اندیشه انتقادی، برنامه ۴۶
استفادهی عمومی و خصوصی از خرد
محمدرضا نیکفر
برای شنیدن فایل صوتی «اینجا» را کلیک کنید.
گفتارهایی برای مخاطبان زمانه:
کانت در مقالهی "پاسخ به پرسشِ: روشنگری چیست؟" میانِ استفادهی عمومی و خصوصی از خرد فرق گذاشته است: «منظور من از کاربرد عقل در امور عمومی آن بهرهای است که یک انسان فرهیخته از عقل خویش در برابر کل خوانندگانش میبرد. استفادهی خصوصی را اما آن بهرهای میدانم که کسی مجاز باشد از عقل خویش برگیرد، در مقام مدنی یا اداریای که به وی سپرده شده است.» بنابر این تعریف اگر یک اقتصاددان در مقام مدیر وظایف محوله را به خوبی انجام دهد و با زیرکی کار خویش را پیش برد، از عقل خویش استفادهی خصوصی کرده است، اما اگر مثلا مقالهای بنویسد و در مورد وضعیت کلی اقتصاد کشور یا گوشهای از آن توضیح دهد، در یک امر عمومی خرد خویش را به کار بسته است.
استفادهی خصوصی از خرد
استفادهی عمومی از خرد را قدرتمندان نمیپسندند، آنان در مقابل چه بسا کاربست خصوصی هوش و حواس را تشویق میکنند. خردورزِ خصوصی، آنگاه که کارگزارِ قدرت است، با کارِ مغزی خویش بر اقتدارِ دستگاه میافزاید. به این خاطر ممکن است در ارتش، در ادارهی مالیه، در معبد و در دربار، به خردورزی دعوت کنند، اما در شکل خصوصی آن، در شکل محدود کنترلشدهی آن. کانت خود به ما یادآور میشود که به سرباز میگویند: عقلت را به کار بینداز، اما گوشبهفرمان باش! در معبد میگویند: عقلت را به کار بینداز، اما تا آن حد که در ایمانت سستی پدید نیاید! مأمور دولت میگوید: روزی ما را برسان و هر چه میخواهی فکر کن! و سرانجام سلطان میگوید: فکر کن، به شرط آن که همواره مطیع باشی!
خرد بازجو
در کشوری چون ایران دانشجوی سیاسی را که دستگیر میکنند، پس از آن که کتکش زدند و به او صدها توهین کردند، شروع به نصحیت او میکنند. به او معمولا میگویند: "آخر حیف از تو نیست، با این همه هوش و سواد؟ بهتر نیست که درس بخوانی، به مملکت خدمت کنی و به خودت و خانوادهات خدمت برسانی؟ راه ترقی برای تو باز است، دولت دانشگاه در اختیار تو گذاشته تا تو دانش بیاموزی و پیشرفت کنی، پس چرا ناشکر هستی و در اموری دخالت میکنی که به تو مربوط نیستند؟" و نیز شاید در ادامه به او بگویند: "سیاست چیز کثیفی است، ببین این بازجوی بیسواد چقدر به تو توهین کرد! البته ما ادبش میکنیم، اما تو هم باید عزت و احترام خودت را حفظ کنی. برو درس بخوان و ترقی کن! اصلا تو چرا نمیروی دانشمند بشوی! دانشمند شدن بهتر است یا کتک خوردن؟"
خرد پیشوا
مضمون این نصحیتها چیست؟ استفادهی خصوصی از خرد مجاز است، اما وای به روزی که کسی بخواهد در کشور استبدادزده در امور عمومی خردورزی کند. ستایشی که از خرد سلطان میکنند، در همین راستاست: پیشوا میاندیشد، شما دیگر لازم نیست بیندیشید؛ او به همهی امور اشراف دارد.
علمدوستی استبداد
تفکیک مفهمومی میان استفادهی عمومی و خصوصی از خرد اهمیت فراوانی دارد، بویژه در کشورهای استبدادزده، زیرا گاه خردستیزی استبداد به خاطر علمدوستی اقتدارجویان در پرده میماند. استبداد خودبهخود به معنای مخالفت با علم نیست. در روزگار ما بدون علم و فن چرخِ دستگاه هیچ دولتی نمیچرخد.
فرق دولت خوب و دولت بد
تشویق به درس خواندن و فراهم کردن امکانهای آن، هیچ امتیاز خاصی را نصیب هیچ دولتی نمیکند. آنچه دولت خوب را از دولت بد متمایز میسازد این است که یکی استفادهی عمومی از خرد را برمیتابد و دیگری نه. یکی میپذیرد که همگان حق دارند در مورد امور همگانی بیندیشند، دیگری اما میگوید این کار را سلطان خردمند ما و شمس وزیر و قمر وزیرش به خوبی انجام میدهند.
معنای استفادهی عمومی از خرد
استفادهی عمومی از خرد یعنی کاربست خرد در آزادی برای تأسیس، چیزی را در حوزهی عمومی آغاز کردن، با خرد جمعی، که تحقق آن در بحث آزاد است، پیش بردن و در هر گام بر اقتدار حوزهی عمومی افزودن، زیرا انسان حق دارد حاکم بر سرنوشت خود باشد، جهان را خانهی خود داند، رو به جهان سخن گوید و جهان زمان خود را با دست خویش به آیندگان بسپارد تا آنان در آن بازبیاغازند و امکان آغاز کردن را پاس دارند.
آزادی برای تأسیس
صرف آزادی بیان شاخص آزادی در استفادهی عمومی از خرد نیست. آزادی در عرصهی عمومی یعنی آزادی در تأسیس. تأسیس یعنی چیزی را بنیان گذاشتن، روزنامهای را، انجمنی را، حزبی را. بیان اندیشه آنگاه آزاد است که فکر بتواند در پهنهی عمومی زندگی کند. زندگی فکر بحث است، ایجاد انجمن است، تظاهرات است، دعوت به تغییر است. قانون اساسیای دموکراتیک است که به مردم حق تأسیس دهد. تصویب قانون اساسی خود یک اقدام تأسیسی است. تأسیس روح عصر جدید است. سنت، آنگاه وامانده و فسیل شده است، که حق تأسیس را برنشناسد.
|
نظرهای خوانندگان
ای کاش مقاله کوتاه ولی مهم روشنگری چیست را تماما نقل می کردید و بعد آنرا به بحث می گذاشتید و لی در عوض اینطور عجولانه از کانت به ایران و "تاسیس" سفر نمی کردید. این چند خط شما "روشنگری چیست را" مقاله ای در تقابل خرد عمومی با برخی صورت بندی های قدرت سیاسی معرفی و مصادره می کند درصورتیکه کانت در این مقاله خیلی محتاطانه به بعد سیاسی خرد عمومی می پردازد و سعی می کند حکومت استبدادی فردریک را الزاما مغایر با خرد عمومی معرفی نکند. ولی به نظر من شما برای نتیجه گیری سیاسی خاصی از کانت، نقل قول یا "یادآوری هایی" از او را نقد سیاسی پنداشته و به خرد خصوصی ربط داده اید که این اصلا منظور کانت نبوده و اصل جمله چنین است:
-- خشایار بیگی ، Jan 5, 2007 در ساعت 09:01 PMIt is the freedom to make public use of one's reason at every point. But I hear on all sides, "Do not argue!" The Officer says: "Do not argue but drill!" The tax collector: "Do not argue but pay!" The cleric: "Do not argue but believe!" Only one prince in the world says, "Argue as much as you will, and about what you will, but obey!" Everywhere there is restriction on freedom.
اینجا کانت روشنگری و آزادی در استفاده از خرد عمومی (و نه خرد خصوصی!) را در منافات با فرمانبرداری از حاکم مستبد یا منوط به پروژه سیاسی خاصی- "دموکراسی" یا "تاسیس"؟- نمی داند بلکه اگر در این مقاله دقت کرده باشید (و برعکس تصورات بسیاری از روشنفکران ایرانی) سعی می کند اهمیت استفاده از خرد عمومی را ازجمله با مثال "روشنگری دینی" و همسو با اطاعت ازحکومت وقت نشان دهد.
در اینکه تعریف و تحدید حوزه عمومی خرد در حیطه سیاست است شکی نیست ولی آنچنان که از اظهار محبتش به فردریک بر می آید کانت حداقل در این مقاله -شاید به دلایل تاریخی و لی به همان اندازه مهم-ترجیح می دهد از در افتادن با صورتبندی قدرت سیاسی وقت پرهیزکند و به تغییر تدریجی ،غیر انقلابی و صلح آمیز اشاره کند و نه به لزوم "تظاهرات" یا" تاسیس دموکراسی". شاید از هابرماس و فوکو و طلال اسد بهتر بتوان در این بحث استفاده کرد.
لینک ترجمه انگلیسی مقاله "روشنگری چیست؟"
http://www.fordham.edu/halsall/mod/kant-whatis.html