این رهبر مخالفان دولت یادآور شد که «به نام اسلام، افراد را بازداشت می‌کنند، به نام اسلام جلوی فعالیت احزاب را می‌گیرند و به نام اسلام رسانه‌ها را توقیف می‌کنند.»
*******************
جواب:اون موقع که رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه 30 خرداد بهتون هشدار دادن باید فکر اینجاشم میکردید

بیچاره آقای موسوی چه قدر آزار و اذیت دید از این مسلمانهای افراطی و با بازهم می گوید اسلام و اسلام!!!
آخر چرا مردم ایران ما اینهمه تعصب داشته باشند که قدرتی از این تعصب به سوی خودش بهره برداری کند.
اگر آزادی دین و مذهب در ایران هم باشد مطمئن هستیم که اسلام هم دوباره یک دین می شود مانند مسیحیت و نو گرا! ولی تا زمانیکه این آزادی نباشد هیچ باور دینی نمی تواند بدرستی جایی بنشیند. و این روزی که داریم می بینیم از خاطر سهل انگاری و تعصب دیروز بوده که امروز داره به سر هر کسی می آید! اگر آنروز که انقلاب اسلامی به پا شده بود همه دست به دست هم داده بودند و بر ضد اندیشه های متعصب دینی و مذهبی ایستادگی کرده بودند و حقوق اقلیت ها را پایمال نمی کردند امروز اینچنین نمی شد که پوستی از اسلام بماند! راه حل این است که هر زمان دیگر اقلیت ها را آزاد کردند و هر کس آزادی دین و مذهب داشته باشد می توان خواست که دین اکثریت راه درستی را در پیمودن باشد. ولی همین اکثریت هست که همیشه راه را برای ایده های دیگر باز نمی گذاشته و با نهایت شرمساری باید گفت همین انقلاب و دین اسلامش بوده در این 30 سال که روز مردم را سیاه و تیره کرده چیزی دیگر قابل تصور نیست!

آقای موسوی اصرار زیاد شما برای حفظ و احترام به اسلام کمی بیحرمتی به شهروندانی است که مانند شما فکر نمیکنند. ما به دنبال حقوق مدنی و انسانی خود هستیم. مگر فقط این حقوق از طریق اسلام ، تفسیر شما از اسلام، متحقق میشود؟ منظور شما این است که این ها اسلام را گند زده اند و اسلام این نیست. دیگر برای من یکی مهم نیست که تفسیر بهتر و مترقی تری از اسلام هست یا نه. شما انسان شریفی هستید و همه مردم از ته دل به شما ارادت دارند اما بگذارید این پوسته پوسیده نیز در این برهه از زمان فرو بریزد. ایمان راستین به اسلام ، به طبیعت ، به مسیحیت و یا هر چیز دیگر در قلب هر کس به نوعی به حیات خود ادامه خواهد داد. افسار این اسب زیبای جنبش مدنی را آرام شل کنید و بگذارید که یال بر باد دگر اندیشی بسپارد و به راه خود ادامه دهد.

دروده خداوند بر تو آقای موسوی.

امیر

نمی دانم چطور می شود با آقای موسوی صحبت کرد. این جمله جدا کاربردی است: "به آنها بگوئیم این زندگی، شایسته شما نیست"
اما، به عنوان یک آدم با مختصری عقاید مسلمانی، می خواهم ضمن احترام به سایرین با حجم بالای اعتقادات مسلمانی، مثل جناب موسوی، دیدگاهی را مطرح کنم. فرموده اند "به نام اسلام..."، خب راست می گوید، جمهوری اسلامی را هیچ جور نمی شود نه به جمهوری چسباند نه به اسلامی که اجداد ما می شناختند. اساسا اشکال از آنجا شروع شد که نسل محترم قبلی اسلام را مطلق دیدند و آن را بی عیب و بدون رقیب خواستند. توهم خودشان بود، بعد خودشان را و مرادشان را با یک مفهوم انتزاعی مثل اسلام یکی فرض کردند و رسیدیم همینجا که هستیم. وگرنه نه عقل چنین حکمی می کند نه پیامبر جایی گفته است آدمهای دو هزار سال بعد از من بیایند مثل من مملکت داری کنند، اصلا آن وقت ها که مملکت نبود! حالا اگر یک دار و دسته جدیدی بخواهند بگویند نه اینها اسلام را بد اجرا کردند یا اصلا اجرا نکردند دوباره همان آش است و همان کاسه. قبول که مذهب هم یک منبع بزرگ معرفت برای همه شئون جامعه شامل حکومت و قضا می تواند باشد، ولی در حضور دیگران، تنها به سهم خودش. هر که بیشترش را خواست، دارد سنگ خودش را به سینه میزند. از نظر نسل من که بعد از سال 57 به دنیا آمدیم تا اطلاع ثانوی اسلام همین است که عینا می بینیم، شاید اسلامهای دیگر مثل اسلام امارات، اسلام عربستان یا اسلام داخل مغز ایشان یا اوشان بهتر یا بدتر باشد، ولی با عرض پوزش، ما ندیده ایم!

گمان میکنم موسوی با منشور حقوق بشر آشنا نیست وگرنه میدانست در کشوری با مذاهب گوناگون غیر مسلمان جزیه پرداز خواهد شدو زنان در اسلام واقعی ایشان حقوقی برابر مردان ندارند . بنابراین باز هم نیمی از مردم ایران شهروند درجه دو خواهند بود .امام ایشان هم در پاریس از این دست سخنان بسیار گفت و ایرانیان خوش باور در این 30 سال مزه ی اسلام ناب را بخوبی چشیده اند.حال ایشان میخواهند مزه ی مغز اسلام شریعتی را به مردم بشاناسانند که از بیخ وبن با دموکراسی ضدیت داشته ... .

آقاي موسوي اگر ميخواهيد مردم شما را باور کنند و نگويند شما هم از آنها هستيد دست از تبليغ اسلام در سياست بر داريد و به جنبش سکولار به پيونديد وگرنه مردم اعتقادشان را بشما از دست خواهند داد

با احترام

با آقای تهرانی موافقم ولی بعید میدانم چنین کاری از آقای موسوی ساخته باشد