آقاي صالحي مثل غضنفر به تيم خود گل زد!

اگر کسی با صالحی از نزدیک آشنا باشه، میدونه که او حرف های مردم پسندش زیاد جدی نیستند. او تمام تلاشش اینه که بشه شاملو. اما متاسفانه جثه اش برای رسیدن به جایگاه اجتماعی شاملو خیلی کوچکه. اگر شاملو با واژه های کهنِ اسطوره ای شعر سفید می گفت، صالحی با واژه های مرثیه ایش شعر سیاه میگه. اونایی که سید اولاد پیغمبر، سید علی صالحی رو گنده کردن، حقشونه که حالا جوبش رو هم بخورن. نوش جونشون.

حافظ موسوی و شمس لنگرودی حالا دارند از همان جایی می خورند که صالحی پیش تر می خورد منتها الان دست زیاد شده و سالحی به علت سهم کمی که به او می رسد مدتی ست که رل یک شاعر رادیکال را دارد ایفا می کند به هر دلیل این کار صالحی همان چیزی بود که از یک شاعر واقعی انتظار داریم.حالا که بعد از عمری یک کار درست ازش سر زده باید تشویقش کرد

آن چه از بخش بيروني ( که به ما مربوط مي شود . ) سخن آقاي صالحي دانسته مي شود ، اين است که ايشان بر اين گونه بودن ميهن شوريده اند و گفته اند که در چنين روزگاري چنين کار هايي کردن شايسته نيست . و آن چه از بخش دروني سخن ايشان ( که به ما مربوط نيست ) فهميده مي شود همچنان که گفتم شورشي بيش نبوده است حال اين که ايشان مي خواهند شاملو شوند يا اخوان نمي دانم از کجا دانسته مي شود ، شاعري که در طول زندگي اش هماره اهل اعتراض و شوريدن بر ستم بوده سخني ساده گفته و آن اين که در اين زمانه من اين کارها را نمي پسندم ؛ پس اين همه حاشيه و تفسير زايد است ، قدر اش را بدانيم کم اند چنين کساني و بسيار اند قزوه و گرمارودي و معلم و ...

پیف پیف چه بوی گندی میده همه چیز این جمهوری!

انقدر درباره شاعری که می شود ساعتها با کتابهایش نرد عشق باخت حرف بیخود نزنید...صالحی از منظری که انسان است وخواسته ها و آرمانهایی دارد که به آنها رسیده یا می رسد یک انسان عادی است شعرش در خور توجه واحترام است چون دوست داشتنی ودلنشین است هیچ آرزویی برای شاملو شدن ندارد چون به اندازه خودش هست...خب جایزه را هم به همان دلایل که گفته قبول نکرده و حق داره هر طور دوست داره درباره خودش تصمیم بگیره..ما که از نزدیک می شناسیمش یک آدم عادی ..شاعری با احساس وتوانمند ومعلمی صمیمی وخوب است

من با حرف هاي آقاي موسوي موافقم واقعاً در حركت آقاي صالحي مي شود ژست گرفتن ها را ديد وگرنه ايشان طي خبري كه در تمام خبر گذاري ها دو هفته بعد از ادعايشان در مورد جوايز خصوصي منتشر شد مشخص شد مشاور ارشد و بررس جايزه شعر غزل در ايران بوده اند كه خانم غزل تاجبخش آن را در انجمن شان برگزار مي كنند، ضمن آنكه سال قبل هم به وسيله آقاي احمد بيروند پيامي مفصل در تمجيد از برگزار كنندگان جايزه دولتي ايوار در كرمانشاه فرستادند كه قرائت شده و افراد بسياري از جمله هرمز عليپور و بسياري از شاعران آن خطه شاهد اين موضوع هستند و دو سال قبل از آن هم در اوج اعدام كردهاي ايراني جايزه شعر بارزاني و كرد ها را در كردستان عراق قبول كرده بود و پيش از آن هم در دوره قتل هاي زنجيره اي و تهديد نويسندگان و قضاياي دانشگاه عضو هيئت اجرايي جايزه كارنامه در سه دوره بود و پيش از آن هم در سن 24 سالگي جايزه دولتي را كه بانام فروغ داده مي شد دريافت كردند.
خود اينها همه خلاف حرف صالحي را ثابت مي كنند اماقبول دارند آقاي صالحي سالها زحمت كشيده اند شعر نوشته اند و اصلاً خودشان هم مي دانند شاملو نيستند اما اينكه چنين رل هايي را هم بازي كرده اند نمي شود كتمان كرد، ضمن آنكه معتقدم در پس اين موضع گيري آقاي صالحي احتمالاً مسئله ديگري نهفته بوده كه ايشان بدون اينكه عمد داشته باشند دچار چنين موضوعي شده اند و وقتي ديده اند كه اوضاع بر وقف مرادشان است نخواسته اند چيز ديگري بگويند حالا هم عده اي به ايشان و سابقه شعريشان نه كه به اظهار نظرشان انتقاد دارند، وگرنه سگ درب خانه صالحي به امثال شاعران دولتي مانند قزوه نه امروز كه تا صد سال ديگر شرف دارد و ايشان در هر صورت عضوي محترم از جامعه شاعران حرفه اي شعر نو فارسي هستند.