رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۴ آبان ۱۳۸۸
نگاهی به فیلم «آقای هفت رنگ»

مدیران مردم‌دار و لایق!

آرش پارسا

نویسنده: علیرضا معتمدی، احمد رفیع زاده، کارگردان: شهرام شاه حسینی، تهیه کننده: عبدالله علیخانی، حسین فرحبخش، مدیرفیلمبرداری: اصغررفیعی جم، طراح چهره‌پردازی: عبدالله اسکندری، تدوین: مستانه مهاجر، طراح صحنه ولباس: سعید آهنگرانی، صدابردار: بابک اخوان ، عکاس: محمد فوقانی، مدیربرنامه ریزی: محمد آهنگرانی.

بازیگران: نیکی کریمی، «فیروزه». حسن شیرازی، «کامران». رضا عطاران، «جهان». افسانه بایگان، «ستاره». محسن قاضی مرادی. محمود بهرامی. مختارسائقی. انوشیروان نعیمی. مریم سلطانی، «مریم».

سینماهای نمایش دهنده: مرکزی، سپیده، فلسطین، ایران و...

خلاصه داستان: جهان که ازبانک دزدی کرده مجبور می‌شود برای بازپس گرفتن پولش به خانه کامران برود. در آن‌جا او به رابطه پنهانی کامران و فیروزه پی می‌برد. همین اتفاق باعث شکل گرفتن دردسرهای بی‌شماری برای کامران می‌شود و...


مدیران مردم‌دار و لایق!

شهرام شاه حسینی ازجمله کارگردانان جوانی است که درچند ساله گذشته جذب سینمای بدنه ایران شده‌اند. شاه حسینی دراولین تجربه سینمایی خود «کلاغ پر» را جلوی دوربین برد که با استقبال مخاطبان مواجه شد.

«زن‌ها فرشته‌اند» دومین فیلم شاه حسینی درسینمای ایران بود. شاه حسینی فیلم دوم خود را درراستای نگاه خود درباره مسائل و معضلات اجتماعی جلوی دوربین برد.

فیلم سوم او «آقای هفت رنگ» هم درراستای چنین نگرشی است. شاه حسینی علاقه خاصی به پرداختن به معضلات زندگی زناشویی دارد و این مضمون‌ها را ازدریچه‌ی طنز به مخاطب خود عرضه می‌کند.

طرح کلی داستان براساس همین نگرش شکل می‌گیرد. «جهان» که برای دزدی به بانک رفته مجبورمی‌شود تا پول دزدیده شده را به جیب «کامران» که رییس شورای منطقه است، بیندازد. همین جابجایی باعث بروزاتفاقاتی دراماتیک و جذاب داستان می‌شود.


نویسنده با استفاده ازهمین عنصرلحظات وموقعیت‌های جهان داستانی‌اش را تا به انتها پیش می‌برد. وقتی جهان برای بدست آوردن پول مورد نظر کامران را تعقیب می‌کند، به ارتباط مخفیانه کامران با زن بیوه‌ای، «فیروزه» که تنها زندگی می‌کند، پی می‌برد.

همین اتفاق در روایت، باعث شکل‌گیری موقعیت درداستان و گسترش موقعیت‌های نمایشی می‌شود.

درواقع نویسنده با چنین انتخابی علاوه برروایت اثرش، شخصیت‌های داستان را دروضعیت‌هایی قرارمی‌دهد که مجبوربه برون فکنی افکار و اعتقادات خود می‌شوند.

طراحی شخصیت‌ها ازسوی نویسنده یک انتخاب تیپیکال است. هرکدام ازکاراکترها نماینده قشری از جامعه است. «جهان، دزد بی‌پول ازطبقه پایین جامعه»، «کامران، مرد ثروتمند و صاحب منصب در دولت»، «فیروزه، زن بیوه و تنها از طبقه متوسط جامعه» و...

قراردادن شخصیت‌هایی با چنین مختصاتی مخاطب را در وضعیتی متضاد و گروتسک قرار می‌دهد که در برخی لحظات اثر باعث خنده او می‌شود و در برخی لحظات مخاطب را به تفکر وا‌می‌دارد.

این سیرصعودی در فیلمنامه تا فصل‌های میانی داستان به خوبی پیش می‌رود اما ضعف اصلی فیلمنامه درفصل پایانی آن اتفاق می‌افتد. وقتی فیروزه که از کامران ناامید شده به خانه ستاره می‌رود و کل داستان را برای او شرح می‌دهد. در مقابل، جهان که از آغاز داستان هویتی مشخص «دزد» برای مخاطب دارد در فصل پایانی در انتخابات شورای منطقه شرکت می‌کند و به عنوان رییس انتخاب می‌شود.


چنین جابجایی‌های بدون منطقی در فصل پایانی بیش از آن‌که در جهت روند منطقی و صعودی داستان باشد، باعث دوری مخاطب از اثر می‌شود.

دربخش کارگردانی هم شاه حسینی تلاش چندانی برای برون رفت از چنین وضعیتی نمی‌کند. نقش دوربین در دکوپاژ کارگردان تنها به یک ناظر منفعل محدود می‌شود.

در بیشتر سکانس‌ها مخاطب با قاب‌بندی‌هایی مواجه می‌شود که تنها بازگو کننده اطلاعات جهان داستانی است. کارگردان دراین بخش کمتر به سمت قاب‌بندی‌های ترکیبی و خلاقانه نزدیک شده است.

انتخاب بازیگران از سوی کارگردان به درستی انجام شده است. اما نکته قابل اشاره دراین بخش عدم اشراف کامل شاه حسینی در هدایت بازیگرانش است. این اتفاق درارتباط با رضا عطاران بیشترنمود دارد.


عکس‌ها از فیلم «آقای هفت رنگ»

عطاران برای ایفای نقش جهان، انتخاب‌ها وطراحی‌هایی را دربازی خود به نمایش می‌گذارد که تفاوت چندانی با کارهای گذشته او «به عنوان مثال: خروس جنگی» ندارد.

نیکی کریمی درنقش «فیروزه» تا زمانی موفق عمل می‌کند که شخصیت درلایه جدی خود در حال عمل است، اما وقتی در موقعیت‌هایی نقش از بازیگر لحظات کمیک و طنز را می‌طلبد، کریمی در نشان دادن چنین لحظاتی ناموفق است.

حسن پورشیرازی درنقش «کامران» تنها بازیگری است که به خوبی تمام وجوه نقش را برای مخاطب تصویرمی‌کند. انتخاب و استفاده‌ایی که پورشیرازی ازمیمیک خود در نشان دادن موقعیت‌های هیستیریک نقش می‌کند، برای مخاطب جذاب و قابل باور است.

او به خوبی مدیر معتقد و مردم‌داری را به تصویرمی‌کشد که در اجتماع چهره‌ایی موجه دارند، اما وقتی تنها می‌شوند، درخلوت کارهایی را انجام می‌دهند که مردم را از انجام دادن آن کارها نهی کرده بودند.

در واقع شاه حسینی با طراحی چنین شخصیتی نگاه انتقادی خود را متوجه مدیران ومسئولان رده بالایی می‌کند که با شعارخدمت به مردم، تنها به منافع خود می‌اندیشند و سرنوشت مردم و جامعه برای آن‌ها ارزشی ندارد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

یک فیلم درپیت...

-- م ، Nov 3, 2009 در ساعت 06:30 PM

دوست عزیز این فیلم کپی از فیلم سازش است ، باز هم تقلید و یه کپی با برداشتی اسلامی در خور جامعه‌ با فرهنگ: این هم شناسنامهٔ فیلم سازش:

جواد، جوان آس و پاسی است که به دختری به نام بتول که مادرش بیمار است، علاقه دارد. جواد برای تامین هزینه درمان و عمل جراحی مادر بتول به قصد دزدی به خانه زنی به نام زیبا می رود و در آن جا متوجه رابطه زن معروفه ای به نام زیبا با مردی به نام خلایق می شود که رییس انجمن محل است. جواد تصمیم می گیرد به جای سرقت، پول مورد احتیاج را از خلایق اخاذی کند.
بازیگران: بهروز وثوقی، نوری کسرایی، آرمان، مهین شهابی، نوش آفرین، عباس ناظری، مجید مظفری، داریوش اسدزاده، نعمت الله گرجی، ملیحه نصیری، محمد ورشوچی
کارگردان: محمد متوسلانی
سال ساخت: 1350

-- HR ، Nov 5, 2009 در ساعت 06:30 PM