی رییس جمهور پوزخند میزنند و تنها راه چاره را تغییر و دگرگونی میدانند. وقایع روزهای قبل و بعد از انتخابات نشان داد که این جوانان به نقش خود در تغییر جامعه کاملا واقف شدهاند و میروند که طرحی نو در اندازند. فیلم پیتر لوم یک تحقیق مردمشناسانه تصویری است. او با دقت و ظرافت احساسات، آرزوها، حسرتها و عسرتهای مردم را در ده و شهر ثبت کرده است. سندی افشاگرانه در مورد سیاستهای پوپولیستی رییس جمهور احمدی نژاد و درد و رنج مردمی محروم که در انتظار صدقه او شب را سحر میکنند. |