رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۶ آذر ۱۳۸۷

صنعت هالوکاست

آمريکائي که نمي شناسيم ـ بخش پنجم

نوشتة عبدی کلانتری

شنيدن فايل صوتي

در کتاب پرفروشي به نام «صنعت هالوکاست» ، منتقد سکولار يهودي «نورمن فينکِل ستاين» مي نويسد در روزنامهء نيويورک تايمز ، ظرف يکي از سالهاي اخير ، اخبار و گزارش هاي مرتبط با «هالوکاست» مقام دوم را پس از گزارش هاي روزانهء هواشناسي داشته است! او از اين نکته مي خواهد نتيجه بگيرد که يکي از بانفوذترين رسانه هاي چاپي آمريکا ، با اهداف سياسي خاص ، مي خواهد داستان آدم سوزي هاي هيتلري را مدام پيش چشم خوانندگان اش زنده نگه دارد.

هالوکاست چيست؟

«هالوکاست» به معني آدم سوزي هاي هيتلري در جنگ جهاني دوم است که قربانيان آن در وهلهء اول يهوديان اروپائي بودند. هالوکاست يکي از تکان دهنده ترين صفحات تاريخ معاصر اروپا و يکي از دهشت بارترين نمونه هاي يهودي ستيزي و قتل عام نژادي است. اين قتل عام بزرگ در سالهاي پس از جنگ توسط گواهيِ بازماندگانِ واقعه و اسناد و اعترافاتي که از عاملانِ حزب ناسيونال سوسياليست آلمان باقي ماند ، مستند شد و در دهها موزه و صدها کتاب و فيلم به ثبت رسيد.

اما داستان هالوکاست همچون بسياري از روايت هاي تاريخي ، خود مضمون تفسيرهاي متفاوت و همچنين ابزار تبليغات سياسي اي قرار گرفت که منطق و دلايلي متفاوت از يهودي ستيزيِ مسيحي و آلماني داشت.

با پايان جنگ جهاني دوم ، يهودي ستيزي پايان نگرفت بلکه اشکال ديگري به خود گرفت؛ به ويژه پس از استقرار دولت اسرائيل در خاک فلسطين که به سرعت جايگاه «قرباني» را به «قرباني کننده» تبديل کرد. از آن زمان به تدريج نوع تازه اي از يهودي ستيزيِ سياسي درکشورهاي عرب و اسلامي رواج يافت که مي خواست از اين راه نامشروع بودن دولت اشغالي را به همگان بشناساند. آخرين نمونهء چنين رفتاري را ظرف يکي دو سال اخير در کارزار تبليغاتي رژيمِ شيعي ايران براي انکار هالوکاست ديديم.

اما از سوي ديگر مدافعان دولت اسرائيل ، به ويژه صهيونيست هاي افراطي نيز به نوعي ديگر روايت هالوکاست را حربه اي تبليغاتي براي رسيدن به اهداف سياسي خود کردند. تلاش آنها از سوي منتقدان ، «صنعت هالوکاست» نام گرفته است. صنعت هالوکاست يک ايدئولوژي است.


صنعت هالوکاست به مثابه ايدئولوژي


«ايدئولوژي» ، سيستمي از عقايد است که از منافع مادي و معنوي و از قدرت سياسي يک گروه اجتماعي حمايت می کند. «منافع» و «قدرت» گروهي يا طبقاتي ، دو عاملي هستند که يک ايدئولوژي بايد آنها را تقويت کند. ايدئولوژي ها ملغمه اي از حقيقت و کذب اند. هم واقعيت را مي نمايانند و هم در مواردي اگر لازم افتد واقعيت را وارونه به آگاهي جمعي مي رسانند.

صنعت هالوکاست به عقيدهء نورمن فينکل ستاين يک ايدئولوژي است براي جلو بردن منافع سياسي و طبقاتي بخشي از طبقات حاکم در آمريکا. اين ايدئولوژي مي خواهد به مردم بقبولاند که اقليتي قومي در آمريکا هنوز در مقام فرودست و «قرباني» قرار دارند. اين اقليت همان يهوديان اند. فينکل ستاين اشاره مي کند درست برعکس اين ادعا ، اقليت يهودي يکي از موفق ترين و پرقدرت ترين گروههاي حاکم در سراسر تاريخ آمريکا بوده است.

مقام و موقعيت «قرباني» در اينجا به معني قرباني تعصب و نسل کشي است. کسي که قرباني تعصب قومي يا ديني است ، در مقام دفاع از موجوديت خود ، بايد بر چيزي به نام «هويت» پا بفشارد. او بايد نشان دهد چنانچه دشمنان يا منتقدان او امکاني پيدا کنند اين هويت را که همان موجوديت اوست نابود خواهند کرد. او بايد نشان دهد که تلاش هاي او تدافعي است و مسألهء هستي و نيستي او در ميان است. براي نمونه به موقعيت بوميان اصيل آمريکائي يا همان «سرخپوستان» فکر کنيد.

در آمريکا نيز همچون بسياري از کشورهاي ديگر ، يهودي ستيزي وجود داشته است. اين تبعيضات به ويژه در ميان سفيد پوستان جنوب آمريکا و مسيحيان ايالت هاي جنوبي همواره به چشم مي خورده ـ همانها که تا همين سي چهل سال پيش به لينچ کردن يا کشتن سياهان مباهات مي کردند. بسياري از اين متعصبان جنوبي، يهوديان را «غاصب» به حساب مي آورند: «غاصب» مقامات دولتي و اقتصادي و رسانه های فرهنگی. درست مانند بخشي از اهالي خاورميانه ، در ميان اين متعصبان نيز انواع نظريه هاي مبتني بر «توطئه» رواج دارد.

اما تبعيضات ضد يهود به مرور در دهه هاي اخير رنگ باخته و از خشونت آن نيز کاسته شده است. گروههاي ديگري در آمريکا هنوز قرباني تبعيض اند: سرخپوستان ، سياهان ، همجنس خواهان ، مهاجران آمريکاي جنوبي که شهروند نيستند ، کارگران بدون تخصص و از اين قبيل. اين گروهها به درستی براي دفاع از موجوديت شان بر هويت فرهنگي خاصِ خود پا مي فشارند تا حقوق شان پایمال نشود.

اما استفاده از روايت «هالوکاست» براي برجسته کردن هويت قومي يهود شامل اين تعريف نمي شود؛ زيرا يهوديان در دهه هاي اخير نه مورد تبعيض سيستماتيک بوده اند و نه قرباني سياست هاي نژادي و نسل کشانه.

صنعت هالوکاست عليه منتقدانِ چپ

کتاب «صنعت هالوکاست» رابطهء سرآمدان يهودي را با قدرت حاکمه در آمريکا و سياست هاي اين کشور در خاورميانه دنبال مي کند. اين کتاب نقش متناقضي را که دولت اسرائيل قبل و بعد از جنگ هفت روزهء ۱۹۶۷ در سياست خارجي آمريکا بازي کرده ، نشان می دهد. دولت اسرائيل تنها پس از جنگ ۱۹۶۷ بود که به تدريج به متحد استراتژيک آمريکا و حافظ منافع آن در منطقه تبديل شد. صنعت هالوکاست نيز از همان زمان رونق گرفت. اين دوراني بود که صهيونيسم جمع گرا ، کيبوتسي و متمايل به سوسياليسم جاي خود را به سياست هاي افراطي همکاري با آپارتايد در آفريقاي جنوبي و اتحاد با ديکتاتوري هاي نظامي آمريکاي لاتين (نظير گواتمالا) داد ـ يعني درست همان کشورهائي که افسران نازي پس از جنگ جهاني در آنها مخفي و تحت حمايت گرفته شده بودند!

نورمن فينکل ستاين نويسندهء کتاب «صنعت هالوکاست» اعتقاد دارد اين ايدئولوژي درست به اين دليل اشاعه داده شد که جلوي انتقاد از اعمال دولت اسرائيل را بگيرد و اين دولت را به طور دائم در خطر نابودي از سوي اعراب جلوه دهد. يعني همواره آن را در موقعيت «ضعيف» در برابر دشمنان قوي و قسم خوردهء قوم يهود به مردم نشان دهد.

در ايالات متحده ، صنعت هالوکاست کمک مي کند که منتقدان دولت و رهبران سياسي اقشار فرودست ، نظير رهبران جنبش سياهان يا روشنفکران چپ و مارکسيست ، با برچسب «يهودي ستير» از مشروعيت و اعتبار بيفتند و صداي انتقاد شان به جائي نرسد. اتهام يهودي ستيزي در دهه هاي ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ ميلادي به طور مؤثري عليه جسي جکسون يکي از رهبران جنبش سياهان به کار گرفته شد. هم اکنون نيز در دپارتمانهاي مطالعات خاورميانه اي دانشگاههای آمريکا اتهام يهودي ستيزي عليه استادان حامي حقوق فلسطينيان به کارگرفته مي شود.

چگونه حقيقت به کذب مبدل مي شود

بسياري از دانش آموزان و دانشجويان ايراني تا زماني که در ايران به سر مي برند اطلاعات ناچيز يا غلطي از تاريخ يهوديان در دنيا يا در سرزمين خودشان دارند و به احتمال زياد هيچ چيز از کشتار يهوديان در جنگ جهاني دوم نشنيده اند. برعکس در آمريکا ، احتمالِ بيشتر اين است که دانش آموزان واقعهء هالوکاست و تعداد قربانيان آن را بهتر از شمارِ قربانيان انفجارهاي اتمي در هيروشيما و ناگازاکي به ياد آورند.

نوشتن تاريخ ، گزارش از تاريخ ، يا بازگوئي و «خاطرهء تاريخي» همواره مي تواند دستخوش دستکاري هاي ايدئولوژيکِ طبقات حاکم در هر کشوري قرار گيرد. تاريخ و خاطره در غالب موارد از صافي ايدئولوژي به ما مي رسند. همچنين بايد به خاطر سپرد که مبالغهء بسيار در اظهار يک حقيقت ، مي تواند آن حقيقت را به کذب مبدل کند.

هيچ مصيبتي در تاريخ منحصر به فرد نيست

يکي از روش هاي مدافعان «صنعت هالوکاست» آن است که اصرار بورزند هالوکاست يک تجربهء منحصر به فرد و يگانه در تمامي تاريخ بشريت است ، نقطه اي تاريک و ماوراي ادراک عقلاني که نه قبل و نه بعد از خود معادلي نداشته است. به زغم آنان مصيبتي که بر قوم يهود نازل شد به هيچ وجه قابل مقايسه با عذاب و مصايب انسانهاي ديگر نيست. اين همان «شر» يا مصيبتي است که همواره رازگونه باقي خواهد ماند ، معمائي تاريک که هرگز نمي توان برآن نوري افشاند و از همين رو نيز قربانيان آن چنين يگانه اند ، چنين «برگزيده» اند ، بی شباهت به هيچکس و هيچ قوم ديگري.





نورمن فينکل ستاين خود فرزند پدر و مادري يهودي است که هردو از بازماندگان اردوگاههاي مرگ ورشو در جنگ جهانی دوم بوده اند. به استثناي پدر و مادرش ، کليهء اعضاي خانوادهء پدري و مادري او در اردوگاههاي کشتار جمعي نازي ها به قتل رسيدند.

بازماندگان هالوکاست همچون بازآمدگان از دوزخ اند ، اگر چنين چيزي قابل تصور باشد. تجربهء آنها ، آنچه آنها شاهدش بوده اند هرگز براي نسل هاي بعد ، حتا براي فرزندان خود آنها قابل تجسم نيست. بسياري از اين بازماندگان روايت شان را با سکوت بيان کرده اند. آنچه در کتابهاي خاطرات و قصه ها و مصاحبه برجا مانده در نهايت تصوير کمرنگي از يک واقعهء هولناکِ اگزيستانسيل به دست می دهد. از اين رو ، هر اقدامي که بتواند از تکرار چنين فاجعه اي جلوگيري کند ، خدمتي است به بشريت. و هر کوششي که بخواهد از آن بهرهء سياسي بگيرد خيانتي است به کليهء اقوام ، نژادها و مذاهب.

نورمن فينکل ستاين منتقد يهودي «صنعت هالوکاست» به نقل از مادرش که از بازماندگانِ هالوکاست است مي گويد: «وقتي که به درد و رنج ديگران نگاه مي کنيم ، به تَعَب سياهان ، به قربانيان ويتنام ، و به شکنجه و دردِ بي پايان فلسطينيان می نگريم ، آنگاه خواهيم ديد که همهء ما قربانيان هالوکاست هستيم.»

لينک هاي مرتبط:

سيما راستين : يهودي ستيزي خشونتي کهنسال، سخت جان و همچنان موضوعِ روز

محمدرضا نيکفر: دو جنبه‌ي انكار هولوكاست

رويا حکاکيان : کاريکاتورهاي هالوکاست در تهران



Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

Please have a look at this link, [anti-]semitism exists in American society:
http://youtube.com/watch?v=CN_tHhHSLP4&mode=related&search=

-- behdad ، Nov 10, 2006 در ساعت 05:39 PM

Bakhsh-e besiar nachizi az vagheyat bood..ke khod-e yehood bala avord.
بخش بسيار ناچيزی از واقعيت بود..که خودِ يهود بلا آورد.

-- بدون نام ، Nov 15, 2006 در ساعت 05:39 PM

According to Dr.Mohammad Majd, in World War I, about 8 to 10 millions Iranian were perished, the biggest in terms of no. of people yet no one knows about it, including Iranians , you Mr Kalantari are included, But about World War II causalty you hear or read about one group of people everyday , part of this big propaganda are those stupid Iranian who are looking for their interest trying to please the Zionist by any means, Mr Kalantari you are included. Shame on you. In WWII about 67 millions were killed and no word on them but every day we hear something about a group of people with a fake # 6 m through the Zionist propaganda and their servants. More than 400,000 chipsy were killed, yet they are not allowed to have even one memorial in their names by the zionist liers. No one even talk about them. The saddest genocide of all in the 20th century is the Rowanda genocide who were literally cut into pieces and were burned to death. Aren't you ashamed of yourself Mr. Kalantari. Palestinian are killed and brutalized every single minute in their land who have lived more than 20 centuries continually yet it does not get even coverage. you should be ashamed of yourself.
That why we do not listen to the rubish of Zionist/Imperialist propaganda and their behind licker, be Iranian or otherwise.

-- adamiyat@yahoo.com ، Nov 17, 2006 در ساعت 05:39 PM

در پاسخ کامنت پيشين ــ اسم فردی به نام محمد مجد را نشنيده ام. ايشان بايد منابع و اسنادشان را به يک زبان معتبر منتشر کنند که مورد بررسی کارشناسان قرار بگيرد. يهودی ستيزی و شهيدنمائیِ بی پايه هميشه نتيجة معکوس می دهد و باعث می شود کسی ما را در دنيا جدی نگيرد ، حتا زمانی که حقيقتی را متذکر شويم. تنها زمانی که بر اين تعصبات کور فائق آئيم و ادعاهای بی اساس را کنار بگذاريم می توانيم انتظار داشته باشيم در يک گفتگوئی آکادميک يا تمدنی ، جدی گرفته شويم ــ عبدی کلانتری

-- عبدی کلانتری ، Nov 17, 2006 در ساعت 05:39 PM

اولا بحث های خوب و جدی را مطرح ميکنی چرا انقدر تعداد کامنت هات کمه؟2 همانقدر که به قول تو شهيد نمايی يهود ايدولوزيک بحث های مخالفان ادعاهای يهود هم ايدولوزيک .هر دو طرف دعوا دنيا را 2 قطبی ميکنند يهود و بقيه دنيا. قوم يهود و کشور اسرائيل با جمعيت چند ميليونيشون اصلا در معادلات جهانی نقش درجه اول ندارند

-- behdad ، Nov 17, 2006 در ساعت 05:39 PM

20.5% of Israeli families (and 34% of Israeli children) are living below the poverty line WIKIPEDIA,,
اسرائيل يک کشوريه ميليتاريزه مثل پاکستان و نيازمند کمک دايمی امريکا و قول جهان خار در چشم خاور ميانه ايهاAs of August 2006 average monthly wages per employee were: 7,521 Shekels or 1,749 USD.اي يعني اقتصادي درحد پرتغال با مشکلات متعدد .

-- behdad ، Nov 17, 2006 در ساعت 05:39 PM

برای آشنا شدن به کتابهای آقای محمدقلی مجد میتوانید به اینترنت مراجعه کرده و بانوشتن نام او درگوگول با کارهای او آشناشوید. درضمن با مراجعه به وبگاه
www.shahbazi.org
با این نویسنده و زحمات و درگیریهایش با "غرب دموکرات" برای چاپ این کتاب بیشترآشنا شوید. کتاب او در مورد تلف شدن و در حقیقت کشتار بیش از 8 میلیون ایرانی در جنگ جهانی اول درکتاب زیر به نثر کشیده شده است:
The Great Famine and genocide in Persia 1919-1917

-- بدون نام ، Nov 30, 2006 در ساعت 05:39 PM

برای جلوگیری از هر گونه سوال - درتمامی اروپا انکار هلکاست یعنی زندان و ازدست دادن شهروندی.
می توان به درستی به اندازه این جنایت که بر علیه بسیاری و نه تنها یهودیان رفت تردید کرد بدلیل اینکه در واقع صهیونیست ها نه تنها خودرا مالک هلکاست میدانند بلکه صاحب دین یهود و برای رسیدن به اهداف فاشیستی خود هرکاری امکان پذیر است از جمله اغراق در واقعیت.

-- بهروز ، Dec 6, 2008 در ساعت 05:39 PM