رادیو زمانه > خارج از سیاست > رفتارشناسی وب > دموکراسی بالاترین و لینکهای ضد زن | ||
دموکراسی بالاترین و لینکهای ضد زنوبلاگ بلوطك اخيرا مطلبي نوشته در مورد سايت بالاترين. در اين نوشته به مواردی اشاره شده كه بد نديدم كمي در مورد آنها بيشتر صحبت شود: 1- همانگونه كه بلوطك گفته، مديران بالاترين زحمتهای بسياری را متحمل ميشوند و در برابر آنچنان درآمدی كه ندارند هيچ، كلي هم بايد طعنه و كنايه و فحش از كابران و غير كاربران خود نوش جان كنند. ياد آخرين سخن مهدي عزيز ميافتم كه با لحني دوستانه اما با رنجي پنهان از شيوه تخريبي منتقدان ميگفت كه چرا يك كار را بايد بكوبيم؟ اگر فكر ميكنيم ميتوانيم كار باارزشتری انجام دهيم بهتر است خود دست بالابزنيم. 2- همانگونه كه بلوطك اشاره كرده، بسياری مواقع لينكهايي در بالاترين ديده ميشود كه به ظاهر جذاب است اما در لايههای پنهان خود، ضد زن ميباشد. همانگونه كه ميدانيد دو نوع جوك وابسته به جنس داريم: گروه اول : ثكثي: اين گروه از جوكها بيشتر فضای اروتيك و پورنوگرافيك دارند. اما دسته ديگر جوك هم وجود دارد كه به آنها ثكثيتي ميگويند.اين گروه از جوكها هيچ لزومي ندارد كه مرتبط با مسايل پورنوگرافيك باشند. اين دسته از جوكها ظاهري جذاب و خندهدار دارند اما در باطن، در پي تحقير يك جنس (عمدتا زنان و كمتر مردان) بر ميآيند. در نتيجه مخالفت با اين دسته از نوشتهها و گفتهها و ... از نظر بسياری، كه به عمق قضيه چندان اهميتي نميدهند، صرفا افراط گرايي فمينيستي ارزيابي ميشود. شيوه برخورد با اين دسته از مطالب بسيار سخت است. به همين دليل است كه مثلا اعتراض به لينكهايي چون “رانندگی زنان را ببینید” برای بسياری، افراطی بنظر خواهد آمد. فمينيستها بخوبي ميدانند كه تفكر مردسالار چيزی نيست كه تنها در سطح جريان داشته باشد.اين تفكر در طی قرون متمادی در تمام قسمتهاي جامعه ، فرهنگ ، هنر و ... و بطور كلي در تمام لايههای پيدا و پنهان رواني،شغلي و اجتماعي رسوب كرده است. طبعا هربار كه تلنگری به اين لايههای رسوب يافته در بطن فرد و اجتماع وارد شود، در ابتدا با مقاومت مواجه خواهد شد و پس از به حركت درآوردن رسوبات، موجب كدر شدن محيط خواهد شد. چارهای نيست. 3- در مورد تعريف دموكراسی: تاكنون تعاريف بسيار زيادی از دموكراسي خواندهايم، اما بنظرم يكي از بهترين آنها، كه لااقل من تا اين لحظه چنين فكر ميكنم، اين است: اعمال نظر اكثريت در عين رعايت حقوق اقليت. هرچند خود اين تعريف نيز مشكلات و ابهامات خاص خود را دارد. 4- اما در مورد دموكراسي هدايت شده: حقيقت اين است كه در بعضي نقاط دنيا و در بعضي موارد از اين مدل دموكراسي استفاده شده است.اما بعيد ميدانم اين مدل در جايي مثل بالاترين جواب بدهد.علت را نه فقط در كابران بالاترين بلكه بايد در ذات سرويسي چون بالاترين و صد البته الگوی اصلي و اوليه آن: ديگ، جستجو كرد. من شخصا، سايتي مثل ديگ و با غلظت بسيار بيشتری سايت بالاترين را به صفحه حوادث روزنامهها تشبيه ميكنم. كساني كه كار مطبوعاتي انجام دادهاند به خوبي ميدانند كه در صفحه حوادث اصل بر عقلانيت و تفكر نيست ( هرچند همينجا ميلياردها بار تاكيد ميكنم كه اين جمله به معني نبود عقلانيت يا ضد عقلانيت هم نيست، بلكه تنها ميگويد كه تفكر، اولويت اول صفحه حوادث نيست). در صفحه حوادث اصل اساسي داغ بودن مطلب است، جذابيت آن، كشش بالاي تيتر برای جذب سريع مخاطب و موارد مشابه. در نتيجه گاه ، تاكيد مجدد ميكنم گاه ، برای داغ شدن بيشتر مطلب ممكن است ساير پارامترها مورد غفلت واقع شوند. اين اتفاقي است كه ما هر از گاهی در بالاترين شاهديم. ذات صفحه حوداث بدين صورت است كه خواننده چندان حوصله دقت در ريز نكات را ندارد. اگر وبلاگنويس باشيد احتمالا با اين پديده مواجه شدهايد: مطلبي را با دقت فراوان مينويسيد اين مطلب پس و پيش دارد، اما به يكباره آن مطلب سر از بالاترين در مياورد و خوانندگان عجول بالاتريني بدون توجه به صدر و ذيل مطلب، شما را آماج انواع و اقسام گناهان نكرده ميكنند. 5- راه حل چيست؟ طبعا نميتوان هيچ راه قطعي برای اين قبيل مشكلات پيدا كرد.تنها ميتوان گزينههايي را پيشنهاد داد. شخصا فكر ميكنم تيم اصلي بالاترين بايد كمترين دخالت را انجام دهد، آنها تنها هنگامي بايد دخالت كنند كه مشخصا تخلفي از قوانين تصريح شده در سايت اتفاق افتاده باشد. اينجا نيز مثل تمامي موارد ديگر خود كاربران بالاترين هستند كه ميتوانند در طولاني مدت علاوه بر جذابيت و داغ بودن، چاشني عقلانيت را هم به بالاترين تزريق كنند (تاكيد دوباره ميكنم كه اكنون نيز اين عقلانيت وجود دارد.) در اين ميان نقش كساني كه عنوان فعالترين و پرانرژيترين كاربران بالاترين را يدك ميكشد بسيار مهم و حساس است. مثلا اشخاصي چون كمانگير به دليل شخصيت كاريزماتيك خود در بالاترين ميتوانند جهت كلي بالاترين را به سمت عقلانيت سوق دهند يا گاه آن را به سمت جنجال بكشانند. اما با همه اين اوصاف بايد در تمام موارد اين همه فاكتورهای متعدد و گاه متضاد را در پيش رو داشت و سطح توقع را متناسب تنظيم كرد. 6- اگر كلا سبك سايتهايي چون ديگ يا بالاترين را نميپسنديد يك آلترناتيو بسيار عالي برای آنها وجود دارد: استامبل آپان. اگر بالاترين را به صفحه حوادث روزنامهها تشبيه كردم، اينجا با جسارت ميتوانم استامبل را به صفحات داخلي روزنامه مثل هنر ، فرهنگ و انديشه تشبيه كنم. در استامبل شما يك حلقه مشخص از كساني را مييابيد كه تمايلاتي مشابه با شما دارند و سعي ميكنيد در آرامش خواندههای خود را با آنها اشتراك بگذاريد. طبعا صفحات داخلي روزنامهها طرفداران كمتر و حلقه محدودتری خواهد داشت. اين واقعيتی است مسلم كه بايد آن را پذيرفت بدون هيچگونه عصبانيتي. برگرفته از: وب 2 |
نظرهای خوانندگان
اصطلاحی که تلاش کرده ابد به کار ببرید درستش «آستین بالا زدن» است نه دست بالا زدن!
-- Amir ، Nov 17, 2007 در ساعت 01:45 PMخب منظور از این مطلب چی بود؟! اگر شما راه حلی ارائه ندادید، چیز جدیدی هم نگفتید. جک ها فقط در مورد جنس زن نیست، مگر در مورد آقایون کم مطلب می نویسند؟! روشهای فرهنگی برای تغییر این اشکالات باید بکار گرفته شود و یک یا دو کاربر هیچ کار خاصی را از پیش نخواهند برد.
-- نادری ، Feb 25, 2009 در ساعت 01:45 PM