رادیو زمانه > خارج از سیاست > يک سر و هزار سودا > یک سر و هزار سودا؛ برنامه ۲۲ | ||
یک سر و هزار سودا؛ برنامه ۲۲۱۱ ژانویه ۲۰۰۷ از وبلاگ «گاهی که میزنم به سیم آخر»: ازتان بدم میآید! ازتان که به خیالتان تا آخر زندگیتان را میدانید که چهطور میگذرد. ازتان که فکر میکنید حسابتان پاک است و تکلیفتان معلوم، و میخواهید تکلیف زندگی دیگران را هم معلوم کنید. ازتان بدم میآید که حرف طلاق دو نفر که میشود نچنچ میکنید و مزخرف میگویید که «معلوم بود فلانی با فلان کارش فلان چیز سرش فلان میشود». ازتان بدم میآید که فکر میکنید زنهایتان و شوهرهایتان و طلاهایتان و موبایلهایتان و میزهایتان را خدا سنجاق کرده بهتان؛ مال خودتان است و حق خودتان و درستش هم همین است و پس «فلان کس فلانکاره است که رفته است سراغ چیزی که مال خودش نیست» و «این عشق نیست، هوس است» و بعد درمیآیید که نقش تاریخی و اجتماعی و فرهنگی و دوستی و کوفتی و زهرماریتان را بازی کنید و جان و احساس و آبروی دختر مردم و پسر مردم را نجات بدهید و برش گردانید به راه راست و برایش یک عشق حقیقی پیدا کنید و یک شوهر و زن آدم حسابی و میز و کار و پول و موبایل و شخصیت. از وبلاگ «ژرف»: در ایران دوستی با شما تماس میگیرد و خبر میدهد که از همسرش طلاق گرفته. آیا باید از شنیدن این خبر ناراحت شد؟ تا چند وقت پیش جوابی که به این سوال میدادم مثبت بود، هرچه باشد طلاق چیز خوبی نیست ... یا حداقل این عکس العمل ناخودآگاه من بر اساس فرهنگ نهادینه شده ایرانی ام بود. اما فکر کردن به این موضوع باعث شد که نظرم کاملا عوض شود. دلیل این تغییر عقیده این بود که دقت کردم که در جامعه ایرانی و زیر فشار خانواده و دوست و آشنا، طلاق گزینه ای سهل الوصول نیست. معمولا لازم است که دو طرف ماجرا مدت زیادی زجر کشیده باشند، چندین دعوای جدی داشته باشند، چندین بار زیر فشار خانواده و جامعه به زیر یک سقف بازگشته باشند، و دوباره به این نتیجه رسیده باشند که زندگی مشترک ممکن نیست، تا سرانجام گزینه طلاق، با اکراه ،برگزیده شود. به عبارت دیگر به دلیل فشارهای فرهنگی بر ضد طلاق، این گزینه در ایران خیلی دیر انتخاب میشود (هرچند این صحبت در بسیاری از جوامع مدرن صدق نمیکند) و عمدتا در شرایطی عملی میگردد که زندگی مشترک از همه جهت غیر قابل توجیح است. در چنین شرایطی طلاق تنها پایان مقدور بر این همه زجر است و در نتیجه قدمی مثبت برای هر دو طرف ماجرا به شمار میرود. به طور خلاصه شاید بتوان گفت خبر طلاق در ایران خبر خوشی است که بر کاهش درد و رنج دو انسان و امید آغازی بهتر برای آنها گواهی میدهد و باید آنرا به فال نیک گرفت! |