رادیو زمانه > خارج از سیاست > نقد فيلم > «جنگ تریاک» نگاهی دیگر به افغانستان امروز | ||
«جنگ تریاک» نگاهی دیگر به افغانستان امروزشهره جندقیانفیلم «جنگ تریاک» دومین اثر سینمایی صدیق برمک، نویسنده و کارگردان سرشناس افغان است که پس از حدود دو سال و اندی پیگیری و آمادهسازی بالاخره در ماه ژوئن گذشته فیلمبرداری آن آغاز شد. فیلمساز برجسته و برنده جایزه گلدن گلوب ۲۰۰۴ برای فیلم «اسامه» درباره انگیزهاش برای ساخت فیلم جدیدش «جنگ تریاک» این چنین میگوید: «این روزها هر چه که درباره افغانستان در رسانههای گروهی جهانی میخوانیم، در موضوعات زیر خلاصه شدهاند:
فیلم «جنگ تریاک» به نوعی جوابیهای است به تمامی این سرتیترهای ریز و درشتی که در رسانهها جمعی در گوشه و کنار دنیا به چشم میخورند و من سعی دارم با این فیلم بر این موضوع تأکید کنم که وقتی مصرفکننده تریاک، تقاضا و بازاری برای خرید و فروش مواد مخدر وجود نداشته باشد، هیچ سرزمینی تبدیل به تولیدکننده تریاک یا قاچاق آن نمیشود. اگر افغانستان مرکز کشت و تولید تریاک شده، به دلیل این است که بیش از ۲۵ سال این کشور، به عمد یا به اشتباه، از طرف دنیا نادیده گرفته شده و به دست فراموشی سپرده شده بود. زمانی که افغانستان در حال رویارویی با جنگهای متعدد بود و یا درگیر بحرانهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، این مملکت از یاد جهانیان رفته بود، و حالا دنیا انگشت ندامتش را به خاطر معضل تریاک به سمت افغانستان نشانه رفته است.» داستان فیلم «جنگ تریاک» در افغانستان اتفاق میافتد و ماجرای یک افسر سفیدپوست امریکایی و سرباز سیاهپوستش است که پس از انفجار هلیکوپترشان در منطقهای دورافتاده و مینگذاری شده، به دنبال محلی امن در کوهستانهای اطراف میگردند. سرباز امریکایی به دنبال فرصتی است تا از دست افسر ارشدش فرار کند. چرا که افسر زخمی به زور اسلحه سرباز را مجبور کرده تا او را به دوش کشیده و با خود به همراه ببرد. اگرچه هر دوی آنها با هم سر ناسازگاری دارند، ولی به خاطر نیاز به یکدیگر در سرزمین بیگانه، مجبورند همدیگر را تحمل کنند. در هنگام عبور از یک کشتزار خشخاش، سرباز و افسر زخمی برای تسکین درد و خستگی مفرط ، شیرابههای خشک شده بر روی غلافهای خشخاشها را میخورند و به دنبال نشئگی حاصل از شیرابهها شروع به گشت و گذار در کشتزار می کنند تا اینکه متوجه زرهپوشهای کهنه روسی میشوند که در میان کشتزار خشخاش پنهان شدهاند. افسر و سرباز امریکایی با ترس و گمان از این که افراد طالبان در داخل این زرهپوشها مخفی شدهاند، به خودروها حملهور میشوند. غافل از این که ساکن این زرهپوشها کسی به جز یک خانواده کشاورز افغان نیست.
فیلمنامه ی «جنگ تریاک» در قالب کمدی سیاه یا کمدی – تراژدی نوشته شده و داستان آدمهایی را بازگو میکند که از فرهنگهای متفاوتی میآیند و قادر به فهم و درک یکدیگر نیستند. آنها به خاطر این عدم آگاهی به دشمنان یکدیگر تبدیل میشون؛ بدون این که متوجه باشند در نهایت همگیشان قربانیان سیاست هستند. موضوع فیلم ارتباط مستقیم با وضعیت کنونی افغانستان دارد و اشاره به برخورد سیاسی – نظامی امریکا با این کشور در شرایطی بسیار ناپایدار است. در گفتگویی با روزنامه آلمانی «زوددویچه تسایتونگ» صدیق برمک درباره «جنگ تریاک» و مشکلات آتی حضور امریکاییها در افغانستان میگوید: «دیروز یک دوستی که خانهاش مابین شهر قندهار و فرودگاه واقع شده، درباره دختر کوچکش حرف میزد که پنج سال پیش هر وقت سربازان امریکایی از جلوی خانهشان رد می شدند، دخترک به خیابان میدویده و برای خوشامد به سربازان امریکایی به آنها دست تکان میداده. ولی امروز این دختر با دیدن سربازان امریکایی نه تنها دیگر دستی برایشان تکان نمیدهد، بلکه با پرتاب سنگ به استقبال آنها میرود.»
تلاشهایی که در جهت بازسازی شرایط مناسب برای رشد فرهنگ و هنر در افغانستان پس از طالبان صورت گرفته، بسیار سطحی و ناکافی بودهاند. با موفقیت های جهانی که فیلم «اسامه» برای سینمای افغانستان پس از طالبان به همراه آورد، تخم خوشبینی و امید را در دل فیلمسازان و دستاندرکاران سینما و هنرها کاشت. ولی با گذشت چهار سال از ساخت این فیلم، به خاطر عدم ثبات در شرایط عمومی کشور و نبود سرمایهگذاری لازم در زمینههای هنری و فرهنگی، این خوشبینی آغازین در حال کمرنگ شدن است. فیلم «جنگ تریاک» در قطع ۳۵ میلیمتری و در طبیعت وحشی کوهستانهای افغانستان فیلمبرداری شده است. همچنین برای نزدیک کردن فضای فیلم به واقعیت، از بازیگران غیرحرفهای استفاده شده است. تجربه موفقیتآمیزی که صدیق برمک در حین ساخت فیلم «اسامه» کسب کرد. معمولاً سنجش کیفیت فیلم دوم یک کارگردان کار بسیار سختی است. ولی فیلم «اسامه» صدیق برمک آنچنان از بافت دراماتیکی قوی و تأثیرگذاری برخوردار است که ناخودآگاه انتظاری مشابه را از فیلم دوم او «جنگ تریاک» در آدم به وجود میآورد. به هر صورت برای دیدن فیلم و قضاوت در این باره باید تا سال ۲۰۰۸ که فیلم آماده نمایش عمومی میشود، منتظر ماند. ---------------------- ---------------------- |
نظرهای خوانندگان
inja yek syte irani ast ya afghani? chera az moshgelate cinamaye iran chizi nemigoyid?
-- Behrooz ، Aug 16, 2007 در ساعت 05:11 PMآقای بهروز، برای مطلب درباره ی سینمای ایران شما را به ستون رسانه، به ویژه رادیو سیتی و پرویز جاهد ارجا می دهم. البته اگر کمی وقت بگذارید و ستون های دیگر را هم ببینید مطالب خواندنی بسیاری در این زمینه خواهید یافت.
-- شهره جندقیان ، Aug 17, 2007 در ساعت 05:11 PMمن از خودم می پرسم که آخر چرا شما نوشته ای به بی مسئوليتی نوشته ی آقای بهروز را منتشر می کنيد آخر در اين جهان ما چه کسی را از افغانها و تاجيکها و ... به خود نزديکتر داريم، اگر اينها را هم تحمل نکنيم وای بر ما!
-- پروانه دانشجو از تهران ، Aug 18, 2007 در ساعت 05:11 PMپروانه دانشجو از تهران
behrooz! in site baraye hameye kesani hast ke mitoonan zabane farsi bekhoonand, ama fekr nakonam jaye adamhaye nejadparast basheh!!!
-- Minoo ، Aug 19, 2007 در ساعت 05:11 PMیکی از بهترین فیلمهای بود که در این چند سال اخیر در مورد افغانستان دیده بودم. البته این شانسی بود که پیش از اکران در "سواس "مهیا شد.
-- فرهاد ، Jun 7, 2008 در ساعت 05:11 PMآقای بهروز سلام!
-- رحیم ، Nov 3, 2008 در ساعت 05:11 PMفراموش کرده ای که من و تو نه تنها زبان مشترک، فرهنگ مشترک، نژاد مشترک و تاريخ مشترک بلکه دردهای مشترک و دشمن های مشترک داريم، و جنگ ترياک بنوعی حکايتی بخشی از مليونها عزيز ايرانی ما در ايران است که به اين بلا خانمانسوز آلوده شده اند و هر روز شاهد مرگ دريجی شان هستيم.
اگر با لفظ افغانی مشکل داری، چندان مهم نيست، چون ميدانم تو هم مثل مليونهای ديگر متاثر از سياست های دولت های حاکم هستی که برای توجيه اشتباهات خويش هرروز تهمت هر چیز را بر گردن افغانها ميندازند. اما من برای تو بالاتر از يک لفظ افغانم ، يعنی نيم ديگری تو که سياست بين ما ديوار کشيده است.کوشش کن به حافظهء مشترک تاريخی مان مراجعه کنی.
خدا و خنده همرايت باشد
رحيم
با تقدیم سلام حضور همه دوستان!
از دید من، فیلم جنگ تریاک هیچگاه نمی تواند، جای فیلم اسامه را بگیرد...
-- بیژن فایز ، May 18, 2010 در ساعت 05:11 PMبا احترام
-- محمد ، May 27, 2010 در ساعت 05:11 PMوقتی فلم جنگ تریاک را در یک نمایش نیمه خصوصی در لیسه استقلال دیدم فکر نمیکردم که این همان کارگردانی است که اسامه را ساخته!
فلم بسیار تقلیدی و کلیشه ای و بدون کدام رویکرد خلاقانه بود.
از فلمنامه گرفته تا تدوین و .... همه تلاش داشت که به زور کلمه " حرفه ای " را به خورد ادم بدهد ولی نمیشد که نمیشد!
در مجموع ارزوی موفقعیت بیشتر را برای فلم های اتیه ایشان خواستارم.
راستی:
میشود از نویسنده گان و فلم سازان داخلی مشاور گرفت و نیاز به این همه سفرها به خارج ندارد که فلم نامه را برای هرکسی نشان داد!!
پیش مان بماند.