تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

یکی داستان پر آب چشم

انوشیروان مسعودی

سینمای کوتاه داستانی ایران به شدت وابسته به سازمانی دولتی به نام «انجمن سینمای جوانان ایران» است. بر خلاف دیگر کشورها که سازمان‌های حمایت‌کننده، چه دولتی و چه غیردولتی، هیچ‌گونه دخالتی در نوشتن فیلمنامه و روند ساخت فیلم ندارند و کارشان تنها تایید کلیت اثر است، این سازمان دولتی در کشور ما به طرز حیرت‌آوری در تمامی مراحل ساخت آثار کوتاه و حتی آماتور دخالت می‌کند؛ به گونه‌ای که ساخت هر فیلم کوتاه و حتی هرگونه تجربه‌ی ساده و سردستی را به کابوسی هولناک و پیچ‌درپیچ بدل می‌کند که بسیاری از جوانان دانش‌آموخته در همان گام اول پا پس می‌کشند.
من، به عنوان یکی از جوان‌ترین فارغ التحصیلان انجمن سینمای جوانان ایران در سال‌های گذشته، مداخله‌های این سازمان را به طور فشرده بیان می‌کنم:

ـ تایید فیلمنامه توسط استاد درس کارگردانی
ـ بازخوانی آن در جلسه‌ای عمومی و گرفتن تایید از رییس جلسه
ـ گرفتن مهر تایید از مدیر دفتر
ـ تحمیل یک قرارداد کاملا یک‌طرفه و دادن ضمانت‌های مختلف، از جمله دادن چک به مبلغ ده میلیون ریال مبنی بر: تغییر نکردن فیلمنامه چه در مرحله‌ی ساخت و چه در نسخه‌ی پایانی، رعایت شئونات اسلامی در روند ساخت و خود فیلم، آوردن نام انجمن سینمای جوان به عنوان مجری طرح، تحویل فیلم به انجمن برای پخش و...

و انجمن چه حمایتی انجام می‌دهد:
ـ انجام نامه‌نگاری جهت گرفتن مجوز از نیروی انتظامی

نکات جالبی در اینجا مطرح می‌شود: اول این که اگر فیلمساز هر یک از بندهای قرارداد را انجام ندهد چک ضمانتی به اجرا گذاشته می‌شود و ممکن است فرد تحت پیگرد قانونی قرار گیرد. نکته‌ی دیگر این است که دادن این تاییدیه‌ها صرفا ارائه‌ی یک اثر قوی نیست، بلکه تجربه‌ی نگارنده ثابت کرده که انگاره‌هایی نظیر جشنواره‌ای بودن، فرمالیستی بودن، ستایش‌آمیز بودن، سیاسی نبودن، انتقادآمیز نبودن، اجتماعی نبودن و... عوامل مهم‌تری هستند. حتی اگر اثر شما از لحاظ تکنیک فیلمنامه‌نویسی عالی باشد. و این فاجعه‌بار است. این که یک فیلمساز جوان صرفا به این علت که نتواند فیلم را مطابق فیلمنامه‌اش بسازد، و بنابر این چک‌اش (که مسلما آن را با هزار بدبختی جور کرده) به اجرا گذاشته شود، حقیقتا تلخ است. نکته‌ی جالب‌تر این است که این اتفاق در باره‌ی فیلم‌های مستند نیز می‌افتد. سینمای مستندی که بسیاری معتقدند بیش از پنجاه درصد فیلم در مرحله‌ی تدوین شکل می‌گیرد چگونه می‌تواند یک فیلم را مطابق با آن طرح یا فیلمنامه‌ی ابتدایی بسازد؟ و ناراحت‌کننده‌تر آن که طی کردن این همه مراحل، صرفا جهت گرفتن یک نامه یا نهایتا یک دوربین سوپر وی‌اچ‌اس است؛ دوربینی که امروزه دیگر در هیچ کجای دنیا استفاده نمی‌شود. در اینجاست که ما با هرز رفتن و به هدر رفتن یک نیروی عظیم انسانی روبه‌رو هستیم. جوانانی که باید با حمایت‌های فراوان و بدون دغدغه‌های مختلف، به تولید اثر، و مهم‌تر از آن، به کسب تجربه بپردازند درگیر ماجراهای دیگری نظیر گرفتن مجوز و... می‌شوند. اکثر این جوانان ایده‌های جالب و تازه‌ای دارند که متأسفانه این ایده‌ها را کنار می‌گذارند و ایده‌های جشنواره‌ای‌پسند، راحت و بدون مسأله را مطرح می‌کنند تا بتوانند راحت‌تر مجوز ساخت فیلم را بگیرند.

سینمای زیرزمینی
از سوی دیگر با متولد شدن سینمای دیجیتالی و وسایل ارزان قیمت آن، وابستگی به سازمان‌ها و مؤسسات دولتی کمتر از پیش شد. این مایه‌ی خرسندی بود. اما بر اساس قوانین جدیدی که وضع شده است، مجوز تصویربرداری از سطح شهر تنها به مؤسسات و سازمان‌ها داده می‌شود نه به اشخاص حقیقی. یعنی باز وابستگی شدید به انجمن سینمای جوان. انجمن هم وظیفه‌ی اصلی خود، که همانا دادن تجهیزات خوب، حمایت از فیلمساز و کشف و پرورش استعدادهاست، را فراموش کرده و بسان یک اداره به صدور نامه و دادن مجوز و برگزاری جشنواره‌های متعدد مشغول می‌شود. این در واقع درد یک نسل است که با هزاران امید و آرزو وارد سینمای کوتاه داستانی ما می‌شود اما سرخورده و ناامید خارج می‌شود. و این خروج به کجا می‌انجامد؟ به سینمای زیرزمینی، به ساخت فیلم بدون مجوز، به... آن‌گاه است که همه چیز از دست خارج شده و این سیل خروشان که می‌توانست نیرویش را در آبادی به کار برد، ویرانی به بار خواهد آورد. سینمای زیرزمینی نه اخلاقی‌ست و نه پایبند به اصولی خاص. این سینما دغدغه‌ی خلق اثر هنری را ندارد؛ این سینما کیفیت برایش مهم نیست؛ این سینما می‌تواند فاجعه‌بار شود. دیگر معلوم نیست این سینما به کدام سمت می‌رود و اصلا حتی اگر معلوم هم شود نمی‌توان آن را هدایت و کنترل کرد . امروزه دیگر چند سازمان دولتی که با قوانین دست و پاگیر فیلمسازی می‌کنند پاسخگوی نیازهای صدها جوان شیفته نیستند. سینمای کوتاه داستانی ما، نیازمند سازمان‌های خصوصی‌ست؛ سازمان‌هایی که در ضمن این که تأمینش می‌کنند، آزادی‌های لازم را هم به فیلمساز برای ساخت فیلم بدهند. از سوی دیگر مسأله‌ی پخش فیلم کوتاه داستانی مطرح می‌شود. سینمای داستانی برخلاف سینمای مستند ایرانی بازارهای فراوان ندارد. اما به هر حال بازار خاص خودش را در جهان دارد. اکثر این بازارها همان فستیوال‌های بین‌المللی هستند که اکثر جوانان فیلمساز نهایت آرزویشان حضور در آنجاست. با این حال مکان‌های دیگری نظیر خانه‌ی هنرمندان، موزه‌ی هنرهای معاصر و برخی فرهنگسراها نیز محل خوبی برای نمایش فیلم‌های کوتاه داستانی‌ست.

وضعیت پخش فیلم کوتاه
وضعیت پخش فیلم‌های کوتاه را با اشاره‌ای گذرا به اتفاقاتی که برای خودم افتاده توضیح می‌دهم:

پس از خروج از انجمن، با توجه به روابط پدرم با هنرمندان حرفه‌ای سینما، به طور مستقل و جدا از انجمن سینمای جوان، فیلمسازی را پی گرفتم و به هر صورتی بود مجوزهای ساخت را نیز تهیه می‌کردم. در همان ایام فیلمی ساختم بدون هیچ مساعدت مالی دولتی یا غیردولتی. مدتی نزدیک به شش ماه را صرف ساخت این فیلم کوتاه کردم. خوش‌بختانه به خاطر فیلمنامه‌ی محکم فیلم و همچنین امکانات بالقوه‌ی سینمای دیجیتالی کار قابل قبولی از آب درآمد. پس از آن به دنبال پخش فیلم رفتم (آن هنگام هنوز پخش‌کننده نداشتم و فیلم‌ها را خودم پخش می‌کردم). اما فیلم به طور عجیبی بایکوت شد و در هیچ جشنواره‌ی داخلی پذیرفته نشد. همین فیلم در یک اکران داخلی محدود مورد توجه نسبتا گسترده‌ای قرار گرفت؛ به گونه‌ای که برای همین فیلم کوتاه سه نقد در دو سایت خبری (از جمله: پایگاه خبری فیلم کوتاه) و یک روزنامه‌ی صبح (ایران) منتشر شد که به تحسین فیلم پرداخته بودند. باری، فیلم در هیچ جشنواره‌ی داخلی پذیرفته نشد. آیا انجمن به عنوان متولی اکثر این جشنواره‌های تاریخ مصرف‌دار نقش داشته است؟ هنگامی که از یکی از اعضای هیأت داوران، که استاد خودم نیز بود، علت را پرسیدم پاسخ داد: «بر اساس سیاست‌های جشنواره نمی‌توانیم فیلم شما را بپذیریم. در واقع فیلم شما "مشکل مضمونی" دارد»!

این مشکل چه بود؟
اندیشه‌ی جاری در فیلم، مورد پسند آقایان نبود؛ چرا که فیلم سعی کرده بود وضعیت روشنفکران ایرانی را مطرح کند. در عین این‌که ادای احترامی نیز به روشنفکران و هنرمندان در خاک خفته‌ی ایرانی مانند هوشنگ گلشیری، احمد شاملو، احمد محمود، محمد مختاری، محمدجعفر پوینده، فرهاد مهراد و... بود. اما سیاست‌های تنگ‌نظرانه‌ی دوستان و مسئولان، این فیلم را به طور کامل نادیده گرفت. در صورتی‌که فیلم‌های کوتاهی که امروز در ایران مطرح می‌شود غرق در فرم‌گرایی و انتزاعیات، جامعه‌گریزی، مردم‌گریزی و حتی اندیشه‌گریزی هستند، دوستان مسئول فیلمی را که حداقل سعی در بیان اندیشه و حرفی داشت حذف کردند. در حالی‌که موضوعات فیلم‌های کوتاه از درخت و سبزه و یک بچه‌ی کوچک یا بالا رفتن از دیوار و پی.او.وی (pov) مگس شدن فراتر نمی‌رود، دوستان مسئول فیلمی را که مضمونش دفاع از آزادی و حقوق انسانی هنرمندان و روشنفکران این مرز و بوم است را نادیده می‌گیرند.

در واقع مشکل فیلمسازان مستقل نه تنها همچنان باقی‌ست بلکه تشدید هم شده است. از دادن مجوز تنها به سازمان‌ها و نه به تهیه‌کنندگان مستقل گرفته، تا به دست آوردن هزینه‌ی ساخت فیلم و در آخر هم پخش فیلم که با کارشکنی روبه‌رو می‌شود. یعنی شما به عنوان فیلمساز باید به انجمن، سازمان، اتحادیه یا هرجای دیگری وابسته باشید.
از دیگر سو، شرایط برای پخش آثار کوتاه و مستند من در جشنواره‌های خارجی فراهم بوده و است و من با کمی جست‌وجو توانستم پخش‌کننده‌ی مستقلی را بیابم و پخش فیلم‌هایم را به آنان بسپارم. در مسأله‌ی پخش نیز باز نمی‌توان از نقش مهم انجمن سینمای جوان گذشت. انجمن در این قسمت نیز صاحب یک دفتر و چند کارمند است که فیلم‌های تولید خودشان را بازبینی کرده و با توجه به مضمون و فرم آثار، آنها را به جشنواره‌ها می‌فرستند. اما در اینجا نیز مسایل ناراحت‌کننده‌ای مانند پارتی بازی، حذف کردن فیلم‌های شایسته و میدان دادن به برخی فیلم‌های ناشایست وجود دارد. چه بسیار جوانانی که فیلم‌هایشان را به انجمن دادند اما در آن هزارتوی هولناک فیلم‌ها گم شد و دیگر خبری نشد از آنها؛ یا این‌که به صرف یکسری مسایل شخصی، فیلم‌ها به هیچ کجا فرستاده نشد. درباره‌ی فستیوال‌های داخلی نیز انجمن سینمای جوان پای ثابت این گونه جشنواره‌هاست و با توجه به حوزه‌ی نفوذش به بسیاری از فیلم‌های تولیدی خودشان مجال حضور می‌دهند اما فیلم‌های مستقل شانس کمتری برای حضور دارند. با تماشای فیلم‌های شرکت کننده در فستیوال فیلم کوتاه تهران کاملا متوجه می‌شوید که اکثر فیلم‌های پذیرفته شده تولید انجمن هستند، یا این که بیشتر فیلم‌ها نگاهی خنثی و فرم‌گرایانه دارند و از مضامین یا نقد اجتماعی اثری دیده نمی‌شود. به طور مثال، برخی از فیلم‌های اینجانب (سوگواران در میان سوگواران، با موضوع تاسوعا و عاشورای حسینی / مثل همیشه، با مضمون زندگی کابوس‌وار و تکراری یک کارمند دون‌پایه / راه بی‌پایان، مستند اسقاط ماشین‌های فرسوده / پورداوود پژوهنده‌ی روزگار نخست، معرفی زندگی و آثار ابراهیم پورداوود پژوهشگر برجسته‌ی زبان پارسی و...) هریک به دلیلی از جشنواره‌ها کنار ماندند. فیلم‌هایی که به مضامینی نظیر مدرنیته، هویت ایرانی، شیء‌وارگی انسان‌ها، تضاد انسان و ماشینیزاسیون، نابرابری و همچنین به معرفی افراد و انسان‌های برجسته‌ای می‌پرداخت که عمر خود را در راه دفاع از هویت ایرانی، نگهداری از زبان و فرهنگ پارسی و... گذاشته بودند، همگی از جشنواره‌ها کنار گذاشته شدند. در حالی‌که همین فیلم‌ها در جشنواره‌های خارجی فیلم کوتاه حضور داشتند؛ یعنی از استانداردهای بین‌المللی برخوردار بوده‌اند.

فیلمسازانی که نادیده گرفته می‌شوند
اما فیلمسازی که دوست دارد فیلمش را ایرانیان ببینند و در ایران مطرح بشود چه؟ آیا او چنین حقی ندارد؟ آیا باید بار دیگر سرنوشت تقوایی‌ها و بیضایی‌ها برایش تکرار شود؟ آیا فیلمسازی که نمی‌خواهد برای جشنواره‌های خارجی فیلم بسازد و هدفش نمایش مشکلات و ناهنجاری‌های جامعه‌اش، شهرش و وطنش است باید کنار گذاشته شود؟ آیا جوانی که سینما و فیلم کوتاه برایش بازیچه نیستند و برایشان وقت می‌گذارد، هزینه می‌گذارد، اندیشه می‌گذارد نباید مطرح شود؟ فیلمسازی که دوست ندارد با یک دوربین هندی‌کم و یک روستای دورافتاده فیلم بسازد و حاضر است تمامی هزینه‌ها و مشکلاتی نظیر گرفتن مجوز ساخت و... را بپذیرد اما با عوامل و بازیگران حرفه‌ای فیلمی اندیشمندانه بسازد، هرچند بسیار سخت باشد، آیا باید نادیده گرفته شود؟ آیا هر بار باید کلی هزینه کند، سالنی کرایه کند، افرادی را دعوت کند و... ؟ آیا هربار هزینه‌ی بازیگران حرفه‌ای، صدابردار، تصویربردار، محقق جامعه‌شناس، وسایل حرفه‌ای و... باید بر دستش بماند؟ آیا فیلمسازی که نمی‌خواهد به زیر بار آیین‌نامه‌های به شدت محدود کننده برود، نمی‌خواهد وارد باندبازی‌های انجمن سینمای جوان شود باید حذف شود؟ آیا فیلم‌هایی که از سوی بسیاری تحسین شدند باید در همان حد اکران خصوصی باقی بمانند؟ آیا هدف مسئولان فیلم کوتاه در ایران این است؟ آیا اعتلای جایگاه سینمای مستند و کوتاه یعنی این؟

با این حال، نیک می‌دانم اگر اثری ساخته شود که پشتش اندیشه باشد، فکر باشد و تلاش باشد، ماندگار خواهد شد. همان‌گونه که فیلم‌های مستند و کوتاه ابراهیم گلستان، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، کامران شیردل، فروغ فرخزاد، فریدون رهنما، محمدرضا اصلانی و بسیار هنرمندان دیگر ماندگار شدند؛ چرا که اینان سر خم نکردند، پا پس نکشیدند و علیه همه‌ی کارشکنی‌ها و بی‌اعتنایی‌ها کارشان را پیوسته ادامه دادند تا امروز که فیلم‌هایشان در میان دوستداران حقیقی هنر و اندیشه دست به دست می‌گردد.

نظرهای خوانندگان

درود فراوان
از آقای مسعودی متشکرم که تجاربشان را به رشته تحریر درآورده اند . حقیقتا جای تاسف است ، چنین جوانانی در مملکت ما هرز می روند ، هرچند از جمهوری اسلامی بعید نیست این کار ها ، با این حال من از اینجا از این راه دور یک پیام برای آقای مسعودی عزیز دارم ، راهت را ادامه بده ، پیش رو و ناامید نشو.

-- اصغر ویسی زاده از هامبورک ، Jul 8, 2007 در ساعت 12:34 PM

سلام
آقای مسعودی ، به طور کلی مقاله خوب و افشاگری نوشته اید و با توجه به این که کمتر به این سینما پرداخته شده است ، کار شما قابل ستایش می باشد ، ولی به نظر می رسد نسبت به نقش انجمن سینمای جوان کم لطفی شده است ، مدیران انجمن نیز هریک به نوبه خود سعی در کشف استعداد ها داشته اند .

-- بدون نام ، Jul 8, 2007 در ساعت 12:34 PM

خسته نباشید به انوشیروان عزیز می گم . تحلیل جامعی بود از شرایط فیلمسازی در ایران ، به هر حال این مقالات علمی لازم است . مقاله خوب ، بی طرفانه و به قولی اصلاح طلبانه بود . من هم امیدوارم که دوستان سینمایی چه انجمنی و چه غیر انجمنی با کمک کردن به هم بتوانییم شرایط خوبی را برای فیلمسازی جوانان این مرز و بوم پدید آوریم . مسئله ای که خودت هم به درستی به آن اشاره کرده ای : نگذاریم سینمای کوتاه زیرزمینی شود.

-- حمید شیرازی ، Jul 8, 2007 در ساعت 12:34 PM

مقاله کامل و جالبی بود برای ما جوانان سینمایی

-- s.sh ، Jul 8, 2007 در ساعت 12:34 PM

نگارنده گویی دچار تعریف از خود شده اند ، مگر ملاک خوب بودن فیلم حضور در جشنواره هاست ؟ یا دو تا نقد نوشته شدن بر روی فیلم ؟ شما اگر فیلمساز خوبی بودید ، خود به خود مطرح می شدید ، حالا چه داخل انجمن چه خارج انجمن

-- ؤضا ، Jul 8, 2007 در ساعت 12:34 PM

سلام
خوندم
متاسفم
اميدت رو از دسنت نده
موفق باشي

-- مهدي دوگوهراني ، Jul 9, 2007 در ساعت 12:34 PM

خب آخر اگر ما به انجمن نرویم به کجا برویم ؟ مگر جز انجمن جای دیگر هم هست ؟ من از شما سوال دارم ، خود شما چگونه بدون انجمن فیلم می سازید ؟ من فکر می کنم در حال حاضر تنها انجمن وجود دارد برای ساخت فیلم ، حالا نمی دانم نظر شما چیست؟

-- بدون نام ، Jul 9, 2007 در ساعت 12:34 PM

اينجا ايران است برادر. مهد سانسور و محدوديت و فرمايش و رانت و رشوه و پاچه خواري. خوب يه فيلم بساز كه اجتماعي نباشه. چرا راز بقا نمي‌سازي؟ به كسي هم بر نميخوره. خوب اصلا فيلم نساز آقا. مگه مجبوري؟ كي اينجا به كار فرهنگي محتاجه؟ اينجا ملت به يه ليتر بنزين بيشتر و يك وجب خونه و كار بدون بيمه و آينده شغلي نياز دارن اون وقت تو ميشيني فيلم ميسازي؟ بيا كمي واسطه گري كن. خريد و فروش كن.
فرهنگ كيلو چند؟ ادب سيري چند؟ هنر كجا بود؟
مي خواي فيلم بسازي؟ از من تعريف كن و بعدش تو فستيوال داد بزن. ببين چطوري مجوز ميديم كيلو كيلو. آره انوش جان، فيلم نساز. بهع تهران نگاه كن و هواي مسموم تنفس كن. مي‌بيني چه بوهاي بدي مياد؟

-- کلی من ، Jul 9, 2007 در ساعت 12:34 PM

دیشب مقاله رو خوندم. خیلی حالم گرفته شد. از این که یه راه بیش تر نداریم. اون هم تازه بی راهه ست. اتفاقا سه روزه دارم پی گیر می شم و روز به روز این غول به نظرم بزرگ تر جلوه می کنه.
منتها یه چیزی من رو به فکر فرو برد. شما نوشته بودی که فیلم سازی زیر زمینی خوب نیست. یعنی عواقب خوبی نداره برای فرهنگ ما. راستش من فکر می کنم اون کسی که فیلم زیر زمینیش به مفت نمی ارزه فیلم مجوز دارش هم به مفت نخواهد ارزید.

-- انیس ، Jul 9, 2007 در ساعت 12:34 PM

سلام:
به نظر من مقاله به دو بخش تقسیم می شود . بخش اول بخش علمی مقاله است ، و بخش دوم تجربیات و شاید دردهای نگارنده مقاله و این دو بخش را به نظرم باید از یکدیگر جدا کرد . بخش اول ، که همان قسمت علمی مقاله است ، کوتاه و موجز است و برای ایرانیانی که چیزی از سینمای کوتاه ایران نمی دانند یا حداکثر دانسته هایشان راجع به جوایزی است که این فیلم ها می گیرند قابل توجه است . مشکلات پیش رو به خوبی و با بیطرفی مطرح می شود و درباره مسائل مختلف سینمای کوتاه از قبیل پخش و ... سخن می رود . در همین بخش دو مسئله مهم مطرح می شود : 1 - سینمای زیرزمینی و نقش انجمن سینمای جوان ، 2- مسئله پخش آثار ، درباره سینمای زیرزمینی به نظرم نگارنده به خوبی مسئله را دریافته است ، اما بیهوده احساس خطر می کند ، آیا تمام چیزهای زیرزمینی بد بوده است ؟ به نظر من در حال حاضر شاید تنها آلترناتیو همان سینمای زیرزمینی است ، همانطور که دوستی به نام انیس هم مطرح کرده اند کسی که بد فیلم میسازد برایش فرقی نمی کند سینمای زیرزمینی یا مجوز دار . مسئله پخش آثار اما دیگر از روند علمی مقاله خارج شده و به بیان تجربیات مستیم می پردازد ، به نظر من این بخش مقاله اهمیت بیشتری دارد ، چرا که صدها جوان شیفته نیازمند چنین تجربیاتی هستند ، بنابر نوشته حاضر و جستجوی من در اینترنت ، نگارنده سابقه ساخت چندین فیلم کوتاه و مستند را دارند و از همکاری با سازمان های دولتی شروع کرده و به سینمای مستقل می رسند ، این تجربیات که شامل ساخت فیلم در سازمانهای دولتی ، در سازمان های غیر دولتی و مستقل ، نحوه کارگردانی و موضوعات ساخته شده و پخش داخلی و بین المللی را شامل می شود ، برای جوانان ایرانی بسیار ارزشمند خواهد بود . چرا که راه را به آنان نشان می دهد . به نظر می رسد آقای مسعودی با توجه به روابط پدرشان و فیلمنامه های قوی شان و یا شاید ارتباطاتشان توانسته اند قدم در راه سینمایی بگذارند که من نامش را سینمای کوتاه مستقل میگذارم. و به نظرم این راه تنها آلترناتیو حال حاضر سینمای کوتاه ایران است ، همان راهی که بیضایی و تقوایی طی کرده اند .
پس در یک جمع بندی کلی من به این نتیجه می رسم که سینمای مستقلی که مجوز ساخت را خودش می گیرد ، بودجه را خودش تهیه می کند و فیلم را نیز به وسیله پخش کننده مستقل پخش می کند بهترین نوع سینمای داستانی ماست ، که بر خلاف فیلم های انجمنی ، یا جشنواره ای بسیار اندیشه ورز و منتقد هم می باشد. هر چند رسیدن به این نوع سینما بسیار سخت تر است ، اما حقیقتا تنها راه ممکن است و به عقیده من ، انوشیروان مسعودی یکی از فیلمسازان این نوع سینماست .
با تشکر

-- mahmood rahmani ، Jul 9, 2007 در ساعت 12:34 PM

سلام
با تشکر از تمامی دوستانی که نظر دادند ، بد ندیدم پاسخ چند نفر را بدهم تا از ابهامات کاسته شود.
به بدون نام :
من نقش انجمن را نادیده نگرفتم ، اتفاقا در همان ابتدا نیز مطرح کرده ام که انجمن نقش بسیار زیادی دارد ، ولی متاسفانه " امروز" این نقش دارای ضعف های زیادی شده است و باید اصلاح شود . و در ضمن تلاش برای این که بتوان نقش گروه های مستقل را نیز افزایش داد .
به رضا : بنده به تعریف از خودم نپرداخته ام ،بلکه شرایط ساخت فیلم کوتاه را و مشکلات سر راه این نوع فیلمسازی را مطرح کرده ام و اگر از خودم و فیلم هایم نیز نام برده ام برای آوردن مستندات سخنانم بوده است و نه تعریف از خود.
به بدون نام دیگر : من هم همین مسئله را مطرح کردم که چرا به جز انجمن هیچ جای دیگری نیست و راهکاری هم که داده ام این است که سازمان های خصوصی و غیر دولتی تقویت شوند ، مسئله مجوز دادن حل شود و ... . روش فیلمسازی من که جدا از انجمن هست ، نیز به وسیله برخی افراد سرمایه گذار و دوستان و روابط حرفه ای صورت می گیرد.
به انیس :
من نمی گویم که هر کس با مجوز فیلم بسازد فیلمش شاهکار می شود و هر کس بدون مجوز بسازد خوب نمی شود . من می گویم با زیرزمینی کردن هر چیزی میزان دقیق و درست کیفیت اثر را دیگر نمی توان به دست آورد چون شرایط خاص زیرزمینی از این کار جلوگیری می کند و چه بهتر است که به جای زیرزمینی شدن ، با کار روزمینی اما آسان تر شده از لحاظ مجوز و ... فیلم بسازیم.

-- انوشیروان مسعودی ، Jul 10, 2007 در ساعت 12:34 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)