تمام این بدبختیها رو همین آخوندها سر ایران آوردند.خمینی.و دارودسته اش....

حسن خمینی‌؛ شخصیت «دست‌ساخته» صدا و سیما از بنیانگذار جمهوری اسلامی برای جامعه جوان ایران، «فرسنگ‌ها با حقیقت امام» فاصله دارد.
جا دارد که آقای حسن خمینی «حقیقت امام» را برای جامعه جوان ایران بیان و تعریف کنند. آیا حقیقت امام خمینی، غیر از آن چیزی است که ما ایرانیان ٣١ سال بدان گرفتار شده ایم؟ یعنی، دروغ، نیرنگ، تقلب، چپاول، دزدی، سرکوب، شکنجه، تجاوز، ترور، اعدام و فساد افسارگسیخته ای که تمامی نهادهای حکومت اسلامی فرا گرفته است.
حسنی،

چهره واقعی خمینی را نشان دادن ناراحتی نداره از اولش بسیاری میگفتن این اخوند مردمی نیست ولی مردم در سال ٥٧ کر و کور بودن یا نمیخواستن حقیقت را ببینند و یک کشور رو به ورطه نابودی کشیدن و حالا بعد از ٣٠ جواب خود را گرفتن یک کشور یک جامعه در یک قدمی سقوط کامل.

اگر صداوسیما درانحصار گروهی نیست .اعتراض امام خمینی به سخنان آقای خامنه ای درخطبه های نماز جمعه پخش کند

پس حالا که از خمینی هم میخواهند استفاده ابزاری کنند، بهتر است که ما هم خودمان را به خمینی نچسبانیم که نتوانند با استناد به حرفهای او سرکوبمان کنند و خودشان را توجیه کنند! خواهش من از آقایان موسوی و کروبی این هست که اینقدر امام -امام نکنند. حرف حق را بزنند، مسلما حرف حق بیشتراز حرف خمینی خریدار دارد. به نظرمن خمینی خوب یا بد در بین ما نیست همانطور که شاه نیست. کسانی نیاز دارند از گذشتگان مایه گذارند که حرف حقی برای گفتن ندارند. حق آزادی بیان، انتخاب، دین و حق برخوداری از زندگی بهتر در هر زمانی قابل فریاد زدن هست. به امید ایرانی آزاد!

زبانت را بگشا و بگو پشت پرده را قاتلان پدرت را معرفي كن نترس ما با تو هستيم

جنبش سبز ایران قدم آقای خمینی را به عنوان یک ایرانی به جنبش سبز مبارک می داند. او بخوبی می داند که پدرش و پدر بزرگش معصوم نبوده اند و اشتباهات فراورانی داشته اند که تاریخ در مورد آنها قضاوت خواهد کرد. ایرانیان همچنانکه حساب ولیعهد سابق را از شاه و ساواک مجزا می کنند، حساب خاندان خمینی را نیز باید از قتل عامها و کشتار بیگناهان توسط خمینی را جدا کنند. و صد البته کشتاری که خمینی از ما کرد تنها گناه او نبود، گناه ما همگی هم بود که او را ... در «جشن خون و جنون» اینهمه یاریش دادیم و تقویتش کردیم. ما بودیم که در خیابانها فریاد زدیم « خمینی عزیزم، بگو که خون بریزم» و البته او حس کنجکاویش در خونریزی بقدر جد بزرگوارش بود، و حتا بیشتر! با اینهمه خمینی این مزیت را نسبت به جانشین پر مدعا و بیکفایت خودش داشت که او ادای کسی را در نمی آورد ولی این رهبر آقای معظم حتا نخ نخ ریشش را هم حاظر غایب می کند و بعد صحنه ی آن تآتر ریشخنده ای می آید که کارگرانش جهالت اوست! ولی من حسن خمینی را بسیار دوستش دارم زیرا او نیز قربانی ای ست چون من. البته من یک آخوندزاده ای هستم که پدرم عمامه اش را براداشت و بر تمامی عمامه بسران لعنت فرستاد... آری من این شانس را داشتم. ولی حسن آقا این شانس را ندارد. امیدوارم حسن آقا به این نتیجه ی سازنده برسد که برای نجات دینش و برای یک قضاوت منصفانه از کارکرد پدرش و پدربزرگش باید خواهان یک جمهوری ایرانی باشد. و یک همه پرسی، رفراندوم!

ba salam beh shoma bayd begoyam ke hagh ba seda va sima mibashad zira khomeini ba azady hich goneh rabeteh nadashet va be sadegy niz farman ghatle sader mikard

حسن خان خمینی مثل اینکه هنوز خواب تشریف دارند و نمیدانند چه خبر شده. شاید خوب باشه یکی بایشان بگه برادر مردم یکی از بزرگتری جنبشهای بزرگ دینا را بنا کرده اند انهم بدون هیچ رهبری ، اعم ار کاریزماتیک و یا غیر، که درست از شر همین ضد و نقیض های پدر بزرگ جنابعالی و بقیه پدر بزرگها و بیاناتشان راحت بشوند، از ان سوء استفاده ها که ایشان از کلماتی مثل ازادی و دمکراسی و حقوق کردندو از همان سوء استفاده هائی که از راهپیمائی ها شد . انجا که قدرت ایشان را تحکیم میکرد تجمع خود جوش مردم به حق بود، و انجا که به نفعشان نبود غیر مجوز میشد و قابل برخورد.
یکی باید بایشان بگه که اگر تاریخ ایران را به هزاران تکه تقسیم کنند سهم پدر ایشان بیش از این سی سال نخواهد شد. در واقع بیشتر از حقشان هم بایشان پرداخته شده است. خلاصه و خودمانی اینکه اقا جان فکر یک دکان دیگر و مشتریهای دیگر باش که متاع شما دیگر اینجا بازاری ندارد۰

ای کاش فرصت بود در این جدال به این مطلب توجه نمود که سخن آقای حسن خمینی به معنی این است که هر سخنی یک چارچوب و مختصات تاریخی دارد و در فهم و برداشت درست از سخنان آیت الله خمینی باید به این مختصات توجه نمود.
اما این یک موضوع دیگر را هم در خود دارد و آن این که نه فقط سخنان آیت الله خمینی ،بلکه سخنان پیامبر نیز چارچوب تاریخی و جغرافیائی دارد و برای فهم سخنان ایشان چه در قرآن چه در حدیث باید به شرایط زمان و مکان مربوطه توجه کرد.
عده ای همچون شیوخ سعودی یا برخی از شیوخ قاهره حاضر به پذیرش این نظر نیستند. به همین دلیل نیز دانشمندی مانند ابوزید را در مصر تکفیر کرده اند.
حالا باید دید دستگاه صدا و سیما که آدم های باسواد نیز میانشان هست، در این میان چه نظری دارندو با چه نظری سخنان آیت الله خمینی را آنگونه تفسیر کرده اند

شاید بهتر بود آقای خمینی در نامه اعتراضی خود مینوشتند که ( جد بنده گرچه درست بلد نبودند که فارسی صحبت کند ولی همچنین گفته است که : میکشید مارا / ملت ما اگاهتر میشود.

در سال 57شرایط مانند امروز به صورتی بود که باید یک صدا میشدیم تا دیکتاتور را وادار به فرارکنیم وگمان بر این بود که بعدازفرارشاهمردم تکلیف کشور را معلوم میکنند ویک دمکراسی واقعی با شرکت تمام احزاب در مجلس مردم یرنوشت خود را رقم میزنند ودیگر تک حزبی وتک صدایی از بین خواهد رفت بر همین اساس همگی کمونیست ومذهبی درود بر خمینی مرگ بر شاه میگفتند چریکهای فدایی ومجاهدین که سهم بزرگی در پیروزی روزهای21و22بهمن داشتند چنان درود بر خمینی میگفتند که سربازان امام زمان که تنها گروه مذهبی مبارز در زمان پهلوی بودند اینچنین فریاد درود بر خمینی نمیگفتند اما مزه قدرت زیر دندان اخوندهایی که از مردم کینه بدل داشتند چنان نشست که صدای مخالفان را در گلو بریدند امام کلاه خواست چاپلوسان سر اوردند وامام دید قدرت چیز خوبی است ودرست مانند هیتلر وچنگیز به فکر کشور گشایی افتاد واطرافیان طمعکار هم به طمع قدرت وثروت بارک الله بارک الله امام گفتند واز خودشان را کشتند وگردن مخالفان انداختند وخمینی را هم کنار زده وخودشان را به اینجا رساندند که میبینید هماکنون اگر همه میگویند زنده باد موسوی یا خاتمی یا کهروبی به این معنی نیست که باز هم اخوند میخواهیم برای صدارت ورهبری نه اما اتحاد اکنون اینگونه میطلبد که همگی به ریسمان انها چنگ بزنیم ودیکتاتور را قانع کنیم که ازادی احزاب وتشکلهای کارگری میتوانند دست اجنبی را از کشور کوتاه کرده وتنها دمکراسی وچند صدایی است که میتواند مانع تبانی وطن فروشان با استکبار شود اما نظام تهمت براندازی و وطن فروشی را به معترضان وازادی خواهان میزند وبا محارب خواندن انها چوبه دار را راه نجات خود میپندارد همه اینها را گفتم تا بگوییم چگونه شد که همگی درود بر خمینی گفتیم مانند درود بر موسوی الان که باید بگوییم به خاطر اتحاد وفروپاشی مافیای دیکتاتوری

حرف نوه خميني درشلوغ بازي نفرت از امام راحل وهمينطور نفرت از سياست هاي صدا و سيما گم شده است. اين آقا ميگويد حرفهاي پدر بزرگ مرا که جايگاه شاخصي در انقلاب اسلامي دارد، مطابق ميل خودتان و براي جاانداختن اهدافتان تکه پاره وکم وزياد نکنيد
واين آنچنان حرف بدي نيست که اين چنين مورد حمله و اعتراض قرار گرفته است.
روزي بايد بياموزيم که در نقل قول هاصادق باشيم

Irane farhikhte yek siasat ghavi va gheire dini mikhahad.