رادیو زمانه > خارج از سیاست > چکیده سرمقاله های مطبوعات > برگزيده سرمقالههای روزنامههای بامدادی | ||
برگزيده سرمقالههای روزنامههای بامدادی حل مشکلات ايران و آمريکا اين روزنامه مینويسد: «سياست يا استراتژی آمريکا يک استراتژی دوسويه است. همانطور که بارها مقامات آمريکايی اعلام کردهاند که در عين تلاش برای ادامه گفتوگو در جهت رسيدن به يک راه حل منطقی، ابزار و وسايل ديگر را هم مورد استفاده قرار میدهند. اين به اصطلاح معروف همان سياست چماق و هويج است. اين سياستی بوده که غالبا اعمال میشده و ما هم خيلی با آن بيگانه نيستيم و سياستی است که امروز در دنيا بسياری از دولتهای بزرگ در مورد کشورهای ديگر اعمال میکنند.» سرمقاله افزوده: «آمريکايیها تلاش میکنند که راه مذاکره را باز گذارند و به همين نسبت راه تهديد نظامی را تا حد امکان مسدود کنند. مهم اين است که آمريکايیها توانستهاند مسئله هستهای ايران را به يک پديده بينالمللی بدل کنند ولی روشن است حمله نظامی به ايران کار چندان سادهای نخواهد بود.» در ادامه سرمقاله میخوانيم: «آقای احمدینژاد میتواند شبی در يک برنامه زنده، به طور صحيح مشکلاتی که بين ما و آمريکا و يا بين ما و غرب وجود دارد را کاملا مطرح کند تا دنيا و همين طور مردم ما آگاه شوند که مشکل ما با غرب تنها مشکل هستهای نيست. ما چندين مشکل با غرب داريم که مسئله هستهای روی همه آنها سايه انداخته است. با قهر و دوری به نتيجه نمیرسيم. به نظرم بايد به سمت مذاکره سازنده با طرف مقابل برويم. يعنی مشکلاتمان با آنها را تبيين کنيم که يکی از آنها مسئله هستهای است و بر سر آن مذاکره کنيم، میتوانيم مشکلات ديگر بانک مرکزی مستقل در اين سرمقاله میخوانيم: «در سرتاسر اين نيم قرن پرسشهايی از اين قبيل که بانک مرکزی در کشور ما بايد از کجا و به چه نحوی مستقل باشد؟ مرز اين استقلال کجا است؟ ساختار تصميمگيری و هماهنگی در کشور تا کجا به بانک مرکزی اجازه میدهد تا مستقل از ساير نهادها عمل کند؟ اين هماهنگی سياستهای مالی و پولی با توجه به تدوين آنها در دو نهاد مجزا به چه نحوی بايد باشد؟ و... مطرح بوده و همچنان نيز هست.» در بخش ديگری از سرمقاله آمده است: «مروری بر فراز و فرودهای اقتصاد کشور و نقش بانک مرکزی در ۵۰ سال اخير نشان میدهد که همواره موضوع استقلال بانک مرکزی در پس پرده بسياری از جهت گيریها و سياستهای اين نهاد به چشم میخورد و در موارد متعددی کارشناسان ريشه تصميمات نادرست و يا عملکرد ضعيف اين نهاد را در عدم برخورداری از استقلال کافی از ساير نهادها دانستهاند ولی متاسفانه با وجود تکرار فراوان اين مسئله، کمتر به مواردی برخورد میکنيم که چارچوب نظری روشن و کاربردی برای حفظ استقلال مدنظر ارائه شده باشد.» سرمقاله ادامه میدهد: «در سالهای اخير نيز در موارد متعددی مانند افزايش تورم به بالای ۲۰درصد، تعيين سياستهای دستوری در حوزه نرخهای سود و سپرده، عدم اعلام به موقع برخی آمارهای رشد اقتصادی و صنعتی و... بحث استقلال بانک مرکزی و نوع ارتباط آن با قوه مجريه در کانون مباحثات کارشناسی قرار داشت ولی متاسفانه باز هم به جز چند اظهارنظر پراکنده، پيشنهاد مدونی ارائه نشد.» «بیمبالاتی مشايی» سرمقالهنويس مینويسد: «آقای مشايی قائل است به اين که مورد جفا و ستم منتقدان قرار میگيرد و خود را از متدينترين و ولايیترين افراد میداند که همواره مثل يک سرباز در دفاع از دين و کشور کوشيده است. اينکه تهمت بد است و در نقد بايد جانب انصاف را نگاه داشت شکی نيست اما آنچه به نام اخلاص و ناشناختگی آقای مشايی مورد بی اعتنايی قرار میگيرد اين رهنمود دينی است که «اجتنبوا من مواضع التّهم» يا «اتّقوا من مواقع التّهم». از مواقع و مواضع تهمت بپرهيزيد.» اين سرمقاله افزوده: «صرف نظر از اينکه خاستگاه و انگيزه رويکردهای آقای اسفنديار رحيم مشايی را چه بدانيم و کدام احتمال را به او نسبت دهيم، آنچه با جرات و قطعيت میتوان گفت اين است که او به عنوان معتمد رئيس جمهور و نفر دوم کابينه با بیمبالاتی و بیمسئوليتی مطلق با امانت ملت و سرمايه اجتماعی رئيسجمهور محترم برخورد میکند، روشی که از سوی آقايان دکتر الهام و دکتر شيخالاسلام در پيش گرفته نشد.» در اين سرمقاله میخوانيم: «مسئوليت شناسی و پاسخگويی شرط قدرت و اختيار است و متأسفانه آقای مشايی هرچه اختيار بيشتری- قانوناً يا غيرقانونی- به دست میآورد، از آن سو در سياه چاله و حفره بیمسئوليتی و عدم پاسخگويی الزامآور بيشتر میغلطد. اين بستر نازپروردگی و لاابالیگری است و رئيسجمهور محترم بايد از سر اصولگرايی و قانونگرايی، ميان اين دو جايگاه متناقض آقای مشايی تعادل و توازن ايجاد کند.» ساير مطبوعات سرمقاله امروز روزنامه رسالت با عنوان «وحدت اصولگرايان و موانع پيش رو» سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان «مسکن در هزار توی ابهام» سرمقاله امروز روزنامه تهران امروز با عنوان «استراتژی جديد اوباما و راهبردهای مقابله به مثل ايران» |