رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۷ خرداد ۱۳۸۶
اندیشه انتقادی-برنامه ۸۶

(اقتصاد سیاسی دین–۲۷)

بلوک تاریخی و عوام‌گرایی حوزه‌ی دینی

محمدرضا نيکفر

برای شنیدن فایل صوتی «اینجا» را کلیک کنید.

جامعه را می‌توان به صورت نظامی از نیازها در نظر گرفت. در این نظام، وظیفه‌ی تولید و بازتولید نیازهای دینی بر عهده‌ی حوزه‌ی دینی است. این حوزه خود را در مقام قضاوت درباره‌ی مجموعه‌ی نیازهای انسانی می‌گذارد. همین امر جایگاه آن را در نظام نیازها تعیین می‌کند. افراد در صحن بازار جامعه پا می‌گذارند و ادعا می‌کنند که نیازی را برآورده می‌سازند. در این معرکه صدای کاهن از همه بلندتر است. او می‌گوید: نیازی که به من دارید این است که به شما بگویم به چه نیاز دارید، کدام نیازتان مشروع است و کدام یک نامشروع.

دو بلوک
دولت نیز دخالتگر و قضاوتگر در رابطه با نظام نیازهاست، و نه فقط دولت، بلکه هر فرد و گروه قدرتمند. یک بلوک تاریخی وجود دارد متشکل از کسان، گروهها و مؤسسه‌هایی که در نظام نیازها دخالت می‌کنند و به آن جهت می‌دهند، بلوک دیگری وجود دارد از توده‌ای که موضوع دخالت و موضوع قضاوت است. بلوک اول کنش‌گر است، بلوک دوم کنش‌پذیر، بلوک اول تولیدکننده‌ی نیازهاست، بلوک دوم مصرف‌کننده‌ی آنهاست؛ بلوک اول به اعتباری گروه بی‌نیازان است، گروه دوم گروه نیازمندان؛ بلوک اول قاضی است، بلوک دوم متهم و مجرم؛ بلوک اول حاکم است، بلوک دوم محکوم؛ بلوک اول ستمگر است، بلوک دوم ستمبر؛ بلوک اول بنابر واژگان انقلاب اسلامی بلوک مستکبران است، بلوک دوم بلوک مستضعفان. جای حوزه‌ی دینی در قطب استکبار است.

جایگاه حوزه‌ی دینی
پس پاسخ مشخصتری به این پرسش که جایگاه حوزه‌ی دینی در نظام نیازها چیست، این است که این حوزه یکی از پاره‌های اصلی بلوک دخالتگر، تولیدگر و قضاوتگر است. این بلوک سه پاره‌ی اصلی دارد: پاره‌ای را با شمشیر مشخص می‌کنیم، پاره‌ای را با طلا و پاره‌ای را با فتوا. فتوادهی کار حوزه‌‌ی دینی است. فتوا در ارتباط ارگانیک با شمشیر و طلاست. ارتباط ممکن است در دوره‌های بحرانی خاصی مختل شود، اما به سرعت خود را بازسازی می‌کند. بحرانی که پیش می‌آید، بحران در ائتلافهاست، نه در نفس جایگاه. نه قدرقدرتان همه یکدست‌اند، نه اغنیا همه از یک حزب‌اند. مفتیان امکانهای مختلفی برای ائتلاف دارند و شامه‌ی تیزی دارند برای آنکه منفعت خود را تشخیص دهند.

مشروعیت آسمانی و زمینی
ائتلاف یک بده‌بستان است: حوزه‌ی دینی هم مشروعیت می‌دهد، هم مشروعیت می‌گیرد. درست است که مشروعیت خود را به عالم غیب نسبت می‌دهد و این امر پذیرفته می‌شود، اما بدون اتکا به قدرت زمینی مشروعیت آسمانی پا نمی‌گیرد و اگر هم بگیرد، زوال‌یابنده است. یا باید خود به قدرت تبدیل شد، یا از ائتلاف با قدرتهای موجود بهره جست. ائتلاف از هر دو سو کسب مشروعیت است.

دین و تماشاییان آن
حوزه‌ی دینی برای ائتلاف دو نقطه‌ی قوت دارد: سرمایه‌ی مشروعیت قدسی را دارد و چیزی که تازه در عصر جدید است که از انحصار کاهنان خارج می‌شود: تماشاییان. این تماشاییان اصطلاح تلویزیون زمان شاه است. گویندگان خطاب به بینندگان می‌گفتند: "تماشاییان عزیز". تماشایی شیک‌شده‌ی تماشاچی بود. تماشاییان ظاهرا کسانی هستند که نشسته‌اند و تماشا می‌کنند، ولی تماشاگر صرف نیستند، تماشایی ‌اند و این "ی" نسبتی از نوع اعتیاد را می‌رساند، به عنوان مثال در بنگی و تریاکی. دین اولین پدیده‌ی تاریخی دارای توده‌ی تماشاییان است. این توده نقطه‌ی قوت حوزه‌ی دینی است و هر چه وسیعتر باشد، ارج دین بیشتر است.

شگرد مارکتینگ دینی
حوزه‌ی دینی برای وسعت بخشیدن به اتکای توده‌ای خود، از شگرد خاصی در مارکتینگ استفاده می‌کند، که نمونه‌ی آن را در فروشگاههای زنجیره‌ای ارزا‌ن‌فروش می‌بینیم. فروشگاه "آلدی" که در اروپای غربی و مرکزی و نیز ایالات متحده شعبه‌های فراوانی دارد، مظهر شگرد "ارزان و بسیار" است، یعنی ارزان بفروش و انبوه، تا به سودی انبوه برسی. بوتیکهایی هستند که مارکتینگ آنها نخبه‌گراست: کم می‌فروشند و گران. مارکتینگ دینی عوام‌گراست، شگرد حوزه‌ی دینی عرضه‌ی وسیع کالای دین به قیمت ارزان است. کالا حتا به رایگان توزیع می‌شود، چون بهره‌ی اصلی در پایگاه توده‌ای ایجاد شده به عنوان پشتوانه‌ی سرمایه‌ای است.

عوام‌گرایی
دین نخبه‌گرا نیست، نه تنها نیست، بلکه نخبگان را دشمن می‌داند، خاصه نخبگان فکری را. حوزه‌ی دینی به عوام نظر دارد. صلابت دین نه در تعلیمات آن است، نه در منفی‌گرایی زعمای آن، بلکه در آن است که می‌تواند انرژی منفی خود را به عوام تزریق کند.

مطلب پیشین: سیستم نیازها

Share/Save/Bookmark