رادیو زمانه > خارج از سیاست > انديشه انتقادي > منطق دنیای بسته | ||
منطق دنیای بستهمحمدرضا نیکفرگفتارهايی برای مخاطبان زمانه: همسویی یک شگرد استدلالی است. کار شبه استدلالهایی نظر آن کشیدن مرزهای ذهنی است. در پس آنها نه منطق، بلکه زور و تهدید عمل میکند. گاهی از منطق چنین استدلالهایی سخن میرود، مثلا در جایی که میگویند باید منطق آنها را بشناسیم. در اینجا منظور آن است که دریابیم بیمنطقی آنها در کجاست. تعبیر دیگری که میتوان داشت این است که آنها را به راستی دارای منطق بدانیم و در جستجوی آن برآییم که بفهمیم این منطق در چه جهانی صدق میکند. استدلال همسویی منطق ضعیفی دارد و بعید نیست که فکر را به طور کامل از فهم واقعیت دور کند. در عین حال، همچنان که پیشتر ذکر شد، میشود گفت که این استدلال منطق خودش را دارد. این منطق، منطق محاسبات ذهنی در جهانی است بسته، جهانی که عناصر اصلی سازندهی آن بسیار محدودند و به شکلی افراطی در تقابل با هم پنداشته میشوند. جهان ما به زبان ما شکل میدهد، در عین حال بایستی بدانیم که جهان ما به توسط زبان ما شکل مییابد. اگر زبان خود را نقد کنیم، جهان را خود نقد کردهایم و آنجایی که به انتقاد از زبان خود مینشینیم، داریم از جهان خود انتقاد میکنیم. وجه مهمی از اندیشهی انتقادی، انتقاد از سخنوریهایی است که تهدید میکنند و یا تشویق میکنند و ترغیب میکنند تا ما در یک چارچوب معین درجا زنیم و سیر تصور و تفکر ذهن ما در درون مرزهایی خاص بماند، مرزهایی که توسط یک قدرت تعیین میشود. ما بر آن سریم که در بخش "اندیشهی زمانه" مجموعهای را به تفکر انتقادی اختصاص دهیم. در این مجموعه کوشش میکنیم عناصر سنخنورانه و شبهاستدلالهای گفتار ایدئولوژیک ایرانی را بشکافیم و از این راه زبان خود و جهان خود را نقد کنیم. منظور از گفتار ایدئولوژیک، گفتاری است که ارتباطی زنده با جهان ندارد و به جای آن که متعهد به بازنمون واقعیت و تفاهم در جهانی مشترک باشد، در قید باورهایی ایدئولوژیک است که گاه صراحت دارند و گاه به مثابه کلیشهها و قفلهایی ذهنی، به صورتی پوشیده عمل میکنند و عملکردشان معمولا موضوع فکر و بررسی قرار نمیگیرد. تفکر انتقادی به شناسایی این کلیشه و قفلها فرامیخواند و راه کنار گذاشتن و گشودنشان را مینمایاند. با سخنی طنزآمیز و پرمایه از فرانسیس پیکابیا، نقاش و نویسندهی فرانسوی، نخستین گفتار انتقادی خود را پایان میبریم: "کلهی ما از آن رو زاویه ندارد که فکر ما بتواند در هر جهتی سیر کند." منظور از تفکر انتقادی بهعنوانِ بینشی آموختنی، آموختنِ شیوههای برداشتن مانعهای سیر آزادِ اندیشه است. |
نظرهای خوانندگان
salam bar aghaye Nikfar ke besiyaar az vay aamokhteám. neveshteye shoam ham lezate adabi mibakhshad va ham bar maay-e kherad miáfzaayad. resaane dar khete farhangi maa hamishe natavaaneste az sath-e abzaari tabliqaati faraa tar ravad. khoshaalm ke resaaneyi paa gerefte ke afraade daaraay-e andishe raa be soye khod khaahad keshaand.
pirooz baashid va enteqaadi
-- Amin ، Aug 16, 2006 در ساعت 04:57 PMعالي است. منتظر بخشهاي بعدي هستم. با تشكر
-- احمد ، Aug 16, 2006 در ساعت 04:57 PMاحمد
ازاينکه آقای نيکفر را در مجموعه ديگر و به گونه ای عيانتر و عينی تر فارغ از فضای انتزاعی نوشته هاي قبلی اش می یابم خوشحالم و در انتظار دوام و استمرار این مجموعه هستم
-- رضا ، Aug 29, 2006 در ساعت 04:57 PM