رادیو زمانه > خارج از سیاست > چکیده سرمقاله های مطبوعات > برگزیده سرمقالههای روزنامههای صبح | ||
برگزیده سرمقالههای روزنامههای صبحمردم، قدرت اساسی جامعه در این سرمقاله آمده است: «حکومت متمایز از معدل جامعه تنها زمان کوتاهی میتواند خود را تحمیل کند، مگر اینکه نبض مردمان را بشناسد و در جهت همراهی با بطن اجتماع کوشش کند، بالاتر از آن تاثیرگذاری یک حکومت بر مردم کمتر از سلطه نامرئی مردم بر حکومت است و کمتر دیده شده است که حکومتی مردم را به راهی غیر از معمول و معهود آنها فرا بخواند و در درازمدت موفق شود.» سرمقالهنویس اعتماد افزوده است: «آنجا که جامعهیی از جوش و خروش بازمانده است، سکوت و سکونی سیاسی پدیدار شده است و باز هم ثابت شده که فضای سیاسی تابعی از احوالات مردم است.» به نوشته این سرمقاله: «درک و شناخت نسبت به میزان تاثیرگذاری همه جانبه مردم در احوال جامعه، نوع مواجهه با ملت را دستخوش تحول میکند، کوچکانگاران مردم، راه بیاعتنایی به آنها را میپیمایند و قدرت خویش را در جای دیگری جست وجو میکنند، در صورتی که آگاهان با تکیه بر قدرت اساسی یک جامعه یعنی «مردم» به ثباتی درازمدت و بقایی واقعی و آسان و بیاضطراب میرسند.» صندوق ذخیره ارزی، یک راه حل ناکافی در این سرمقاله میخوانیم: «بررسی بودجه دولت در یک اقتصاد نفتی فرصت خوبی در اختیار نمایندگان مردم میگذارد تا هدف اصلی آن یعنی سهم بودجه در رفاه اکنونیان و آیندگان را بررسی کنند.» این سرمقاله ادامه دادهاست: «مدیریت سیکلهای درآمد نفت و هموارسازی تامین مالی پروژههای عمرانی و سایر مصارف از منبع یک بار مصرف پول نفت از ابعاد مهم رسالت بودجهنویسی در یک کشور نفتی است. برپایی صندوق ذخیره ارزی و توسعه ملی تنها یک راهحل است، ولی کافی نیست.» سرمقالهنویس دنیای اقتصاد افزودهاست: «تحقیق سه ماه پیش مجامع بینالمللی برای ۳۳ کشور نفتی مبین آن است که این همسویی وقتی مدیریت میشود که به عواملی چون: بوروکراسی شدید، کارآیی و عدالت سیستم قضایی، دموکراتیک بودن سیستم حکومتی و برابرگرایی توزیع درآمد، توجه کافی شود.» «کارکرد رسانه به صورت ستون پنجم دشمن» در این سرمقاله آمده است: «میگویند مطبوعات رکن چهارم مشروطیت است. اما همانها که چنین ادعایی داشتند از آن به عنوان ستون پنجم دشمنان مشروطیت استفاده کرده و تمام رهبران واقعی مشروطه را قتل عام کردند و از دل مشروطه استبداد سیاه رضاخانی را با تکیه به همین ستون پنجم دشمن پدید آوردند.» این سرمقاله اضافه کرده است: «اوج کار این جماعت ستون پنجمی اوایل انقلاب و دهه۷۰ به هنگام سلطه دوم خردادیها بر مقدرات کشور بود. بخش عظیمی از کسانی که در تحریریه روزنامههای دوم خردادی کار میکردند اکنون در لندن و واشنگتن عهده دار رسانههای دیداری، شنیداری و دیجیتال آمریکا و انگلیس برعلیه ملت ایران هستند.» سرمقالهنویس رسالت ادامه داده است: «متاسفانه اخیرا سیدمحمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات در جمعی متشکل از خانوادهها و برخی از همین اصحاب مطبوعات که به دلیل تخلفات حقوقی در زندان هستند مطالبی در خصوص دفاع از آزادی مطبوعات و آزادی بیان مطرح کردند و به رکن چهارم مشروطه و نیز قانون اساسی در خصوص حرمت قلم و مطبوعات اشارت داشتند اما هیچ اشارهای به حق ملت در خصوص آزادی دریافت سالم پیام نکردند.» به نوشته این سرمقاله: « مردم در نگاه به رسانهها دنبال رکن چهارم دموکراسی هستند اگر ببینند کارکرد رسانه به صورت ستون پنجم دشمن رخ مینماید به کارآمدی نهادهای حقوقی و امنیتی کشور شک میکنند.» سایر مطبوعات: سرمقاله روزنامه ابتکار با عنوان «پايان اختاپوسي به نام ريگي» سرمقاله روزنامه مردمسالاری با عنوان «افول عبدالمالک ريگي» سرمقاله روزنامه تهران امروز با عنوان «تروريستداخلي و بهانهسازي حاميان خارجي» سرمقاله روزنامه وطن امروز با عنوان «انتخابات ایران و ناتوی خبری»
|
نظرهای خوانندگان
طرحی برای چهارشنبه سوری سبز:
شاید بتوان گفت پس از 25 خرداد بزرگترین ضربه به دولت کودتا اعتراض با شکوه روز عاشورا بود. صدها هزار تهرانی خود شاهد بودند که بخش بزرگی از مسیر امام حسین تا آزادی عملا از کنترل کودتاگران خارج شده بود. سرکوبگران ناچار از به کار بردن وحشیانه ترین روشها برای مقابله شدند، و به بی شرمانه ترین شکل از مقدسات مایه گذاشتند، که باند گرداننده کارناوال عصر عاشورا در دوم خرداد را روسفید کرد. دلیل اصلی موفقیت جنبش در روز عاشورا، مسیر بسیار گسترده راهپیمائی با ورودیهای بی شمار و حضور با شکوه مردم و نداشتن برنامه رسمی مانند 22 بهمن از طرف رژیم بود. بر اساس گزارشهای منتشر شده رسمی و غیر رسمی برای ساعاتی کودتاگران حتی نگران بیت خامنه ای شدند، و حفظ جان او را در الویت قرار دادند. که نشان از غافلگیری آنان از گستردگی اعتراض بود. بزرگترین آسیب این روز نداشتن برنامه مشخص و حساب شده ای بود که در دام خشونت بی رحمانه نظام قرار نگیریم که متاسفانه چنین نشد. و هزینه سنگین شهادت چندین نفر و دستگیریهای گسترده از طبعات تلخ آن بود. اگر از تجربه روز عاشورا استفاده کنیم و ویژگی های ذاتی چهارشنبه سوری را در نظر بگیریم می توانیم سبزترین چهارشبنه سوری را به نحوی برگزار کنیم که ضمن جبران 22 بهمن، جان تازه ای به جنبش سبز دهد.
-- آشنا ، Feb 26, 2010 در ساعت 09:48 AM1-چهارشبنه سوری بیش از 30 سال است مورد انکار و نفرت رژیم قرار دارد، که موجب شکل گیری عکس العمل های اعتراضی ناخوشایندی نیز از طرف جوانان شده است.
در اولین گام باید از هر نوع کار خطرناک سالهای گذشته پرهیز کرد که علاوه بر خدمت به سرکوبگران، موجب عدم مشارکت پدران و مادران و کودکان در این اعتراض خواهد شد.
2-اگر اعتراضها در چنین شبی در تمام کوچه ها صورت گیرد اصلا امکان سرکوب ندارد، اما انعکاس تصویری آن نیز جالب نخواهد بود، بهتر است چهارشنبه سوری منطقه ای برگزار شود. بدین صورت که از کوچه ها شروع و به میدانها و خیابانهای اصلی هر منطقه منتهی شود. مثلا در نارمک به میدان هفت حوض، در منطقه سعادت آباد به میدان کاج در شهرک غرب به میدان صنعت در گیشا به خیابان اصلی گیشا در سردار جنگل و ایران زمین به میدان پونک ، توپخانه، راه آهن، جوادیه، شاه عبدالعظیم و همینطور سایر مناطق تهران و البته شهرهای دیگر.
3-اعتراض منطقه ای که مقارن با ساعات تاریکی است علاوه بر انعکاس فوق العاده، امکان تصویر برداری با وضوح بالا برای کودتاگران را از پشت بامها سلب می کند.
4-پیشنیه چهارشنبه سوری نشان می دهد که رژیم سالهاست کنترل خود را بر این مسئله از دست داده است و در فضای فعلی که شهرستانها و تمام مناطق استعداد بیشتری برای اعتراض دارند، امکان حضور نیروهای اتوبوسی نا آشنا به فضای تهران به حداقل می رسد.
پاینده باشید– از ایران سبز و سرخ
07/12/88