خانه > رادیو سیتی > فستيوال فيلم > «گویی در شهر خبری نیست» | |||
«گویی در شهر خبری نیست»انوشیروان مسعودیجشنواره فیلم فجر امسال، مانند همیشه مهمانی داشت به نام فیلمهای کوتاه و مستند، مهمانی که هیچ گاه جدی گرفته نمیشود و مخاطب ندارد، در بیشتر موارد دلیل این امر مسئله عدم اکران در طول سال، عدم حمایت دولت، محدودیت و نبود فرهنگ تماشای فیلم کوتاه در میان مردم مطرح میشود. با این حال در این مقاله بر این هستم که موضوع را از سوی دیگری نگاه کنیم و به این بپردازیم که آیا مشکل از خود فیلمهای کوتاه نیست؟ آیا این فیلمها خود ارزش هنری بالا یا حتی در حد استاندارد دارند؟ با این تفاسیر به بررسی فیلمهای کوتاه و مستند جشنواره فیلم فجر میپردازیم. بهطور کلی مبنای نوشتن این نقد فیلمهای کوتاه و مستند به نمایش درآمده در جشنواره فجر است و نه دیگر فیلمهایی که نمایش داده نشدند. مشکل بزرگ فیلمهای کوتاه داستانی و مستند اصرار بر تجربی بودن آنهاست. ادعای تجربی بودن باعث میشود تا کارگردان اثر ایرادات و مشکلات بسیاری را نادیده بگیرد. مسئله تجربی بودن باعث شده تا اکثر فیلمها از داستان بیبهره باشند، صرفا تصویر و نمایش یک موضوع یا سوژه است، نه پرداخت و تحلیل یا حتی روایت ساده و بیلکنت یک داستان.
با این حال جالب اینجاست که این فیلمها به مفهوم واقعی کلمه تجربی نیستند، چرا که تجربه جدیدی حول مسئله نوع روایت، نوع نگرش به سینما، داستان فیلم، بیان تصویری، ایماژهای هنری، نحوه بازی گرفتن، دیالوگ نوشتن، استفاده از موسیقی، بیان مشکلات و معضلات روزمره جامعه و... صورت نمیگیرد، بلکه طبق یک فرمول ساده که در آن تدوین حذف شده، حضور بازیگران حرفهای حذف شده، نورپردازی و قاببندیهای کلاسیک از بین رفته، حرکت روی دست دوربین و لق زدن تصاویر جا گرفته است، با یک داستان ساده و البته سطحی سعی میشود تصاویری را به خورد مخاطب گیج شده بدهد. در واقع بیشتر فیلمها چه از حیث انتخاب موضوع و چه از حیث نوع پرداخت شبیه به هم هستند، و شاید کلید این مسئله اصرار بر تجربی بودن است. نوع دیگر سینمایی که در جشنواره فجر دیده میشد، کپیبرداری از فیلمهای شاخص سینمای ایران و جهان بود، فیلمهایی که مشخصا تقلید شده از ژانر نوآر، سینمای عباس کیارستمی، ابولفضل جلیلی یا حتی مسعود کیمیایی بودند. فیلمهایی ضعیف که به علت عدم درک صحیح شرایط تاریخی ـ اجتماعی دوره ساخت آن آثار کارهایی بیمایه و ضعیف از آب در میآیند. البته در برخی از فیلمهای کوتاه داستانی ما با حضور عوامل حرفهای نظیر بازیگر توانمند، صدابردا و تصویر بردار حرفهای و... روبهرو هستیم، با این حال فیلم به شدت آماتور به نظر میرسد، که این به دلیل ناتوانی کارگردان در کارگردانی اثر است. فیلمهایی که هر بخش آن ساز خود میزنند و به یکدیگر ربطی ندارند. مسئله عدم پرداخت به فیلم و فیلمنامه اثر توسط کارگردان پاشنه آشیل اکثر این فیلمهاست، فیلمهایی که داستانی ندارند، باید بتوانند در نوع پرداخت و نگرش و روایت مخاطب را جذب کنند، اما در این فیلمها گویی کارگردان اصلا به موضوعی مانند نوع روایت یا شخصیتپردازی فکر نکرده است، به همین دلیل است که شخصیتها سست، بیریشه، بلا تکلیف و گنگ هستند. از دیگر معضلات این قبیل فیلمها میتوان به شهری نبودن آنها اشاره کرد. انسان امروز در شهر زندگی می کند و با معضلات و نوع زندگی شهری آشنایی دارد و دست و پنجه نرم میکند. با این حال شاید هشتاد درصد فیلمهای کوتاه و مستند به نمایش درآمده در جشنواره روستایی هستند. دلیلش البته مشخص است، هزینه اندک، دور از آشوب و بلبشوی شهر، در دل آرامش با تصاویر چشم نواز و حتما یک نابازیگر، اینها باعث میشود تا فیلمسازان جوان برای فرار از مشکلات فیلمسازی شهری، روی بیاورند به فیلمهای روستایی و موضوعاتی که بارها و بارها مطرح شده و ساخته و پرداخته شدهاند. این مسئله خود باعث بیعلاقگی مخاطب شهری به این قبیل آثار میشود. فضاهای انتزاعی و آپارتمانی نیز با همین مشکل روبهرویند. فیلمی که تماما در یک آپارتمان میگذرد باید یا داستانی پرکشش داشته باشد یا شخصیتهای جذابی، یا تصویربرداری و نورپردازی زیبایی، یا دیالوگهای شنیدنی. با این حال در چند فیلمی که در جشنواره دیدم و آپارتمانی بودند، مسئله قاببندیهای ضعیف، طراحی صحنه در حد صفر، دیالوگهای بیمایه یا حتی فیلمی با کمترین دیالوگ، شخصیتهای بسیار معمولی و داستان کلیشهای همچنان آزار دهنده بودند.
فیلمهای امسال جشنواره، فیلمهایی بودند خنثی از لحاظ انتقادی. گویی فیلمسازان این فیلمها در ایران زندگی نمیکنند، حتی یک فیلم نیز درباره مشکلات و معضلات و انتقاد از شرایط موجود وجود نداشت. تمامی آثار درباره زندگی ساده یک دخترک کوچک که سیبی مییابد یا یادش میرود نان بخرد، یا نقاشی که نقاشیاش را به دختر همسایه میبخشد یا... گویی همه خوش و خرم زندگی میکنند و کسی مشکلی ندارد. این به خودی خود برای یک فیلم ایراد نیست، اما در یک جشنواره با این تعداد اثر کمی عجیب به نظر میرسد. اما فیلمهای مستند داستان دیگری داشتند. بزرگترین مشکل این فیلمها سوژهگرایی صرفشان بود. اکثر این فیلمها حول یک سوژه عجیب میگردد، سوژههایی که فقط در کشوری مانند ایران میتواند اتفاق بیافتد. البته تا اینجای کار مشکلی نیست، اما هنگامی که مسئله پرداخت و روایت میرسد، فیلمها درجا میزند، همه از یک نوع فرمول پیروی میکنند، سادگی صرف، بدون هیچگونه پیچیدگی، بدون ذرهای تفکرگویی، حرکت ول دوربین، صدابرداری بد، بومهایی که وارد قاب میشوند، بدون نورپردازی، و صرفا داستان را شخصیت یا موضوع جلو میبرد و گویی کارگردان کارش تنها یافتن سوژه است و در ادامه دیگر از فیلم خارج شده است. بهطور کلی فیلم های کوتاه و مستند جشنواره امسال نیز بی مخاطب ماندند و تنها فیلمسازان جوان یا خیل علاقهمندان فیلم کوتاه سازی بودند که به دیدن این فیلمها آمدند، وگرنه خبری از مخاطب خاص نیز حتی نبود. با این حال شاید بد نباشد این فیلمسازان برگردند و به پشت سر خود نگاه کنند و ببینند چگونه «تپههای مارلیک»، «باد جن»، «سیاوش در تخت جمشید»، «خانه سیاه است»، «جام حسنلو»، «سفر» و «موج، مرجان، خارا» ساخته شده بودند، تعدد و تنوع نوع روایت، برهم زدن شیوههای عادی، نگرش انتقادی اجتماعی، استفاده زیبا از سمبل و متافور و استعاره، اینها چگونه ساخته شده بودند؟ شاید تغییری حاصل گردد. البته باید یادآوری کرد که بسیاری از فیلمهای نسبتا مطرح کوتاه و مستند در جشنواره شرکت نداشتند و البته بودند تک فیلمهایی که سخن داشتند و نوع روایت اما در میان خیل فیلمهای ضعیف گم میشدند. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|
نظرهای خوانندگان
آقای مسعودی وقتی فیلم های قوی کوتاهی که در یکی دو سال اخیر ساخته شدند نظیر باد ده ساله مرضیه وفامهر ، اتو استاپ آقای صفاریان یا اینجا تهران است خودتان و بسیار کارهای دیگر یا توقیف می شوند یا راهی به جشنواره نمی یابند دیگر چه می شود گفت ؟
-- سمیه اسدی ، Feb 17, 2008 در ساعت 09:05 PMخانم سمیه اسدی اینکه باد-ده ساله ساخته ی مرضیه وفامهر کار درخشانیست که برای اولین بار موجب حضور فیلمی از ایران در ساندنس شد حرفیست اما این اتواستاپ ضعیف ترین فیلم کوتاهی است که من تا حالا دیدم.
-- محمد ، Mar 9, 2008 در ساعت 09:05 PMحد اقل از فیلم ستایش یا پرنده ی آبی نام ببرید یا ...
راستی این هم لینک باد- ده ساله. لطفا ببینید:
-- محمد ، Mar 9, 2008 در ساعت 09:05 PMhttp://phobos.apple.com/WebObjects/MZStore.woa/wa/viewMovie?id=272035811&s=143441