رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۲ فروردین ۱۳۸۶
اندیشه انتقادی-برنامه ۶۸

(اقتصاد سیاسی دین–۹)

حسابداری دوگانه‌ی دینی

محمدرضا نيکفر

برای شنیدن فایل صوتی «اینجا» را کلیک کنید.

شریعت را شریعت‌گذار می‌آورد. او یک ارز دینی را از اعتبار انداخته و ارز دینی دیگری را به جای آن رواج می‌دهد. با از اعتبار افتادنِ یک ارز دینی، کاهنانی که پاسدارنده‌ی آن بودند، خود بی‌اعتبار می‌شوند. به نام سکه‌ی جدید، خزانه‌ی جدیدی تأسیس می‌شود. خزانه‌داران جدید، کاهنان شریعت تازه هستند.

بانک مرکزی دینی
وظیفه‌ی کاهنان پاسداری از ارز دینی است. آنان در رواج آن می‌کوشند و سخت مراقب‌اند که ارزهای دیگری در جامعه اعتبار نیابند. بیشترین حساسیت کاهنان به ارزهای مشابه است، ارزهایی که آنان اصالتشان را امضا نکرده‌اند. ملایان در نابود کردن ارزهای "تقلبی" سخت کوشایند. ارزهای مشابه‌ را دینهای حاشیه تولید می‌کنند. ارز اصیل از آن دین مرکز است. روحانیت مرکز چیزی همچون یک بانک مرکزی است که کنترل‌کننده‌ی مشروع اصالت و ارزندگیِ ارز است.

تغییر اعتبار
شریعت‌گذار یعنی آورنده‌ی ارز جدید دینی، شخصیت کاریسماتیکی است که در یک لحظه‌ی خاص تاریخی این امکان را می‌یابد که جنبشی به پا ‌کند و با اتکا به آن تغییر اعتبار را ممکن سازد. تغییر اعتبار با یک گفتار بازرگانی مستدل می‌شود. گفته می‌شود که به نفع شماست که به ارزشهای تازه بگروید.

گفتار بازرگانی
هر دینی خود را با منافعی تعریف می‌کند. در دینهای ساده تمجید از خود ساده است و کسی را که در محیط زایش آن دین نباشد، قانع نمی‌کند. وقتی مثلا من ندانم فلان کوه کجاست، در من هیجانی برانگیخته نمی‌شود اگر بدانم با گرویدن به کیشی خاص ارواح ساکن بر قله‌ی آن یاور من خواهند شد. گفتار بازرگانی دینی در جامعه‌ای با یک بازرگانی پیشرفته، به صورت متکاملی درمی‌آید. حسابداری متکامل دینی بر اساس این قاعده است که دنیا مزرعه‌ی آخرت است. کشت درست را قاعده‌های شریعت تعیین می‌کنند. متخصص شریعت به ما در نقشی چون مشاور بانک توصیه می‌کند که چه بیندوزیم و به چه مقداری، تا در این دنیا و آن دنیا برداشتهای مطلوب را داشته باشیم. در برخی آثار دینی حساب هر چیزی با دقت تعیین شده است: اگر چنین کنی، در این جهان این فایده را می‌بری و در آن جهان فلان تعداد خانه در بهشت نصیبت می‌شود و اگر چنان کنی، گرفتار بهمان عقوبت می‌شوی، عقوبتی که جزئیات آن از هم اکنون مشخص است.

حسابداری دوبل
روحانیان، بوروکرات‌های دستگاه دینی هستند. جایگاه آنان در جامعه تابع جایگاه حوزه‌ی دینی است. هر چه ارزی که آنان رواج می‌دهند، خریدار بیشتری داشته باشد، بر نفوذ و قدرت فردی و جمعی آنان افزوده می‌شود. آنان با دقت ویژه‌ای حساب دو چیز را دارند: حساب ارز دینی و حساب بارآوری اقتصادی پولی آن را. راز و رمز شیوه‌ی برخورد تشکیلات دینی به اتفاق‌های سیاسی را در درجه‌ی نخست باید در این حسابداری جست. نمونه: موضوعی که در بحث بر سر ملت و ملیت‌باوری در عصر جدید بسیار کاویده شده، نقش دین در جنبشهای ملی‌ است. وجه اقتصادی این جنبشها در یک بیانِ ویژه، تلاش گروهی از مردم، که خود را ملت می‌‌خوانند، برای داشتن یک بازار مستقل است. دفاع از ارز ملی چه بسا به صورت یک حرکت دینی درمی‌آید. ارز دینی و ارز اقتصادی درهم‌آمیزند و روحانیان به صورت رهبران ملی درمی‌آیند. دین منفعت ملی می‌یابد.

سکولاریزاسیون
موضوعیت سکولاریزاسیون، وجود حسابداری دوبل دنیوی-اخروی است. اگر دستگاه دینی فقط حساب و کتاب آخرت را می‌داشت، چیزی به نام سکولاریزاسیون مطرح نمی‌شد. این اطمینان خاطر را اما به حسابداران دستگاه دینی می‌دهیم در جایی که سکولاریزاسیون بودش یافته، یعنی بوروکراسی دینی از دخالت در بوروکراسی دولتی منع شده، حسابداری دوبل دینی همانچنان پا برجاست، چنان که واتیکان را در جامعیتش نمی‌توان فهمید، مگر آن که آن را به عنوان یک بانک و کلا یک کنسرن اقتصادی در نظر گرفت. بر این قرار سکولاریزاسیون، پارسایی کاملی را به دستگاه دینی تحمیل نمی‌کند. کاری که می‌کند جلوگیری از درآمیزی سه ارز دینی، اقتصادی و دولتی با یکدیگر است که شرارتهایی باورنکردنی را موجب می‌شود.

علت هراس از سکولاریزاسیون
تشکیلات دینی، حسابداری دوبل دنیوی-اخروی خود را به شدت انکار می‌کند. هراس از سکولاریزاسیون هراس از جاری شدن این قاعده‌ی سکولار است که همه‌ی حسابها باید رو باشند و دولت موظف است که همه را بی‌طرفانه حسابرسی کند. برای اداره‌ی مالیاتِ دولتِ سکولار، تشکیلات دینی چیزی نیست حز یک بنگاه اقتصادی. اگر هم در جایی تخفیف مالیاتی می‌گیرد، این بایستی بر پایه‌ی قانونی با جوانب روشن باشد.

سه وظیفه‌ی اقتصاد سیاسی دین
به دلیل وجود ارزش سه‌گانه‌ی سکه‌ی دینی، سکه‌ی پولی و سکه‌ی قدرت، اقتصاد سیاسی دین وظیفه‌ی سه‌گانه‌ای دارد: یک کار آن تحلیل ارز دینی و بررسی پویش سرمایه‌ای آن است، کار دوم آن سنجش چگونگی تبدیل آن به ارز پولی و کلا بررسی مناسبات میان این دو نوع ارز با توجه به وظیفه سوم است که همانا پرداختن به مناسبات میان سکه‌ی دین و سکه‌ی قدرت است. به این اعتبار "اقتصاد سیاسی دین" در درجه‌ی نخست نوعی ایدئولوژی‌سنجی است و در درجه‌ی دوم دانشی است کمک‌کارِ جامعه‌شناسی، سیاست‌شناسی، خود اقتصاد و نیز طبعاً دین‌شناسی.

مطلب پیشین: دین‌فروشی

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

oversimplification

-- mahmood ، Apr 11, 2007 در ساعت 01:20 PM