رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۵ خرداد ۱۳۸۶
اندیشه انتقادی-برنامه ۸۵

(اقتصاد سیاسی دین–۲۶)

سیستم نیازها

محمدرضا نيکفر

فایل صوتی را از اینجا بردارید.

هگل جامعه در دوران جدید را همچون نظام پیچیده‌ای از نیازها در نظر می‌گیرد. او در طرح این موضوع در فصلی به نام "نظام نیازها" در "عناصر فلسفه‌ی حق" از اقتصاد سیاسی، که آن را به درستی محصول «دوران نوین» می‌داند، با قدردانی یاد می‌کند. به نظر او اقتصاد سیاسی «به تفکر اعتبار می‌بخشد، زیرا قوانینی را کشف می‌کند که بر انبوهی از رویدادهای احتمالی حاکم است.» (نقل‌قول‌ها از ترجمه‌ی مهبد ایرانی‌طلب) این رویدادهای احتمالی، حرکتی انبوه در برآوردن نیازها و نیز در تولید نیاز است. هر رویداد به تنهایی احتمالی است، حرکت کلی اما قانونمند است. هگل در ادامه می‌افزاید: «منظره‌ی جذابی است دیدن این که چه گونه تمامی این به‌هم‌پیوستگی‌ها بر همدیگر تأثیر می‌گذارند و به همدیگر یاری می‌رسانند یا مانع یکدیگر می‌شوند.»

جایگاه حوزه‌ی دینی

پیچیده نیست تعیین جایگاه مثلا کشاورز، نانوا، صافکار و معلم در منظومه‌ی نیازها. به عنوان نمونه کشاورز می‌گوید که گندم بار می‌آورد و نانوا می‌گوید گندم را به نان تبدیل می‌کند. هر دو برآورنده‌ی نیاز اند. انگیزه، سود است نه انجام تعهدی اخلاقی. نانوا اگر دریابد بقالی ساده‌تر و به صرفه‌تر است، به این پیشه رو می‌آورد. جای خالی‌شده‌ی او را کسی دیگر پر می‌کند. در مورد کاهنان چه توانیم گفت؟ آنان چه نیازی را برآورده می‌کنند؟ جایگاه حوزه‌ی دینی در نظام نیازها چیست؟

نیاز و عقیده

نیازهای انسانی بسیار متنوع و پیچیده‌اند. آنها به نیازهای طبیعی محدود نمی‌شوند. هگل در همان‌جایی که بدان اشاره داشتیم، می‌گوید: «آدمی موجودی روحانی است. فهم، که می‌تواند تمایزها را درک کند، این نیازها را از گونه‌گونی برخوردار می‌سازد؛ و از آنجا که سلیقه و سودمندی معیار قضاوت می‌شود، خودِ نیازها از آن تأثیر می‌پذیرند. در نهایت دیگر نه نیاز، بلکه عقیده است که باید ارضا شود.» در توضیح سخن هگل می‌توان به یک خرید ساده برای برآوردن نیازی طبیعی اشاره کرد: ما معمولاً نه نان، آن هم هرچه باشد، بلکه نان معینی را می‌خریم. عمل نان خریدن هم بنابر اصطلاح هگل نوعی ابراز «عقیده» است. بر این پایه کالای دینی بایستی کالایی سرتاپا عقیدتی باشد. ولی عقیده داریم تا عقیده. درباره‌ی عقیده‌ی دینی نمی‌توان آن گونه سخن گفت که در مورد عقیده‌ی شخصی درباب این که کدام نوع نان خوشمزه‌تر است.

اختراع نیاز

به جز نیازهای طبیعی، بقیه‌ی نیازها تولید شده‌اند. تولید شده‌اند در جریان رشد تمدن انسانی. هگل می‌گوید: «نیاز را نه آن کسانی که آن را به گونه‌ای مستقیم تجربه می‌کنند، بلکه آن کسانی که می‌کوشند از پدیدار شدنِ آن سود برند، می‌آفرینند.» این نکته یک راهنمای روش‌شناسانه‌ی مهم است. همواره باید دریابیم که با پدیده‌ای که می‌خواهیم آن را بشناسیم، کجا و چگونه می‌توانیم برخورد مستقیمی داشته باشیم.

دین: تولیدکننده یا مصرف‌کننده؟

برخورد مستقیم با نیاز دینی برپایه‌ی نکته‌ی پدیدار‌شناختی هگل با چشم دوختن بر مخترعان آن و حوزه‌ی تولید و بازتولید آن میسر می‌شود. معمولا اما در این زمینه روش مخالفی را پیش می‌برند: به جای تولیدکننده به مصرف‌کننده نظر می‌دوزند و وانمود می‌کنند که نیازی سرشتی برای مصرف کالای دینی وجود دارد. اینکه انسان نگرانی‌های وجودی دارد، اینکه نیاز به تسلی و اتکا دارد، اینکه انسان از انسان می‌ترسد و آدمیان چاره را در این دیده‌اند که یکدیگر را از موجودی قدرتمند بترسانند − که با وجود لُطف ویژه‌اش به شاهان، از آنان نیز قدرتمند‌تر است − هیچ یک ضرورت وجود مؤسسه‌ای به نام دین را ثابت نمی‌کند و بویژه ثابت نمی‌کند که آن نگرانی‌ها و ترسها در دینی خاص به آرامش می‌رسند. مغلطه است استنتاج یک امر واقعی و تاریخی مشخص از مجموعه‌ای از "نیاز"ها، که می‌توانستند و می‌توانند برای برآورده‌سازی خویش به گرایشهای متناقضی میدان دهند.

دین تاریخی و دین شخصی

دین همان حوزه‌ی دینی است. تاریخ دین تاریخ تشکیلات کاهنان است. سلیقه‌ی شخصی‌ای به نام دین شخصی، پدیده‌ای حاشیه‌ای است که خود را به دین می‌چسباند. تاریخ ادوکلن را می‌توان نوشت بر مبنای سلیقه‌های شخصی گروهی از افراد. تلاش مشابهی در زمینه‌ی تاریخ دین، کاری بی‌فایده است و چیز خاصی به ما نمی‌آموزد.

کارکرد حوزه‌ی دینی

وظیفه‌ی تولید و بازتولید نیازهای دینی بر عهده‌ی حوزه‌ی دینی است. جایگاه خود حوزه‌ی دینی در نظام نیازها این گونه تعیین می‌شود: این حوزه خود را در مقام قضاوت درباره‌ی نیازها می‌گذارد. نانوا می‌گوید، کار من برآوردن نیاز شما به نان است، جوشکار می‌گوید، کار من این است که هرگاه لازم شود دو قطعه فلز را به هم جوش دهم، مطرب می‌گوید کار من این است که طرب برانگیزم، و کاهن می‌گوید نیازی که به من دارید این است که به شما بگویم به چه نیاز دارید و نیازهای مشروع و نامشروع شما چیستند. این بحث را ادامه خواهیم دارد.

مطلب پیشین: بهره کشی دینی

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

جناب آقای نیکفر، مطلبی که در موردش صحبت می کنید بسیار مهم و جالب است ولی فکر می کنم که هنوز باید برای مردم عادی، ساده تر شود تا راحت تر درک کنند. در ضمن توصیه می کنم مطلب تان را کس دیگری گویندگی کند، با صدایی رساتر و در ضمن کیفیت فنی دیگر. برای ساده کردن موضوع هم پیشنهادی دارم در صورت علاقه می توانید به من میل بزنید تا برایتان تشریح کنم.

-- mohammad reza ، Jun 5, 2007 در ساعت 08:07 PM