رادیو زمانه > خارج از سیاست > بررسی و معرفی کتاب > ناگهان اتفاق افتاد | ||
ناگهان اتفاق افتادشهرنوش پارسیپوربرای شنیدن فایل صوتی «اینجا» را کلیک کنید. اين كتاب در نخستين جشنواره داستانهاى كوتاه در شهر اراک، و در سال ۱۳۸۳ شكل گرفته است. نويسندگان تازهكار اراكى دور هم جمع مىشوند، كلاسهاى داستاننويسى برپا مىكنند، كتاب مىخوانند و تنها كتابفروش شهر نيز به يارىشان مىشتابد. از اثر اين جنبشها داستانهایى به نوشته در مىآيد. كتاب فوق، در برگيرنده آثار بيست و يک نويسنده است كه همگى كوشش دارند با استفاده از سبك و سياقى بكر و نوين، دست به نوشتن بزنند. ----------------------------------- |
نظرهای خوانندگان
با سلام.ضمن عرض ادب خدمت شما باید توضیحاتی برای شما ارائه کنم.
-- احسان ظهیرآبادی ، Jun 1, 2007 در ساعت 03:55 PMنخست این که داستانی که در این جشنواره به مقام اول دست پیدا کرد داستانی بود به نام "بوی تند عریانی "از دختر جوانی به نام عاطفه طهوری .این داستان چنان قدرتمندانه نوشته شده بود که عنایت سمیعی و منیرو روانی پور یک روز قبل از آغاز جشنواره برای دیدن نویسنده ی این داستان که یک دختر 18 ساله بود به اراک آمدند.اما به دلیل فضای خاص داستان و سانسور در ایران اجازه داده نشد تا رسما این موضوع اعلام شود.من این داستان را در اختیار دارم که آن را برای شما ارسال می کنم تا به این استعداد باورنکردنی که رژیم در نطفه آن را خفه کرد پی ببرید.
دوم این که مقدمه این کتاب توسط دوست خوب و جوان اراکی ام "پویا رفوئی"نوشته که در عین سن بسیار پایین از بهترین ناقدان و مترجمان ایران است
سه دیگر این که از خود من نیز دو داستان برگزیده شدند که سانسور اجازه پخششات را نداد.دوست دارم آنها را برایتان ارسال کنم .
زنده باشید ."احسان ظهیرآبادی "
راستی نادر ساعی ور حدودا 30 ساله است