رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۴ اسفند ۱۳۸۵
برنامه به روایت شهرنوش پارسی پور، شماره ۱۵

مردم شناسى اصطلاحات خودمانى

شهرنوش پارسی پور

برای شنیدن فایل صوتی «اینجا» را کلیک کنید.

دانشمند و محقق ايرانى به بررسى فرهنگ جوانان ايران پرداخته و مى كوشد اصطلاحات ويژه اى را كه جوانان، به ويژه جوانان خراسان در گفتگو مورد استفاده قرار مى دهند گردآورى كند. اين اثر موفقى ست كه به كار نويسندگان و محققان مدد مى رساند. "مردم شناسى اصطلاحات خودمانى"، پژوهشى ست مردم شناختى در اصطلاحات خودمانى جوانان. در اين اواخر در اين مسئله زياد بحث شده كه جوانان زبانى ويژه خود بوجود آورده اند كه گاهى درك آن براى افرادى كه با آن آشنا نيستند مشكل است. البته مى دانيم كه در تمامى اعصار مردم زبان هاى خاصى بوجود مى آورده اند. زبان زرگرى معروف است. زبان وارونه از نمونه هاى ديگر اين گونه زبان هاى من در آوردى ست. در عين حال روشن است كه برخى از گروه هاى اجتماعى با زبان ويژه اى گفتگو مى كنند. جاهل ها اصطلاحات ويژه خودشان را دارند. در برخى از نقاط دنيا، همانند فرانسه، كلوشارها زبانى بوجود آورده اند كه درك آن براى فرانسوى ها غير ممكن است. جوانان ايرانى نيز براى خود اصطلاحاتى بوجود آورده اند كه براى درك آنها بايد با آن آموخته شد. درك اين كه اسب به كسى گفته مى شود كه گيج و گول است و يا اُس كه مخفف اسكول به معانى گيج و خرف براى عده اى معنا دارد از نكاتى ست كه كتاب دكتر محمود اكرامى را خواندنى مى كند.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

ثبت این فرهنگ ها البته کاری شایسته است، و مسلماً فایده ی آن آموختن این زبان ها نیست، که در آن صورت خودآموز باید نوشته می شد، بلکه هدف فهمیدن این فضاهای گفتمانی و تحلیل آن هاست. مایلم نکته ای را اضافه کنم و آن این که این زبان جوانان، بر خلاف زبان های صنفی، برای پنهان کردن چیزی نیست، اصولاً چون دوران جوانی دورانی "گذرا" است، پنهان کاری و رمزی سخن گفتن که هدفی دراز مدت است، در آن شکل نمی گیرد. این زبان ها که شاخصه ی خرده فرهنگ افراد در حال گذار است ( مثل جوانان و سربازان)، بیش از این که به کار تسهیل ارتباط یا پنهان کاری بیایند، وسیله ای برای احراز هویتی ویژه هستند، هویتی که افراد در حال گذار سخت به آن نیاز دارند. توضیح این که فرد در حال گذار نه در موقعیت قبلی است و نه در موقعیت جدید تثبیت شده است، جوان نه کودک است و نه فرد بالغی که موقعیتی تثبیت شده در جامعه دارد. لذا هویت او نا معین است، و به کارگیری یک زبان ویژه می تواند هویتی خاص برای او و "امثال" او ایجاد کند، و احساس تعلق به یک گروه یا قشر را در او مهیا کند. این است که همین که گذر کامل شد و فرد رو به بلوغ اجتماعی رفت این زبان هم از ادبیات او محو می شود، مگر نه این است که همه ی ما زمانی از این زبان کم و بیش استفاده می کردیم؟ ولی بعدها کم کم آن را کنار گذاشتیم، و زبانی متناسب با هویت اجتماعی خودمان برگزیدیم، هویت به عنوان یک کارمند، نویسنده، صنعت گر، کاسب و .... ولی نه به عنوان یک جوان. شکل گیری این زبان ها همان طور که در کتاب هم اشاره شده است، امری فی البداهه است، اصولاً فرهنگ دوران گذار سنت دیرپایی نمی تواند داشته باشد، یعنی عقبه ی تاریخی زیادی برای آن نمی تواند متصور شد، چون حاملان این زبان به سرعت حوزه ی آن را ترک می کنند و دست آوردهای زبانی نسل قبل جوانان، به مقدار بسیار اندکی به نسل جدید جوانان منتقل می شود (یا اصلاً منتقل نمی شود)، و به همین علت نیز زبان جوانان در دوره های مختلف با هم تفاوت کلی دارد، و این برخلاف زبان های صنفی است که نسل و نسل ادامه می یابند.لذا شکل گیری این زبان(یا دقیق تر اصطلاحات خاص) بر اساس تداعی های فوری ذهنی است، و از تجارب و محتویات فکری این گروه ها شکل می گیرد، یعنی آن چه که ذهن ایشان را بیشتر مشغول می کند و لذا تداعی ها هم بیش و پیش از همه به این گونه امور باز می گردد؛ اموری مثل اتومبیل، حماقت، ریخت و قیافه، سکس، ثروت، مشروب و مواد، دعوا، زرنگی و .... ببخشید که روده درازی کردم، ولی این کار آقای اکرامی و نیز توضیحات خانم پارسی پور باعث برانگیختن افکاری شد که به خودم اجازه دادم با خوانندگان و شنوندگان در آن شریک شوم.

-- مهدی ، Mar 15, 2007 در ساعت 06:25 PM