رادیو زمانه
>
خارج از سیاست
>
بررسی و معرفی کتاب
>
كيميا خاتون
|
كيميا خاتون
شنيدن فايل صوتی
کيميا خاتون نوشته سعيده قدس، تهران نشر چشمه، زمستان ١٣٨٣، چاپ چهارم ١٣٨٤.
سعيده قدس در تقديم نامچه كتاب مىنويسد: «تقديم به مادرم كه در شبهاى دراز زمستان گلابدره به جاى لالايى برايمان مثنوى مىخواند.»
اما چنين به نظر مىرسد كه نحوه نگرش سعيده قدس نسبت به عوالم مولانا بر تخطئه او تكيه دارد. شايد احتياطا اين نويسنده از مجموعه انديشههايى تغذيه كرده است كه عرفان ستيز هستند. صاحبان اين نوع انديشه در ايران بر اين باورند كه اين نحله يكى از دلايل انحطاط ايران است. البته من چنين عقيدهاى ندارم. عرفان به نظر من در فرهنگ ثنوى ايران كه متكى بر اصل خير و شر است، بر مفهوم «عشق» تكيه كرده كه بىشك باعث ايجاد تعادل بيشترى ميان اين ضدين آشتى ناپذير مىشود.
اما به هرتقدير شك نيست كه سعيده قدس با اين دريافت كه شرايط زندگى زنان در آن عصر و زمان بسيار نا به هنجار بوده است قلم را به دست كيميا خاتون دختر همسر مولانا داده كه بعدها بناست به همسرى شمس تبريزى در آيد. رمان خواندنىست.
|
نظرهای خوانندگان
خانم پارسي پور عزيز
-- مهدي ، Oct 28, 2008 در ساعت 04:51 PMمن ار طوبا و معناي شب با شما آشنا شدم ، و بعد زنان بدون مردان و بعد مردان بدون زنانرا خواندهو لذت برده ام . اين اواخر هم دوستي كتاب نشستن بر بال باد را در اختيارم گذاشت كه با حرص و ولع خاصي آنرا مطالعه كردم . چرا كه بخشهاي بسياري از آنرا خود شخصا زيسته بودم . اما متاسفانه آنرا چندان عميق و تاپير گذار نديدم تا آنجا كه به خاطر دارم جز آن قهرمان توده اي كه متاسفانع نام آنرا فراموش كرده ام مابقي قهرمانها در سطح قرار دارند و عمق آنها نشان داده نشده با وجودي كه حجم رمان اين اجازه و مجال را ميداده . انگار از روي شتاب و عجله به رشته تحرير درآمده .
اما در مورد كيميا خاتون ، چه چيزي باعث شده كه شما آن را باور پذير ندانيد ؟ به گمانم از شخصيت واله و شيدا و سرا پا اطاعت محض و گم شده در واري عشق و عنان عقل و منطق گريخته اي مانند مو لانا و به طريق اويا شمس چنين چيزي بعيد نيست . علي رغم اينكه او را اعجئبه دوران خود و شاعري بالفطره ميشناسم ولي چندان از نظر اعتقادي و فكري با او هم عقيده نيستم . او آشكارا باره و بارها پيروي از عقل را گمراهي ميداند و عشق را محور عالم ميپندارد . به گمانم همان اختلاف ما هوي ما با فرهنگ غرب دب اين نگرش نهفته باشد .
سلام خانم پارسی پور
-- پرویز جھانی ، Jan 31, 2009 در ساعت 04:51 PMمن یكی از خوانندگان اثار زیبای شما ھستم و از دست شوھرتان اقای تختی شكایت دارم. چند سال پیش مبلغی برایش فرستادم تاچند جلد كتاب برایم بفرستد. اما ایشان با وقاحت پولھایم را خورد و برایم كتاب نفرستاد و بھانھ اش این بود كھ كتابھارا اشتباھی بھ جای سویس بھ سوئد فرستادھ است. نمیدانم چطور با این اقا زنگی میكنید. با سلام مجدد پرویز از سویس