رادیو زمانه

تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۸۷

سومین دوره‌ جشنواره‌ فیلم ایرانی در هلند

آزاده اسدی
azadeh@radiozamaneh.com

سومین دوره‌ جشنواره‌ فیلم ایرانی در هلند، جمعه ۲۶ مهرماه (۱۷ اکتبر) در مجموعه‌ فرهنگی «Lantaren/ Venster» در روتردام آغاز می‌شود.

Download it Here!

در این جشنواره‌ سه روزه، ۹ فیلم بلند «آن سه» (تقی نعیمی) «به آهستگی» (مازیار میری) «ماهی‌ها عاشق می‌شوند» (علی رفیعی) «زندان زنان» و «سه زن» (منیژه حکمت) فیلم «۱۰» (عباس کیارستمی) «۴+۱۰» (مانیا اکبری) «دست‌های خالی» (عبدالرضا کاهانی) و همین طور فیلم «پرسپولیس» (مرجان ساتراپی و ونسان پارونو) نمایش داده می‌شود.

همین طور سه فیلم مستند «روزگار ما» (رخشان بنی‌اعتماد) «تهران از زاویه‌ دیگر» (سام‌علی کاشانی) و «در انتهای یک روز کامل» (مینا کشاورز و کامران حیدری) نمایش داده خواهند شد.

در کنار این بخش‌ها، فیلم‌های کوتاه «شهرام و عباس» (رمی فان‌هوختن- Remy van Heugten) «شام آخر» (مصطفی هروی) «۱۲ ساعت و ۶ ساعت» (سام یزدان‌پناه اردکانی) و «گمشده در میان» (فرشاد آریا) نمایش داده می‌شوند.

در بخش کودکان هم فیلم «آینه» ساخته‌ جعفر پناهی، همراه با شش فیلم کوتاه دیگر ساخته‌ فیلم‌سازان هلندی و ایرانی نمایش داده خواهد شد.

در سومین دوره‌ جشنواره‌ فیلم ایرانی، امسال بر موضوع زن تأکید شده است. سارا محمدی، برنامه‌ریز این جشنواره، در مورد دلیل این موضوع می‌گوید این کار، آگاهانه انجام نشده است:

«وقتی فیلم‌ها را برای جشنواره‌ امسال انتخاب می‌کردیم، متوجه شدیم کارگردان اکثر فیلم‌هایی که به دستمان رسیده، زن هستند و سوژه‌ها راجع به زنان است.»

بعد از این روند، مسئولان جشنواره تصمیم گرفتند به سمتی که به گفته خودشان سوق داده می‌شوند، بروند:

«زنان موضوع جشنواره شدند و برنامه‌های جشنواره بر همین اساس نوشته شد؛ مثلاً «میس‌دی» رپر زن ایرانی در هلند را برای اجرای برنامه در جشنواره دعوت کردیم. مجریان برنامه هم همه زن هستند.»

جشنواره سه سال فیلم ایرانی که در گذشته در شهر اوترخت برگزار می‌شد، کاملاً غیررقابتی است و هیأت داوران در آن وجود ندارد. سارا محمدی در مورد نحو‌ه‌ انتخاب فیلم‌های جشنواره‌ امسال می‌گوید:

«فیلم‌ها توسط چند فیلم‌شناس که فیلم ایرانی را خوب می‌شناسند و سینمای ایران را دنبال می‌کنند، انتخاب می‌شوند. از فیلم‌سازها و پخش‌کنندگان فیلم در ایران که با آن‌ها در ارتباط هستیم، می‌خواهیم فیلم‌هایی را که در سال گذشته ساخته شده، برای‌ ما بفرستند.»


اما در بخش فیلم‌های بلند ایرانی، فیلم‌های نسبتاً قدیمی، مربوط به سه تا پنج سال پیش نمایش داده می‌شوند: «ماهی‌ها عاشق می‌شوند» ساخته‌ علی رفیعی، «زندان زنان» از منیژه حکمت و فیلم «۱۰» ساخته‌ کیارستمی. محمدی در مورد دلیل انتخاب و نمایش فیلم‌‌های نسبتا قدیمی در جشنواره ۲۰۰۸ می‌گوید:

«فیلم «۱۰» به این دلیل انتخاب شد که مانیا اکبری امسال با فیلم «۴+۱۰» میهمان جشنواره است و در فیلم «۱۰» هم بازی می‌کند. در پایان هر دوی این فیلم‌ها بحث و گفت و گو داریم که مردم می‌توانند سؤال‌های خودشان را مطرح کنند.»

او ادامه می‌دهد: «دیدیم به این شکل می‌توانیم فیلم «۱۰» کیارستمی را که خیلی در جامعه‌ هلند، اروپا و تمام دنیا مطرح است، دوباره نمایش بدهیم و توانایی‌ها و کارهای خانم مانیا اکبری را این طوری بیشتر به نمایش بگذاریم.»

او در مورد بقیه فیلم‌های تکراری در جشنواره می‌گوید: «امسال دومین فیلم بلند منیژه حکمت به نمایش درمی‌آید. به همین دلیل در کنار آن، «زندان زنان» را دوباره نمایش می‌دهیم که هر دو کار ایشان به ‌نمایش دربیاید. در هلند از «زندان زنان» بسیار استقبال شده و هنوز هم برایش مخاطب وجود دارد که دوست دارند و علاقه‌مند هستند که این فیلم را ببینند.

همین طور از چند ‌پخش‌کننده‌ فیلم و سینماها در هلند، به ما پیشنهاد داده شد که فیلم «ماهی‌ها عاشق می‌شوند» را دوباره نمایش بدهیم. به خاطر این که استقبال از آن در هلند، خیلی خوب بوده است.»

او دلیل نمایش فیلم «پرسپولیس» را هم استقبال هلندی‌ها از این فیلم می‌داند: «این فیلم تاریخ ایران را هم نمایش می‌دهد. هدف اصلی جشنواره‌ ما هم این است که دید دیگری نسبت به جامعه‌ ایران ایجاد کنیم و جامعه‌ ایران را بهتر به مخاطب هلندی‌ بشناسانیم.»

در جشنواره‌ی امسال بخشی اضافه شده که چندین صحنه از فیلم‌هایی مثل «مارمولک» ساخته کمال تبریزی، «فال‌بین» ساخته‌ سارا سعیدیان و همین طور «یک روز از زندگی یک آیت‌الله» ساخته‌ مازیار بهاری نمایش داده می‌شود.

برنامه‌ریز فستیوال درباره‌ دلیل ایجاد این بخش توضیح می‌دهد: «خانم ایفیه بلانک‌فورت (Eefje Blankevoort) که جامعه ایران را می‌شناسد و آشنایی نسبتاً خوبی هم با سینمای ایران دارد، پیشنهاد داد فیلمی راجع به طنز در سینمای ایران بسازد؛ ولی یک نوع طنز تلخ.»

خانم بلانکفورت نویسنده کتاب «ایران؛ یواشکی این‌جا همه کار می‌توان کرد» است که در هلند منتشر شد. به همین دلیل مسئولان فستیوال تصمیم گرفتند بخش‌هایی از فیلم‌های نسبتاً طنز اجتماعی ایرانی را برای این بخش آماده کنند. خانم بلانکفو با توجه هب این بخش‌ها و شناختش از ایران، فیلم‌ها را تجزیه و تحلیل می‌کند.

قرار است در کنار نمایش فیلم و کنسرت موسیقی در این فستیوال، برنامه‌های مختلف بحث و گفت و گو و میزگرد با میهمان‌های جشنواره برگزار شود.

مانیا اکبری و مینا کشاورز، دو سینماگر مقیم ایران در این میزگردها درباره جوانان در سینمای ایران و سینمای مدرن در ایران صحبت می‌کنند.

در کنار آن‌ها خانم‌ها الی صفری، مستندساز ایرانی در هلند و ایفیه بلانکفورد، خبرنگار و ایران‌شناس در هلند و کارولین رولانتس (Carolien Roelants) خبرنگار، خاورمیانه‌شناس و نویسنده‌ شرکت دارند.

موضوع اصلی این میزگردها و بحث و گفت و گوها، جامعه‌ ایران، سینمای ایران و تأثیر مسائل اجتماعی در سینمای ایران است که بر اساس نیاز مخاطب هلندی و ایرانی در جامعه‌ هلند شکل می‌گیرد.


سایت جشنواره فیلم‌های ایرانی در هلند
نگاهی به دومین جشنواره فیلم‌های ایرانی در هلند: ایران؛ سرزمین تنها در هلند
دومین دوره جشنواره فیلم ایرانی در هلند
«در اینجا یواشکی همه کار می‌شود کرد»

نظرهای خوانندگان

به نظر من بهتر بود مسئولین جشنواره واقعی هم حرف بزند.
1. خیلی از فیلم ها از تلویزیون هلند و سینماها هلند پخش شده است
2. بعض از فلیم ها هم در جشنواره روتردام چند ماه پیش هم پخش شده است.
با توجه به تجربه خودم در رابطه جشنواره فیلم چون کسی فیلم نداده است شما فیلم های قدیمی گذاشته اید چون در سال گذشته خیلی فیلم های خوب در ایران ساخته شده است.

-- خورشید ، Oct 16, 2008 در ساعت 01:01 PM

چگونه ميشود فستيوال فيلم در موضوع زنان ايران راه انداخت وفيلم دايره شاهکار جعفر پناهي را که برنده شير طلاي فستيوال ونيز شد در برنامه آن منظور نکرد؟!

-- سنگري ، Oct 17, 2008 در ساعت 01:01 PM

توصیه می کنم فیلم «سه زن» را ببینید.
هرکس به خانه ای تعلق دارد. خانه امن ترین مکان جهان است و قالی سمبل خانه ایرانی است و هر کس در جستجوی قالی و خانه گمشده خویش است. همه ما بدنبال آزادی هستیم اما نمی توانیم دقیقا" آنرا تعریف کنیم. «نسل ها با هم متفاتند اما نسل اول آنرا نمی پذیرد و نسل دوم به آن احترام نمی گذارد». همه ما در پی یافتن فرصت های دست نیافتنی هستیم در حالیکه زندگی مجموعه ای از خوشبختی های کوچک است، "مثل همین با هم قهوه نوشیدن و درددل کردن".

ما به کجا تعلق داریم؟ دختر از مادر می گریزد، زن از همسر، خواهر از برادر و مادر در حسرت پیدا کردن جایی برای امن ساختن قالی، در سکوتی گویاتر از کلمه، آواره بیابان شده است و تنها دست و نوازشی که همچنان نویدگر آن است که خانه پابرجاست، دست کودکی است که گرچه هنوز جهان اطرافش را نمی شناسد اما معنای امنیت را با همه بی کرانگیش هجی می کند.
آرزوها و خواسته های بی پایان ما از طرفی و فقدان همدلی و همرایی کافی برای آن ها از طرف دیگر این جدایی عظیم را رقم زد و ما را در آشفتگی زبانی فرو انداخت. ما ناتوانیم از تکمیل «برج بابل» مان و رسیدن به «خدای تفاهم» هنوز مسئله اصلی است. آیا به سوی هم خواهیم شتافت و از فرصت های حاضر استفاده خواهیم کرد، آیا برای ایجاد فرصت های جدید با هم مهربانانه تلاش خواهیم کرد یا همچنان در پی یافتن یک نامحال با سرعت زیاد از هم دور خواهیم گردید!

-- سیاوش پرند ، Oct 18, 2008 در ساعت 01:01 PM