رادیو زمانه > خارج از سیاست > هفت هنر > «نقشی که تاریخ را زنده میکند» | ||
«نقشی که تاریخ را زنده میکند»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comچهاردهمین بینال (دوسالانه) نقاشی و مجسمهسازی در «شهر بینالمللی هنرها» (Cité Internationale des arts) در پاریس، از چهارشنبه ۴ آذرماه ـ ۲۵ نوامبر - درهای خود را به روی علاقمندان و هنردوستان باز کرد. این دوسالانه تا ۱۳ دسامبر ادامه دارد.
در میان ۱۰۹ اثر از مشهورترین هنرمندان هنرهای تجسمی معاصر در این نمایشگاه دوسالانه، تابلوی بزرگی از قاسم حاجیزاده، نقاش صاحب سبک ایرانی با نام «آتشفشان» عرضه شده است. قاسم حاجیزاده ۶۲ سال پیش در لاهیجان، مرکز چای و برنج ایران، متولد شد. از ۱۲ سالگی به نقاشی روی آورد و پیش از انقلاب به یکی از نقاشان مطرح و معروف ایران مبدل شد. در سال ۱۹۶۸ ایران را ترک کرد و مقیم پاریس شد. ملیت فرانسه گرفت. اما هرگز سرزمین مادری و فرهنگ آن سرزمین را فراموش نکرد. زنان قاجار، قهرمانان ایرانی بهویژه میرزاکوچک خان، مصدق، صادق هدایت و نیز چه گوارا از سوژههای مورد علاقهی او بوده و هستند. او علاقهی زیادی به نقاشی از روی عکسهای قدیمی دارد. در بینال شهر بینالمللی هنرها در پاریس که از چهارشنبه آغاز شده و سه هفته ادامه دارد، تابلوی آتشفشان قاسم حاجیزاده عرضه شده است که تماشاگران بسیاری را به خود جلب میکند. در این تابلوی سورئالیستی، دماوند آتشفشان، زنان قاجاری، پرچم آمریکا و زنی که درازا خوابیده دیده میشوند. در شب گشایش بینال پاریس ابتدا از دو هنردوست ایرانی که هردو در پایتخت فرانسه آرشیتکت هستند، نظرشان را دربارهی تابلوی قاسم حاجیزاده پرسیدم: بیژن حبیبنیا هستم. آرشیتکت. خودتان هم نقاش هستید؟ نه به آن صورت، ولی خب کار نقاشی میکنم و خیلی هم علاقمندم. در مورد کار آقای حاجیزاده بحث خیلی زیبا است و آنچه آدم از کار حاجیزاده میبیند، یک دگرگونی نوستالژیک قدیم ایران است. یک دورهای، نه این که خیلی قدیمی، یک دوره از حکومت قاجار ایران است که با یک دید دیگری نگاه میکند. این دید یک دید ارونیک است، همراه با یک پرسپکتیوی از آنچه در آینده خواهد بود، نسبت به گذشته. و این که در گذشته اینها بوده، ولی شاید همیشه مخفی بود. ولی حالا آن را آدم میبیند. ضمن آنچه آدم در این تابلوها میبیند، جدا از این کمپوزیسیون که میبیند، یک فرم سورئالیستی دارد که فوقالعاده زیبا و برای من جالب است. آدمها در یک حالت مالیخولیایی، در حالتی ملانکولی و فرمی از... ؛ مذهب نمیشود گفت، فرمی از یک چیز بهخصوص دارد. نمیدانم چهطور توصیف کنم. تابلو از نظر من فوقالعاده زیباست. این یک تابلوی سورئالیستی است، اما با دید یک نقاش ایرانی که آقای حاجیزاده است.
آقای مهندس اشراق شما هم از اهالی هنر هستید و هنردوست هستید. نظرتان راجع به کارهای آقای حاجیزاده و این تابلو در این بینال چیست؟ اصولاً کارهای نقاشان را باید به چند گروه تقسیم کرد. نقاشانی مثل قاسم که سعی میکنند فرهنگ قدیمی را حفظ کنند، با یک نوگرایی جدید. یعنی این که شما در اینجا طرز پوشش صد سال قبل را میبینید، سیمای صد سال قبل را هم میبینید، ولی با یک دکور جدید از نوگرایی فرهنگ نقاشی اکنون. بنابراین این شخص نشده که بیاید لباس و موها و صورت و چیزهای قدیمی را عوض کند؛ همانها را میگذارد، با یک دکور دیگر، با یک فرم دیگر و با رنگهایی دیگر. و این به شما میرساند که در قدیم ما چه کار میکردیم؛ این لپ خانمهای ما درشت بود یا آرایش صورتمان چه طوری بود؛ این را میگوید، با ما صحبت میکند. یعنی سعی میکند تا آنجایی که امکان دارد فرهنگ گذشتهی ما را بیاورد مقابل چشم بیننده. به نوعی تاریخ را دوباره زنده میکند؟ تاریخ را دوباره زنده میکند، اما نه به صورت کپی صددرصد. یعنی این یک حسن اوست که کپی صددرصد نمیکند؛ اشارهای میکند به کپی، جرقهای میزند، ولی این جرقهای است با نشاندادن امروز. یعنی در واقع میگوید، نگاه کنید آنها این کار را میکردند و کنار اینها میآید با رنگهای دیگر کار میکند. کار خیلی قشنگی که درر اثز ایشان وجود دارد، نحوهی پرسپکتیو کار است. یعنی وسط تابلو آن حرکت اصلی را میگذارد، بعد کنار تابلو میآید کارهای دیگری میکند به صورت دیگری. در کارهایش کاملاً نوگرایی فوقالعادهای است و او یکی از آنهایی است که رشتهاش را عوض نمیکند. میگوید من منم؛ من قاسم حاجیزاده هستم. همان حرف قبلیاش را زده. الان ۱۵، ۲۰ یا ۳۰ سال است که همین رشته را حفظ کرده و همین روش را ادامه داده است. منتهی هر روز با فرمی کار دیگری را عوض میکند. به نظر شما جایگاه آقای حاجیزاده در دنیای نقاشی بهویژه فرانسه در کجاست؟ نمیتوانیم برایش جایگاه تعیین کنیم. چون واقعاً در حال حاضر کلمهی نوگرایی در دید مردم فرانسه بیش از حد جلوه کرده است. ولی آنهایی که واقعاً اهل فن هستند، قدرت و توانایی فکری دارند و اهل علم نقاشی هستند، بیشتر میپسندند تا افرادی که نوگرا هستند.
و برای شما هم که دوستدار تاریخ ایران هستید، در تابلوهای قاسم حاجیزاده نوعی تاریخ و فرهنگ ایران را میبینید؟ بیش از حد خوب است. برای این که ما تاریخ تمدنی داشتیم که دیگر دارد از بین میرود. افرادی هستند که هم در رشتهی معماری و هم در رشتهی موسیقی و نقاشی همیشه دارند جایگاه ما را حفظ میکنند. ما الان نقاشان جدیدی داریم، الان نمایشگاهی داریم که در پاریس است که به کلی آن نقاش ایرانی، در اثرش اشارهای از فرهنگ و تمدن ایران نیست ولی اینجا میبینیم وقتی کسی از برابر این اثر رد میشود، میگوید اوه، این چی هست؟ همین «این چی هست» میرساند، میگوید که این فرهنگ قدیم ایران است. پس بنابراین این فرهنگ در خونش است و این فرهنگ را گذاشته روی تابلو. آقای قاسم حاجیزاده در بینال شهر هنر در پاریس هستیم و یکی از تابلوهای بزرگ شما در اینجا به نمایش درآمده است. بفرمایید که موضوع این تابلو چیست؟ موضوع تابلو آتشفشان است. آن انتهای تابلو یک آتشفشان دیده میشود. این خانمهای قاجاری چی؟ برای خانمهای قاجاری از یک عکس قدیمی استفاده کردم. همین. چیز دیگری ندارم راجع به این تابلو بگویم.
چه مدت برای این تابلو کار کردید؟ چند ماهی شد. فکر میکنم پنج یا شش ماه. همین، از عکسهای قدیمی استفاده میکنم و همین نقاشی که آن بالا میبینید، من خودم نمیتوانم تعریف کنم یا تکذیب کنم. این تابلو همین است که میبینید. یک پرچم آمریکا دارد در ساختمان و یک مشت زنان قاجارند که در حال عیش و نوشاند و از این حرفها. دماوند هم که دارد آتشفشانی میکند. یک چنین تصوری است که کشیدم. خودتان نسبت به این بینال امسال چه نظری دارید؟ برای کسانی که شما را نمیشناسند به طور کوتاه بفرمایید که چند سال است نقاشی میکنید؟ از بچگی نقاشی میکردم. من الان حدود ٦٣ سالم هست، شاید مثلاً ۵۰ سال است نقاشی میکنم. همیشه نقاشی میکردم. خودتان دربارهی قاسم حاجیزاده چه میگویید؟ چه میگویم؟ نمیدانم چه بگویم. میخواهید تعریف کنم. چیز خاصی نمیتوانم بگویم. فکر میکنم آدم باید هر طوری هست در حوزهی خودش کار کند. من نقاشم، نقاشی میکنم. همین. ولی یک سبک مخصوص خودتان را دارید؟ حتماً. بالاخره وقتی آدم سالها کار میکند، به چیزی به جایی میرسد توی کارش. این طبیعی است. این تابلو را چهقدر قیمت میگذارید؟ نمیتوانم قیمت بگذارم. ولی قیمتی که بالاخره هست روی این تابلو ۶۵ هزار یورو است. |
نظرهای خوانندگان
قاسم از دیدنت بعد از ٢٨ سال جلوی تابوی نقاشی ات خوشحال شدم پیرمرد! حتما غمگین هستی که دیگه نمیتونی سری به بیجارپس بزنی!
-- بدون نام ، Nov 28, 2009 در ساعت 08:50 PMموسی