رادیو زمانه > خارج از سیاست > فستيوال فيلم > «الی»، نمونه دختر ناراضی ایرانی | ||
«الی»، نمونه دختر ناراضی ایرانیژاله دبیر سپهریبرلیناله با تمام شور و حرارتش به پایان رسید. جایزهها هم تقسیم شد و همانطور که از فستیوال برلیناله انتظار میرفت، خرسهای برلیناله بیشتر نصیب کشورهایی شد که سرمایههای هنگفت برای فیلمسازی ندارند. خرس طلایی نصیب یک فیلم پرویی شد و خرس نقره برای بهترین کارگردان هم نصیب اصغر فرهادی و خرس نقرهای بهترین بازیگری برای هنرپیشهای مالیایی تبار. هیئت داوران امسال هم افرادی از تمام ملیتها و کشورهای مختلف جهان بودند با سابقههایی در زمینه فیلمهایی که آنها را فیلمهای غیر بازاری و غیرگیشهای مینامند و این طبیعی است که در چنین فضایی امکان دسترسی صداهای خاموش اما مستعد فیلمسازی در اقصی نقاط جهان به جوایز بیشتر است. این فستیوال برای ایرانیان مقیم آلمان که علاقمند به دیدن فیلمی به زبان فارسی بر پرده سینما هستند، این فرصت را فراهم آورد که « درباره الی» ساخته اصغر فرهادی را در سینماهای برلین به تماشا بنشینند. درباره الی گروهی از زوجهای جوان که سابقه آشناییشان به دوران دانشجویی برمیگردد، راهی شمال میشوند. در این میان سپیده (گلشیفته فراهانی) تصمیم دارد که مربی مهد کودک دختر خود را که الی (ترانه علیدوستی) نام دارد به دوستی که برای ده روز ازآلمان به ایران آمده و قصد آشنایی با یک دختر ایرانی دارد معرفی کند تا شاید سبب خیر شود! حضور پرشمار بازیگران در این فیلم و اصرار فرهادی در نزدیک کردن دوربین به قهرمانان فیلم و زیر ذرهبین قراردادن شخصیت هر فرد باعث میشود که بیننده ناخودآگاه مواجه با اشخاصی از یک طبقه اجتماعی، اما با تیپهای کاملاً متفاوت بشود. این شیوه وقتی گروه مسافر به بحران گم کردن «الی» برخورد میکنند بیشتر خود را نشان میدهند. طبیعی است که افراد در بحران، خودِ واقعیشان را بیشتر آشکار میکنند. فیلم، سادگی خاصی دارد، شاید برای ما ایرانیها داستان سفر به شمال با دوستان در یک آخر هفته چندبار اتفاق افتاده است. سادگی داستان اما دلیلی بر کم محتوایی فیلم نیست. فیلم ضمن اینکه اصرار دارد با معلق و منتظر نگه داشتن تماشاگر تا آخرین دقایق، فضای جذاب خود را حفظ کند، با بازیهای درخشانی که بازیگرانش ارائه میدهند سعی بر نشان دادن پارهای ازارزشهای واژگون شده در جامعه ایران دارد. به عنوان نمونه ما همواره در صورت ترانه علیدوستی که نقش «الی» را بازی میکند نوعی تردید همراه با غم را میبینیم. او ناراضی است! فیلم برای ما با صدای بلند توضیح نمیدهد که چرا «الی» ناراضی است، اما با کنار هم گذاشتن پازل شخصیت «الی» که گره اصلی هم بر حول این محور میچرخد به این مفهوم نزدیک میشویم که الی نمونه دختر ناراضی ایرانی است. دختری که برای سفر به شمال با گروهی، باید این سفر را با توضیحی «نه واقعی» برای مادرش موجه جلوه دهد. اتفاقی که شاید برای خیلی از دختران ایرانی میافتد. او نامزد دارد اما از این رابطه ناراضی است و احتمالاً آماده جایگزین کردن مرد دیگری به جای نامزدش است. اما «الی» با خودش هم در جنگ است. گویا از این شیوه و اینکه نمیتواند با کارت باز زندگیش را بازی کند ناراحت است. اما این پنهانکاریها درایران امری ضروری است، غیر از این زندگی برای یک زن در ساختار سنتی خانواده و زمینه پر خشونت جامعه ایرانی با آن همه سرکوب و خشونت ممکن نیست. اما همین همسفران «الی» بعد از ناپدید شدنش وقتی متوجه میشوند که در حلقهای پنهانکاری «الی» و «سپیده» که معرف اوست گرفتار شدهاند و اصلا دقیق نمیدانند که «الی» کیست شروع به قضاوت او میکنند. حتی با وجود اینکه «الی» برای نجات فرزند آنها به آب زده و ناپدید شده. فرهادی خود میگوید الی دوبار غرق شد؛ یکبار در دریا و یکبار در دریای اتهامات همراهان! و من دوست دارم ماجرا را از این زاویه هم ببینم که الی به دریا زد، هم برای نجات پسر کوچک گرفتار در امواج و هم برای نجات خودش! مطالب مرتبط: • «درباره الی»، خرس نقرهای برلین را برد • «درباره الی» برنده خرس نقرهای شد • «درباره الی، یک اتفاق تازه در سینمای ایران» • روایت اصغر فرهادی از «درباره الی» در برلین • گفت و گو با دیتر کاسلیک، رییس فستیوال برلیناله • گشایش پنجاه و نهمین جشنواره فیلم برلین |
نظرهای خوانندگان
Khanome montaghed, Lotfan filme ekraan nashode ro Lo nadid!
-- Reza ، Feb 18, 2009 در ساعت 07:00 PMمن این فیلم را دید م.اتفاقا من هم همین حس را داشتم.
-- سارا ، Feb 18, 2009 در ساعت 07:00 PMفیلم غمگینی بود !!
اما جایزه واقعا حق فرهادی بود. کارگردانی عالی ارائه داده بود.
بی ربط ترین تحلیلی که از زمان دیدن درباره ی الی خوانده ام.
-- بومی ، Feb 19, 2009 در ساعت 07:00 PMآقای رضا گرامی
-- ژاله دبیرسپهری ، Feb 19, 2009 در ساعت 07:00 PMمن فقط طرحی از داستان فیلم را نوشتم که چیزی بیش از آن مقداری نیست که خود آقای فرهادی در مصاحبه هایشان بروز داده اند.
مثلا آقای فرهادی از غرق شدن الی که معمای اصلی فیلم است پرده برداشته اند: دقت کنید به این قسمت از سخنان ایشان در مصاحبه با صدای آلمان:
وی دربارهی شخصیت "الی" در فیلم میگوید: «"الی" مرتکب گناهی نشده است، اما شکلگیری چهرهای منفی از او در اثر داوریهای جمع رخ میدهد.» "الی" یکبار به طور واقعی غرق میشود، اما از طریق گفتههای دوستان نیز برای دومین بار قربانی میشود. فرهادی گفت که این فیلم رو راست است و حضور مرگ، به عنوان بحران، در این فیلم استعاری نبوده و بیشتر از الزامات درام برخاسته است.
بدون قصد توهین به اقای فرهادی در عکسی که از ایشان با یک قطعه سنگ رنگی کوچکی که در دست گرفته اند و با توجه به هیکل بزرگ و ورزیده ایشان بیننده ممکن است که از روی بی دقتی در عکس دنبال خرس گشته و در "باره خرس نقره ا ی" اشتباه بی اندیشد.
-- بدون نام ، Feb 19, 2009 در ساعت 07:00 PMبسی جای تاسف است که اقای فرهادی در این
برنامه جشن همیشه سعی داشت باخانم فرهانی
فاصله داشته ودیگران همراهانش راهم وادارکرده
-- hadichitgar ، Feb 19, 2009 در ساعت 07:00 PMبودچنین رفتاری کنندازچه ترسداری ای مردقدری بخودبیاوببین کجاهستی درانذارزشت است
بينهايت عصبانيم كه آخر قصه رو اينجا نوشتيد. اين چه وضع مطلب نوشتن درباره فيلميه كه هنوز اكران نشده؟ تازه هنوز سي دي قاچاقش هم نيومده بازار! واقعا چقدر حرفه اي كار ميكنيد.
-- بدون نام ، Feb 19, 2009 در ساعت 07:00 PMكليديترين سكانس فيلم،مربوط به زمانيست كه «الي» و «احمد» در ماشين با هم تنها ميشوند.الي علت جدايي احمد از همسرش را ميپرسد.احمد با ذكر اين ضربالمثل آلماني،«الي» را بهفكر وادار ميكند: «يك پايان تلخ،بهتر از يك تلخي بيپايان است!»
-- ح.ش ، Feb 19, 2009 در ساعت 07:00 PM!ende mit schrecken ist besser als schrecken ohne ende
آقای بی نام عصبانی.
-- ر.س ، Feb 20, 2009 در ساعت 07:00 PMمن قبل از خواندن این نقد، پایان فیلم را از زبان خود آقای فرهادی در مصاحبه با رادیو آلمان شنیدم.
این هم لینک به مصاحبه آقای فرهادی
http://www.dw-world.de/dw/article/0,,4017444,00.html
نگاه «مسعود فراستي» به فيلم «درباره الي»
...
درباره الی فیلم خوبی نیست. فیلم متوسطی است و پرمدعا. صحنه کنار دریا و غرق شدن پسر بچه و دوربین روی دست خوب از آب درآمده. لوکیشن خانه کنا ردریا درست انتخاب شده. اصل ایده تبدیل خوشگذرانی به فاجعه خوب است. اما نه یک راست و نه خوب اجرا شده. نصفه نیمه است. فیلمساز ما نمیتواند تا ته برود. بحران را به اوج نمیرساند و فاجعه نمیآفریند؛ تا نزدیکیهایش میرود اما باز میماند. دعواهای زن و شوهریاش لق است. به بحران نمیرسد. این مشکل و نگاه در «چهارشنبه سوری» هم بود.
این با ادا حل نمیشود و با فرم. با زندگی کردن شاید. آدمهایش بین تیپ و شخصیت معلقاند و به هیچ کدامشان خوب رسیده نشده تا به شخصیت تبدیل شوند. مگر کسی «سپیده». فیلم تعلیق ندارد. دلهره و شوک دارد. تعلیق متعلق به جهان مدرن است- و استادنش هیچکاک است. در تعلیق تماشاگر همه چیز را میداند اما چگونگی،مسالهاش است و نه خبر. دریا که میبایستی مدام اضطراب آور باشد، دکوراتیو است. بچهها هم دکورند. دقت کنید به غرق شدن آرش و نجات یافتناش که به سرعت ول میشود. گویی بچهها فقط برای این صحنهاند. غرق شدن یا نشدن الی نیز جدی نیست، چرا که الی شناسانده نمیشود. بادبادکبازیاش نیز دکوراتیو است. و فرم بازی. رفتن یا نرفتناش نیز.
آدمهای الی مدرن نیستند و بین مدرنیزم و سنت اسیرند و منفعل. برخوردشان را با مسالهي نامزد الی بیاد بیاورید، که سنتی است نه مدرن؛ و بدجوری سطحیاند و خاله زنک و قرکمری. نه تنهایند، نه در «اسارت تقدیر» و نه... خرده بورژوازیهای نیمه مرفه علافاند.
«درباره الی» حرف بزرگتر از دهاناش میزند که نه فرمش و نه جهانبینی فیلمسازش هنوز اجازه به زدنش را نمیدهد. همینطوری کسی آنتونیونی، که هیچ، کیسلوفسکی که هم نمیشود- که فیلمساز درجه یکی نیست. تاریخ میخواهد و جغرافیا و...
-- ح.ش ، Feb 20, 2009 در ساعت 07:00 PMجناب بومی . این تحلیل هایی را که ادعا کرده اید خوانده اید لطفا اینجا لینک بدهید ما هم بخوانیم. چون من به دنبال نقد فیلم در مورد الی بود م و می خواستم نگاه نقدان و ببینندگان ایرانی را در مورد این فیلم برای کارم جویا بودم جز این مطلب چیزی در سایت های فارسی زبان پیدا نکردم. (البته به زبانهای دیگر بود ، مثل همیشه که روزنامه نگاران فرنگی گویا در مورد مسائل ایران از روزنامه نگاران وطنی سریعتر و فرزتر عمل می کنند.)
به هر حال نقدهای و یا به قول شما "تحلیل های" با ربط را اینجا بگذارید تا ما هم استفاده کنیم
یک دانشجوی فیلم درآلمان
-- ایراندخت ، Feb 20, 2009 در ساعت 07:00 PMبه اخر نوشته که رسیدم از خوندنش پشیمون شدم... نوشتن طرحی از داستان فیلم به چه منظوری؟؟؟ من به شخصه این مصاحبه ی اقای فرهادی رو نشنیده بودم و این که لذتم از دیدن فیلم به علت دونستن قصه کم می شه تقصیر این خانم منتقد؟! است . خوبه قبل از نوشتن از خودمون بپرسیم اصلا چی می خوایم بنویسیم وچرا ؟؟؟ از زمانه بعید است که هر مطلبی ر و چاپ کنه... از این به بعد محطاطانه تر مطلب برای خواندن انتخاب می کنم...
-- Saina ، Feb 20, 2009 در ساعت 07:00 PMاین جور مواقع یه spoiler alert چیزی اول مقاله میذارن...
-- A.J ، Feb 20, 2009 در ساعت 07:00 PMایراندخت عزيز!
-- ح.ش ، Feb 20, 2009 در ساعت 07:00 PMاين يادداشت را هم بخوان:
http://karaa.blogfa.com/post-503.aspx
كبريت بيخطر! | يادداشتي «درباره الی»
جناب سين اولا از كجا فهميديد كه بينام يه " آقاي" عصبانيه ؟ ( جاي يه فمينيست خالي كه تسلط ديدگاه مردسالاري رو تحليل كنه تو كلامتون!) بعدشم دليلي كه هم شما و هم نويسنده ارائه كرديد بسيار سست بود. راديو زمانه اگر فكر ميكنه سطح وسيعي از كاربران اينترنت در ايران مخاطبش هستن لطفا بهشون احترام بگذاره، دليلي هم نداره از راديو آلمان شاهد بياره و با دفاعيات بيمورد كار رو خرابتر كنه.
-- بدون نام ، Feb 20, 2009 در ساعت 07:00 PMباید زن بودن در ایران را تجربه کنید تا بفهمید الی چه می کشید. بله! یک پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایان است و الی هم پایان تلخ را انتخاب کرد به جای اینکه زندگیی تلخ را به برای همیشه به یدک بکشد.
-- آزاده عصار ، Feb 20, 2009 در ساعت 07:00 PMاین نوشته با نگاهی کاملا لطیف و زنانه نوشته شده بود.